انجمن راحل در ادامه سلسله نشست های تخصصی «وضعیت شناسی مهاجرین افغانستانی در ایران»، بیستمین نشست خود را با عنوان «مهاجرین افغانستانی؛ از مدافعان حرم تا متهمان جاسوسی» عصر روز دوشنبه 7 میزان/مهر 1404 با مدیریت رضا عطایی، دبیر کارگروه اجتماعی_سیاسی انجمن راحل در خانه اندیشه ورزانِ تهران برگزار کرد. در این نشست مهمانان، به بررسی تعاریف و گفتمان های متفاوت از مهاجرت، تأثیر رسانه ای شدن گزاره های نادرست از مهاجرین و ساماندهی درونی تاکید کردند.
در ابتدای نشست، دکتر حسین عرباسدی سه گفتمان در حوزه مهاجرت را معرفی کرد. او این گفتمانها را «مبدأگریزی»، «مقصدمحوری» و «امالقُرای» دانست و به پیامدهای هر یک پرداخت. عرباسدی توضیح داد که در گفتمان مبدأگریزی، مهاجران به دلیل جنگ، ویرانی و ناامنی از سرزمین خود خارج میشوند. در گفتمان مقصدمحوری، ایران تنها معبری برای رسیدن به کشورهای دیگر به شمار میآید؛ گفتمانی که به گفته او اکنون غلبه دارد. وی تأکید کرد که «گفتمان امالقُرای» بهترین چارچوب برای مهاجران است و باید به گفتمان غالب تبدیل شود. ایشان عمده مشکلات مهاجرین افغانستانی را، تفکیک نشدن این سه گفتمان از یکدیگر و غالب نشدن گفتمان سوم دانست.
عرباسدی با تأکید بر «گفتمان امالقُرای» که ریشه در ادبیات اسلامی دارد، به مسئله وجوب هجرت برای مهاجران اشاره کرد و گفت: «طبق نگاه اسلامی، اگر نتوانستید دین خود را حفظ کنید، باید هجرت کنید. این نگاهی است که کمتر به آن توجه شده است.» او افزود: بر اساس این رویکرد، میزبان باید پذیرای همه مهاجران باشد، زیرساختها و بسترهای لازم را فراهم کند و هیچگونه منتی نیز بر آنان نگذارد؛ همانگونه که در دوران پیامبر(ص)، انصار پذیرای مهاجران بودند.
عضو هیئت علمی مرکز آموزش مدیریت دولتی، وجود مرز را اساساً مفهومی اشتباه دانست و تأکید کرد: «اگر بخواهیم گفتمان امالقُرای را بپذیریم، داشتن مرز بیمعنا خواهد بود.» عرباسدی با بازخوانی مفهوم مرز و رنگباختگی آن افزود: «باید گفتمانِ بدون مرز را عملی کنیم. برای نمونه، جامعه اسلامی زمانی بهعنوان امت واحده شکل میگیرد که اختلاط اجتماعی ــ که مهمترین نمود آن ازدواج میان ایرانیان و افغانستانیهاست ــ تحقق یابد. اگر این اختلاط بهصورت هوشمندانه پیش برود، ارتقای اجتماعی به دنبال خواهد داشت.»
رضا زنگنه، بهعنوان مهمان دوم نشست، بر استعماری بودن گفتمان نژادی بهعنوان شاخص «دیگریستیزی» تأکید کرد و گفت: «دوگانه عرب و عجم بیمعناست؛ چرا که ما ایرانیان عربزبان داریم و بالعکس.» به گفته او، این نگاه ملیگرایانه با هدف تضعیف انسجام و وحدت و کمرنگ کردن باورهای دینی مطرح شده است. زنگنه بر برتری انسانها بر اساس تقوا تأکید کرد و ادامه داد: «تداوم این نگاه که ایرانیان را برتر از افغانستانیها میداند، بسیار خطرناک است؛ چرا که ممکن است در میان خود ایرانیان نیز شهریها خود را برتر از روستایی بدانند و در نتیجه جامعهای شکل گیرد که از اخلاق تهی باشد.»
این فعال رسانهای جریان رسانهای ضد مهاجر در سالهای اخیر را عمیقترین پروژه اسرائیل دانست و گفت که این گزارههای غلط رسانهای تأثیر چشمگیری بر ذهنیت جامعه میزبان گذاشته است. او تصریح کرد: «اینکه یک پروژه رسانهای سه سال در اوج فعالیت باشد و هر روز گستردهتر شود، اما هیچ برخوردی با آن صورت نگیرد، طبیعی به نظر نمیرسد.» وی افزود: با وجود آشکار بودن این پروژه، هنوز برخی رسانهها درک روشنی از مفهوم «پروژه» ندارند و نپذیرفتهاند که این جریان سازمانیافته علیه مهاجران افغانستانی شکل گرفته است.
زنگنه با تحلیل رسانهای جنگ 12روزه رژیم صهیونیستی علیه ایران اظهار داشت: «در این جنگ اخیر، برخی رسانههای ما عملکردی شایسته داشتند، اما برخی دیگر سکوت کردند.» او با اشاره به اینکه همانطور که ایرانیِ وطنفروش وجود دارد، طبیعتاً «افغانستانیِ ایرانفروش» نیز ممکن است وجود داشته باشد، تأکید کرد: «هرچه نفرتپراکنی علیه مهاجران بیشتر شود، دشمنتراشی نیز افزایش خواهد یافت. از اینرو، برای من جای تعجب ندارد اگر چند صد افغانستانی دستگیر شده باشند؛ چراکه بهجای جذب و همراهسازی مهاجران، با رفتارهای نادرست موجب طرد و بدرفتاری با آنان شدهایم.»
در بخش پایانی نشست، بر ضرورت همسازی میان مهاجران و انصار برای بهبود شرایط و ساماندهی صحیح وضعیت مهاجرین تأکید شد. نشست بیستم با پرسش و پاسخی فعال و گسترده، با حضور جمعی از دانشجویان، پژوهشگران و کنشگران فرهنگی ایرانی و افغانستانی به پایان رسید.