- دوشنبه, 31 اسد 1401|07:47
- 4 نظر
مرگ ذلیلانه ی مهدی مجاهد عنوانی است بر نوشته سید عیسی حسینی مزاری مسُول مرکزتبیان
وحالا من با این پرسش که شهادت عزت است ویا ذلّت؟ درنگ کوتاه دارم با شواهد تاریخی تا اذهان عامه روشن تر گردد.
وحالا من با این پرسش که شهادت عزت است ویا ذلّت؟
درنگ کوتاه دارم با شواهد تاریخی تا اذهان عامه روشنتر گردد.
پس از بالا گرفتن تنشهای چند بُعدی مهدی مجاهد هزاره بلخابی با طالبان، گفتمانهای سطحی در فضای مجازی و نشستهای بزرگ و کوچک سازمانهای سیاسی و نهادهای فرهنگی و اجتماعی در کشور و برون از کشور رونق روزافزون داشت، تا آنکه تهاجم طالبان بر بلخاب ، متواری شدن مهدی مجاهد و ازهم پاشیدن دم دستگاه معترض و مدافع او، در عین حال کشتن و آواره نمودن مردم توسط متجاوزین بر بلخاب، بازار بیبنیاد کنایهنویسی ، عقدهنگاری و خطِ حق و باطل ترسیم کردن قسمن خاتمه یافت.
در این روزهای اخیر وزارت جنگ طالبان کشتن مهدی مجاهد را در مرز اسلام قلعه جزء دست آوردهایشان اعلام نمود. اینکه طالبان قادر به کشتن یک هزارهی در حال هجرت شده یا نشده کاری است پچیده در لایههای مختلف استخباراتی و دارای ابعاد مزید که شکافتن دل آن لایهها فرصت و زمان مناسب می طلبد.
اما دست آزاردهنده و در گریبان این است که انسانِ شیعه دارای تفکر دینی به قول خودش و باورمند به آنکه شهادت عزت است و مرگ سرخ، بیاید، مرگ یک انسان مسلمان شیعهی در حال هجرت را که پس از اسارت به دست شقیترین گروه، با فجیعترین وضع، بدون کدام محاکمه شرعی کشته است را (مرگ ذلیلانه بخواند) رنجآور و کمال عناد سیاسی و تباری را در لایههای پنهان ذهنش برملا میکند.
من صحبت پر از هیجان محترم سید عیسی حسینی مزاری دبیر مرکز تبیان را در رخنامهاش خواندم، خیلی برایم جالب بود که او نخست از مخالفتش با طالبان یاد میکند و بعد به اثر فشارهای برشمرده از جانب خودش تصمیم موافقت و تعامل با طالبان را در دستور کار و فعالیتهای دفترش برمیگزیند، و آنگاه وجوه مشترک دهگانه با گروه طالبان پیدا میکند.
نمی دانم وجوه افتراقی این بزرگ مرد داعی حقوق شیعیان به روایت خودش در کجای برنامههایش جا دارد؟
متاسفانه از ذلیلانه خواندن مرگ احتمالی مهدی مجاهد توسط همفکران طالبش برمیآید که وجوه افتراقی در افکار و کردار حضرتعالی جا ندارد، حتی در باور شیعی و دینی ایشان بر اثر فرصتطلبی و حس قدرتخواهی، که دههها از آن در افعانستان محروم بوده و یا مردم توجه به حضور بیاثر وی نداشته خلل وارد شده. و گر نه در کجای متون دینی و ارزشهای مذهبیمان کشتن یک یک مسلمان اسیر را (مرگ ذلیلانه) شمرده است؟
نمونههای تاریخی از این دست مردنها و کشته شدنها را ما در مکتب شیعه زیاد داریم که عجالتاً به چند نمونه از آن اشاره میکنم: جناب آقای حسینی! شما که با کمال خرسندی و رضایتِ تمام ازهمفکری وهمدستیات با طالبان، در جمع اعضای دفترتان شهادت مهدی مجاهد را مرگ ذلیلانه پنداشتید!
1ـ بفرماید بگوید: مرک مسلم ابن عقیل سفیر امام آزادهگان ابا عبدالله الحسین(ع) در غربت و شهادت طفلان مسلم ابن عقیل در اسارت از نظر شما چگونه است؟
2- آیا کشته شدن حضرت یحی ابن زید در افغانستان از دیدگاه شما چه حکم دارد؟ شاید اینجا هم اشکال وارد کنید که من ازد ایره مذهب برون شدم، چون مهدی یک هزاره را با امام زاده یحی مقایسه کردم. گرچه در اسلام نسبتها ارزش ندارد ولی بصورت مرسوم قابل قدر است آن بخش از بستگی و نسبتی و جایگاه حضرت یحی را محفوظ میدانم.
3 - کشته شدن آقای مصباح که خودِ جنابعالی نگارهی از آن در دیوار محل تجمعات سیاسیاش نصب کرده چه تفاووت دارد؟ که آن را شهید و این را مرگ ذلیلانه میخوانید؟
4- آیا طعنه شما به جامعه شیعهی هزاره که مرگ مهدی را ذلیلانه خواندید، با سخنان عبید الله ابن زیاد ملعون در مجلس کوفه چی تفاوت دارد؟ که به حضرت زینب (س) خطاب کرد: دیدی که خداوند با برادرت چی کرد؟ و شما را تکذیب کرد، و گفت شکر خداوند که شما را کشت و خوار و ذلیل کرد.
آیا جواب حضرت زینب (س) که زبان علی در کام و رسالت حسین بر دوش داشت را خواندهایدکه در مقابل گفت: (ما رأیت الا جمیلا ) هر چی در کربلا دیدیم نیکو بود و شهادت برای ما انتخاب، عزت و کرامت است...؟ در حالیکه برای همه شهدا غفران الهی و برای قاتلانش سختی و جهنم میطلبم، از آقای حسینی هم آرزو دارم به این پرسشهای من با کمال صبر پاسخ دهند و از عزیزانی که در کنار ایشان هدفمندانه و با شعار حقخواهی شیعیان کار میکند میخواهم از خود بپرسند تا پاسخی به این پرسشها دریابند.
گرچه میدانم بزرگترین پاسخ ایشان سکوت خواهد بود و یا تاختن از آدرسهای وابستهاش به من، امید است سکوت نباشد، فرق ندارد هرچه و هرکی نوشت. و میماند موضوع تاثیر تعامل (معامله) وی یا مخالفت دیگران با گروه طالبان.
از آقای حسینی مزاری و دست اندرکارانش، یا تیپ و طیف دیگر شیعیان که در یک سال با طالبان تعامل (معامله) کردند میپرسم که دست آورد یکسال تعامل شما چه است؟ چه تغییرات در زندگی دینی ومذهبی، سیاسی و اجتماعی، اقتصادی و دولتی شیعیان رونما گردیده؟
راستی میدانم که مداحی شما و امثال شما برای طالبان فقط رسیدن به یک چوکی صوری میباشد که تاهنوز به آن نزدیک هم نگردیدهاید.
آیا کدام افق روشن جمعی یا فردی را با تعامل و یا به تعبیر درستتر (معامله) با گروه طالبان به روی شیعیان و یا شخص خودتان گشودید؟
چشم انداز روشن که از اثرسازش شما با ستمگران در آینده و حال متصوراست کدام هاست؟ ووووو دهها پرسش، از این دست مطرح است که این دریچه ظرفیت طرح آن را ندارد.
شاید بگویید که خواستهای ما را مدون تسلیم طالبان کردیم که آنهم بیشتر و بهتر از طرحهای تدوین شدهی خیالی و دروغین اشرفغنی احمدزی نخواهد بود.
بنظر نگارنده: یکسال تعامل شما و همفکرانتان جز یاری ستم و بیداد، گشودن درهای بسته بر ارزشهای جامعه شیعه و هزاره بر روی ستمگران تاریخ (گروه طالبان) چیزی دیگری نبوده.
با آنکه من رؤیای جنگ و کشتن و کشته شدن را در سر ندارم و باور کامل بر گفتمانهای انسانی دارم ولی تعامل که از موقف صفر با صد باشد را کرنش، تضرع، طمع وذلت چیزی دیگری نمیپندارم، بلکه سکوت چندین ساله علی علیه السلام را بهتر میدانم.
در فرجام از جنابعالی میخواهم تا مرگ سرخ یک مسلمان هزاره و شیعه که در حال هجرت آنهم اسیر کشته میشود را ذلیلانه نخوانده بهتر است در روایت تعامل خودش، که جز سازش با ستمگر و غارتگر، قاتل و ظالم چیزی دیگری نسیت تجدید نظر کند.
و رنه خدا و تاریخ شاهد مراودت شما با جان مایه و چشمداشت گروهی و سیاسی از یک جریان خونخوار و اصلاحناشدنی در پوشش خدمت به مردم، زیر نام تعامل شعاری تا حد حرمتشکنی به شهید و شهادت و تاخت و تاز بر جریانهای سیاسی و سران قومی خواهد بود.
توقع دارم خوانندهگان محترم قضاوت کنند که مرگ مهدی و یا مهدیهای دیگر شهادت است و یاذلت؟
با احترام
بصیر احمد کریمی
30 اسد 1401
کارنامه خود این سید در مواجهه با گروه طالبان در حمله به دفتر مرکزی تبیان در کابل مگر خیلی عزتمندانه بود کسی که تسلیم بی چون و چرا در مقابل گروه طالبانی دارد برای حفظ جان هم که شده چنین اظهار نظری می کند
به نظر من اینکه مهدی در گذشته چه بود ... باشد کنار ولی زمانی که حق را از باطل فرق کرد نمی شود او را توهین و تحقیرنمود .. ولی ای کاش با طالب می جنگید و در جبعه و در مقابل طالب کشته می شد ..آن زمان این مرگ مرگی با عزت بود و اما امروز ذلیل و نامرد آنهای هستند که یک اسیر را کشته اند .با این همه خداوند خودش می داند ما کی هستیم که قضاوت کنیم .
سلام دوستان آقای حسینی مزاری راسرزنش نکنید سخن حق گفته است فرد که 8سال درکنارطالبا ن برعلیه مردم جنگید درانتحار و انفجار وراه گیری وزور گیری سربریدن دست داشت حالا که طالبان اوراازخودراند ودیگرچاره نماند برایش تا اینکه یاغی شود والان که اوراکشته اند به اولقب شهید میدهید این چه منطق است وخون جول نان هزاره راکه به دست او به قتل رسیده چه جواب آیا انها هزاره نبوده دوست کتمان حقیقت نکنید ازخدابترسید والسلام
به زودی خداوند تمام معامله گران و چوکی پرستان را روسیاه می گرداند و کسانی را که به خاطر منافع شخصی با این گروه جهل و وحشت معامله کردند از بین خواهد برد به امید روزی که وطن ما و شما آباد و آزاد شود