- چهارشنبه, 25 اسد 1402|08:06
- 0 نظر
دوسال پسا طالبان؛ هزاره ها و زنان غایب: 81.3 درصد حاکمان پشتون و 98.3 درصد طالب اند
دوسال پس از حاکمیت طالبان، آمارها نشان می دهد که 83.3 درصد کابینه پشتون و 96.6 درصد طالب اند. براساس این پژوهش 79.4 درصد والیان پشتون و 100 درصد طالب اند. هزاره ها و زنان غایب.
دوسال پس از حاکمیت طالبان، آمارها نشان میدهد که 83.3 درصد کابینه پشتون و 96.6 درصد طالب اند. براساس این پژوهش 79.4 درصد والیان پشتون و 100 درصد طالب اند. هزارهها و زنان غایب.
در کابینه طالبان 6.6 درصد تاجیک، 6.6 درصد اُزبیک و 3.4 درصد نورستانی شامل اند.
از سوی هم از جمع 34 والی که همه طالب اند؛ 27 والی آن پشتون، 6 والی تاجیک و فقط یک والی اُزبیک است.
طالبان در 24 اسد سال 1400 خورشیدی قدرت را در کابل بهدست گرفتند و یکبار دیگر صفحه دیگری در تاریخ افغانستان رقم خورد. اکنون اما دوسال از حاکمیت شان در افغانستان میگذرد. طی این مدت، این گروه ضمن اینکه به خواست مکرر جهان مبنی بر ایجاد حکومت فراگیر و رعایت حقوق بشر بهویژه حقوق زنان و دختران در افغانستان تن ندادهاند، بلکه سیاستهای سرکوبگرانهای بیشتری را در برابر زنان وضع کردهاند.
با این همه، پرسشهای اصلی اینست که با درنظرداشت اوج محدودیتها بر زنان و اختلافهای شدید میانگروهی، آیا طالبان موفق خواهند شد تا سالهای پیشرو دوام و در عرصه ملی و بینالمللی مشروعیتی برای خودشان دست و پا کنند؟
در این گزارش بُعدهای مختلف اجتماعی و سیاسی حاکمیت طالبان در دو سال مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است.
ادامه معضل مشروعیت طالبان
یکی از بزرگترین مشکلهای حکومت طالبان در این مدت کماکان معضل مشروعیت داخلی و خارجی است. طالبان پس از دو سال هنوز موفق به کسب مشروعیت از سوی کشورهای خارجی نشدهاند و به نظر میرسد که این گروه رفته رفته از رسمیتشناسی ناامید شدهاند. این در حالیست که این گروه با درنظرداشت اختلافهای شدید میانگروهی، رفته رفته در درون افغانستان نیز با مشکلهای بزرگ اجتماعی سردچار بوده و مقبولیت شان حتا در میان طرفداران خود شان زیر سوال رفته است. از سوی هم فعالیتهای جبهههای ضد طالبان به ویژه در هفتههای اخیر در شماری از ولایتها بهشمول کابل افزایش یافته است. از طرف دیگر مخالفتهای شدید درونی خود طالبان و زدوخوردهای قومی و سمتی از مشکلهای عمدهی سر راه حکومت طالبان بهحساب میآید.
در دهمین ماه حکومت شان، طالبان گردهمایی بزرگ علمای شان را در تالار لوی جرگه برگزار کردند که این یگانه تلاش آنها برای کسب مشروعیت داخلی نظامشان بود. از آنجا که طالبان هیچ باوری به رأی شهروندان ندارند و گویا مشروعیت خودشان را از دین میگیرند، این اقدام شان از سوی مردم تنها یک اقدام نمادین و استفادهی ابزاری از دین برای کسب مشروعیت سیاسی دانسته شد.
در حالیکه طالبان از آغاز حاکمیت شان تا اکنون همواره بر حذف چهرههای غیرپشتون از بدنه حکومتشان کوشیدهاند، اما کشورهای همسایه و جهان همچنان بر مواضع خود برای ایجا یک حکومت همهشمول در افغانستان تأکید دارند.
پسا دوسال طالبان در بُعد داخلی نیز با مشکل جدی مشروعیت مواجهاند. فرماندهان تاجیکتبار و اُزبیکتبار طالبان نیز خاطرخوشی از حاکمیت طالبان ندارند. طالبان مولوی مهدی یگانه فرمانده هزارهتبار این گروه را کُشتند. قبل از این نیز فرماندهان اُزبیکتبار طالبان از سوی گروه طالبان برکنار شده بودند که باعث ایجاد تنشهایی در شمال افغانستان شده بود و دیگر از فرماندهان مشهور اُزبیکتبار «فاتحان شمال» نیز خبری نیست. فرماندهان تاجیکتبار نیز به حاشیه رانده شدهاند.
به همین ترتیب طالبان در این مدت نشان دادند که برخلاف آنچه ادعا میکردند، موفق به تحکیم حاکمیت سراسری در افغانستان نشدهاند. سرقتهای مسلحانه، اخاذیها و قتلهای مرموز در گوشه و کنار افغانستان همه روزه صورت میگیرد. این موارد نشان میدهد که طالبان در تأمین امنیت کشور ناکام ماندهاند.
یگانه تلاش آنها در راستای همدیگرپذیری ایجاد کمیسیون تماس بود که آن هم بنابر آوردن برخی چهرههای بدنام و به شدت قومگرا مورد انتقاد مردم قرار گرفت.
در نهایت، تا حال این اقدامها نتوانسته است برای طالبان مشروعیت داخلی یا خارجی بهبار بیاورد.
روابط خارجی طالبان
با وجودیکه طالبان ادعای تلاش برای ایجاد رابطه نیک با جهان را دارند؛ اما برخورد آنها در امورات داخلی باعث نگرانیهایی در سطح خارجی و بینالمللی نیز شده است. نگرانیهای جهان از تبدیلشدن افغانستان به خاستگاه تروریستان بینالمللی و عدم رعایت قوانین حقوق بشری از سوی طالبان پس از دوسال بیشتر شده است.
از ولادیمیر پوتین، رییسجمهور روسیه گرفته تا رییسان جمهور تاجیکستان، اُزبیکستان و نمایندهی ویژه اتحادیه اروپا برای افغانستان از تبدیلشدن افغانستان به پناهگاه امن بسیاری از سازمانهای تُندرو و ستیزهجویان جهادی ابراز نگرانی کردهاند.
از سوی هم رشد گروه داعش در خاک افغانستان از نگرانیهای جدی کشورهای همسایه و جهان است که طالبان هنوز موفق به کنترول آن نشدهاند. طبق گزارشها در برخی نقاط از افغانستان، جنگجویان طالبان که خاطرخوشی از حاکمیت طالبان ندارند، به استخدام گروه داعش درآمدهاند. از سوی دیگر، دیدهبان حقوق بشر گزارش داده است که طالبان خودسرانه تعداد زیاد مردم را به اتهام ارتباط با داعش شکنجه کرده و به قتل رساندهاند. طبق این گزارش، باشندگان ولایتهای کنر و ننگرهار بیش از صد جسد را در کانالهای آب دریافتهاند که طالبان آنها را به ظن داعشیبودن کُشتهاند.
از سوی دیگر بهدنبال افزایش بیپیشینه حملهها و ناامنی در پاکستان، حکومت این کشور بارها طالبان افغان را به پناه داده به تحریک طالبان پاکستان (تیتیپی) در خاک افغانستان متهم کرده است، موضوعی که طالبان افغان آن را همواره رد کردهاند و گفتهاند که این گروه مسوول تأمین امنیت در خاک پاکستان نیست و پاکستان باید وضعیت امنیتی خود را مدیریت کند و دنبال راهحلی در داخل خاک خود باشد.
با این حال کُشتهشدن رهبر شبکهی القاعده در حمله هواپیمای بیسرنشین امریکا در قلب کابل نشاندهندهی اینست که این گروه برخلاف توافقنامهی دوحه رابطهی شان را با شبکهی القاعده قطع نکردهاند. امریکا و کشورهای غربی طالبان را به عدم رعایت توافقنامهی دوحه متهم کردهاند. طالبان اما میگویند که به توافقنامهی دوحه متعهد بودهاند و تا اکنون هیچ سندی که کُشتهشدن ایمنالظواهری را در کابل اثبات کند، به دست نیامده است. ذبیحالله مجاهد، سخنگوی طالبان تأکید کرده که کُشتهشدن رهبر شبکه القاعده در افغانستان هنوزهم در حد یک ادعا است.
با این همه امریکا و کشورهای اروپایی هنوز تصمیم جدی در قبال طالبان نگرفتهاند و گویا در دو راههی ابهام و تردید بهسر میبرند. ظاهرأ یگانه حامی جدی طالبان چین است که در طول این دو سال همیشه در کنار آنان بوده است و پس از خروج امریکا از افغانستان، این کشور به حیاطخلوت چینیها تبدیل کرده شده است.
از سوی دیگر احمد مسعود، رهبر جبهه مقاومت عدم مقبولیت طالبان از سوی کشورهای خارجی را دستآورد جبهه مقاومت ملی عنوان کرده و ضمن سپاسگذاری از کشورهای جهان، آنها را از رشد تروریسم بینالمللی در خاک افغانستان هشدار داده است.
با سقوط نظام جمهوریت در افغانستان بیشتر کشورهای خارجی سفارتهایشان در کابل را بستند و به حضور دیپلماتیک رسمی در این کشور نقطه پایان گذاشتند. در این میان روسیه، چین، ایران، ترکیه و پاکستان تنها کشورهای بودند که نمایندهگیهای دیپلماتیک خود را فعال نگهداشتند، اما بهدنبال حملهی مرگبار در مسجدی در پیشاور، سفارت پاکستان هم بخش قنسولگریاش در کابل را برای مدتی بست و سفارت روسیه نیز بهنبال حمله داعش بخش قنسولی سفارتاش را تاکنون بسته نگهداشته است. از این میان عربستان سعودی نیز آنچه تهدیدهای داعش عنوان کرده بود، دیپلماتهایش را از افغانستان بیرون کشیده است.
طالبان و کُشتارهای خودسرانه غیرنظامیان
نهادهای حقوق بشری بینالمللی بهویژه دیدهبان حقوق بشر همواره طی گزارشهایی از کُشتارهای خودسرانه طالبان و ظلم شان بر غیرنظامیان در پنجشیر، اندراب و سایر نقاط افغانستان ابراز نگرانی کرده است. با وجودی که مقامهای طالبان همیشه این ادعاها را رد میکنند، اما گزارشها میرساند که طالبان افراد ملکی را به اتهام همکاری با جبهه مقاومت و حتا گاهی «بهجرم تاجیکبودن» شکنجه و تیرباران میکنند.
این گروه برخلاف وعده عفو عمومی رهبر شان تا اکنون دست از کُشتار نظامیان حکومت پیشین بر نداشتهاند. طالبان تنها در جریان یک ماه گذشته سه نظامی پیشین برگشته از ایران را کُشتهاند. در دو سال پس از حاکمیت طالبان قتلهای مرموز عالمان دین و همچنین قتلهای مرموز زیرنام تفنگداران ناشناس نگرانکننده است. طبق ادعاهای منابع محلی، طالبان علمای دینی را که از آنها حمایت نکنند از میان میبرند.
وضعیت اسفناک اقتصادی کشور تحت اداره طالبان
فقر، بیکاری و چرخه ضعیف اقتصادی کشور از بحرانهای جدی حاکمیت طالبان است. پسا دوسال از حکومت طالبان، هنوز دغدغه اصلی مردم داشتن لقمه نانی برای زنده ماندن است. بانک جهانی نیز از گسترش فقر در افغانستان ابراز نگرانی کرده است. اوچا گفته است که شمار نیازمندان در افغانستان از 28.3 میلیون تن به 28.8 میلیون تن افزایش یافته است. به گفته این نهاد، افغانستان بدترین بحران بشردوستانه را در جهان تجربه میکند و بیش از دو سوم جمعیت افغانستان به کمکهای بشردوستانه نیاز دارند. آمار فقر و بیکاری بهشکل بیپیشینهای رشد کرده و اکثریت مطلق جمعیت افغانستان از بیکاری رنج میبرند. چرخه ضعیف اقتصادی کشور باعث ایجاد ناامنیهای بیشماری در افغانستان شده است.
از سوی دیگر در دو سال حکومت طالبان بیشتر از 110 شهروند کشور دست به خودکُشی زده و بهگونهی خودخواسته به زندهگی خود پایان دادهاند. علت بیشتر این خودکُشیها فقر و بیکاری توأم با محدودیتهای وضعشده از سوی طالبان عنوان شده است. فلجبودن سیستم صادرات و واردات و ناتوانی طالبان در ایجاد زمینهکار برای مردم روز تا روز وضعیت زندگی در افغانستان را دشوارتر میسازد. نبود سیستم منظم بازرگانی با کشورهای بیرونی، نبود برنامهها توسعهای و اقتصادی، ناتوانی طالبان در حمایت از کشاورزان، مالداران و کسبه کاران و عدم درآمد روزانه مردم باعث شده تا اکثر شهروندان افغانستان دست به فرار از کشور زده و امید برای یک زندگی در افغانستان را از سر بیرون کنند. از سوی هم، دستور اخیر طالبان در مورد ممنوعیت کار زنان در مؤسسات غیردولتی داخلی و خارجی، نگرانیها از قطع کمکهای بشردوستانه به افغانستان را افزایش داده است.
ادامه تعصبات قومی، زبانی و مذهبی
طالبان که از آغاز حاکمیت شان تا این دم همواره بنابر علایق قومی و سمتی رفتار کردهاند. اینک پسا دو سال، این معضل روز به روز بیشتر و جدیتر میشود. حتی قبیلهگرایی میان پشتونها نیز اوج گرفته است. پژوهش آماج نشان میدهد که اکثریت مقامها در حکومت طالبان را پشتونها تشکیل داده و قومهای غیرپشتون در بدنه حکومت طالبان هیچ قدرت و صلاحیتی ندارند. طالبان همیشه کوشیدهاند تا فرماندهان و سران سیاسی غیرپشتون را خلع سلاح کرده و از بدنه اصلی حکومتشان کنار بزنند.
از حذف زبان فارسی و واژه دانشگاه از دانشگاههای افغانستان و برداشتن تصاویر شاعران فارسیزبان از روی دیوارهای دانشکده زبان و ادبیات فارسی دانشگاه کابل تا تخریب مقبره و پاشیدن رنگ بهروی عکسهای چهرههای سیاسی و رهبران جهادی پیشین افغانستان؛ همه و همه بیانگر تعصبات زبانی، قومی و فارسیستیزی طالبان است.
ظلم، شکنجه و قتلهای خودسرانه تحت نام قوم، زبان و مذهب روزانه در افغانستان جریان دارد. از سوی هم بازداشت و شکنجه باشندگان پنجشیر زیر نام همکاری با جبهه مقاومت ملی نیز در این مدت ادامه داشته است. این گروه همچنین تلاشی خانهبهخانه را برای چندین بار در بخشیهای از شهر کابل عمدتأ تاجیکنشین بدون احترام به حریم خصوصی آغاز کردهاند. نبود هیچ چهرهی مطرح از میان اقوام دیگر در بدنه حکومت طالبان باعث شده است تا جنگجویان در رفتارهای نژادپرستانه شان در مقابل اقوام دیگر هیچ فشاری از سوی حاکمیت مرکزی طالبان احساس نکنند.
حقوق زنان، فعالین مدنی و رسانهها در طالبان
در طول این مدت دیده شد که طالبان برخورد کینهتوزانه با زنان، فعالان مدنی، رسانهها و خبرنگاران دارند. طالبان در این مدت نشان دادند که هیچ باوری به حق و حقوق زنان ندارند. این گروه به اعتراضهای مسالمتآمیز زنان تا این دم با شلیکو خشونت پاسخ دادهاند و بازداشت و شکنجه زنان معترض همچنین ادامه دارد. آنها برخلاف روزهای اول حاکمیت شان، در این اواخر به قید و قیودات تازه در برابر زنان در افغانستان پرداختهاند. این گروه به گونهی کامل زنان و دختران را از آموزش محروم کرده و زنان را از کار در سازمانهای غیردولتی منع کردهاند. مجریان زن در برنامههای تلویزیونی صورتهایشان را میبندند و زنان حق سفر بدون محرم را در سفرهای بین شهری و خارجی ندارند و به تازهگی آرایشگاهها را نیز بسته کردند که با این کار طالبان دستکم 60 هزار زن شغلشان را از دست دادهاند. با این همه طالبان تاکنون 50 فرمان برای محدود کردن زنان و دختران افغانستان صادر کردهاند.
طالبان در شورای علمای دینی شان در تالار لوی جرگه هیچ سهمی به زنان ندادند. حتا تعدادی از سران طالبان بدین باور اند که مردان چون پسران همین زنان هستند پس در چنین جلساتی میتوانند نمایندگی از زنان کنند.
اتحادیه ژورنالیستان افغانستان میگوید که پس از رویکار آمدن طالبان نشرات 117 رادیو متوقف و 1900 کارمند رسانهای که 1075 تن آنان زنان بودند، بیکار شدهاند. بربنیاد آمار این نهاد در 17 ولایت کشور بهشمول کابل 223 رادیو نشرات دارد؛ اما نی یا نهاد پشتیبان رسانههای آزاد افغانستان گفته است که 48 درصد دستگاههای رادیو در افغانستان به دلیل مشکلهای اقتصادی و چالشهای موجود بسته شده و از میان 307 دستگاه رادیو، اکنون کمتر از 170 آن فعالیت میکنند.
براساس آخرین آماری که از سوی مرکز خبرنگاران افغانستان ارایه شده است، بیشتر از نیمی از حدود 600 رسانهی صوتی، تصویری، چاپی و آنلاین با رویکار آمدن دوبارهی طالبان بسته شده و صدها خبرنگار و کارمند رسانهای کشور را ترک کردهاند. از سوی هم سازمان گزارشگران بدون مرز در گزارش تازهای نگاشته که 80 درصد زنان خبرنگار به دلیل محدودیتهای طالبان مجبور به ترک وظیفه خوده شدهاند. طبق این بررسی حدود 12 هزار خبرنگار در افغانستان حضور داشتند؛ اما در دو سال اخیر بیش از دو سوم آنان حرفه خود را ترک کردهاند.
این سازمان در گزارشی تحت عنوان «دو سال روزنامهنگاری زیر سلطه گروه طالبان» از توقف 547 رسانه در سال 2021 خبر داده است. در این گزارش گفته شده که از 150 شبکه تلویزیونی، کمتر از 70 کانال به فعالیت خود ادامه میدهند. این سازمان از رسانههای صوتی نیز یاد کرده و گفته است از 307 ایستگاه رادیویی، تنها 170 رادیو نشرات دارند و تعداد خبرنگارها از دو سال بدینطرف از 31 درصد به 18 درصد کاهش یافته است.
از سوی دیگر طالبان طی این مدت موفق نشدهاند هنوز ابتداییترین حقوق شهروندان افغانستان را تأمین کرده و برای حاکمیت خودشان نیز مشروعیتی کمایی کنند. طالبان با اتکا به روایت افراطی از دین هیچ حق و حقوقی برای زنان، فعالان مدنی و رسانهیی قایل نیستند. جنگجویان طالب با شدت و خشم تمام با مردم افغانستان رویه کرده و پس از دو سال از حاکمیت طالبان، ظلم، ستم، فقر، شکنجه و بیعدالتی در همه شهرهای افغانستان جریان دارد.
دو سال پسا طالبان بهنظر میرسد که این گروه موفق نخواهند شد اداره امور کشور را بدین ترتیب تا سالیان دراز بهدست داشته باشند. از یک جهت ناکامی در حکومتداری، از سوی دیگر اختلافهای شدید میانگروهی و از طرف دیگر روشن نبودن آیندهی انتقال قدرت از ابهامات آیندهی حکومت طالبان به شمار میرود.
انتقادهای صریح، پیامهای اخیر حاکمان طالبان، وضعیت بد حقوق بشری و فقر و بیکاری، نشاندهندهی این است که افغانستان به سمت نامعلوم و نامطلوبی روان است.
نویسنده: فرهاد سرفراز