• شنبه, 01 ثور 1403
    خبرگزاری افغان ایرکا

روز مباهله در روایات اهل تسنن

سیوطى مینویسد: مسلم، تِرمذى، ابن منذر، حاکم نیشابورى و بیهقى ـ در السنن الکبرى ـ نقل کرده اند که سعد بن ابى وَقّاص میگوید: هنگامى که آیه: (قُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَأَبْناءَکُمْ) نازل شد، پیامبر خدا صلى اللّه علیه وآله على، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام را فرا خواند.
 بسیارى از دانشمندان اهل تسنّن این حدیث زیبا را نقل کرده اند. جلال الدین سیوطى در تفسیر الدر المنثور این گونه مى نویسد:
ابن ابى شِیبه، سعید بن منصور، عبد بن حمید، ابن جریر و ابونعیم نقل کرده اند که شَعْبى مى گوید: اعتقاد مسیحیان نجران درباره حضرت عیسى علیه السلام، از گفته دیگر مسیحیان مبالغه آمیزتر بود. آنان همواره با پیامبر خدا صلى اللّه علیه وآله درباره او مجادله مى کردند و از این رو خداوند این آیات را در سوره آل عمران نازل فرمود: (إِنَّ مَثَلَ عیسى عِنْدَ اللّهِ... فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللّهِ عَلَى الْکاذِبینَ).
پس از این رسول خدا صلى اللّه علیه وآله آن ها را به مباهله و ملاعنه فرا خواند. آنان بر این کار فرداى آن روز را وعده کردند. بامداد فردا پیامبر خدا صلى اللّه علیه وآله به همراه على، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام به سوى وعده گاه رهسپار شدند.
پیامبر خدا صلى اللّه علیه وآله فرمود:
لقد أتانی البشیر بهلکة أهل نجران حتّى الطیر على الشجر لو تمّوا على الملاعنة؛(1)
بشارت دهنده اى نزد من آمد و اعلام کرد: اگر نجرانیان به ملاعنه مبادرت مى کردند، همه آنان حتّى پرندگان روى درختان نابود مى شدند.
 سیوطى در ادامه مى نویسد: مسلم، تِرمذى، ابن منذر، حاکم نیشابورى و بیهقى ـ در السنن الکبرى ـ نقل کرده اند که سعد بن ابى وَقّاص مى گوید:
هنگامى که آیه: (قُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَأَبْناءَکُمْ) نازل شد، پیامبر خدا صلى اللّه علیه وآله على، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام را فرا خواند و فرمود:
اللهمّ هؤلاء أهلی؛(2)
بارالها! اینان خاندان من هستند.
وى در ادامه مى نویسد: در این باره حاکم نیشابورى حدیثى نقل کرده و آن را صحیح دانسته است. ابونعیم اصفهانى در دلائل النبوه هم چنین ابن مردویه نقل کرده اند که جابر مى گوید:
عاقب و سید از بزرگان مسیحى نزد پیامبر خدا صلى اللّه علیه وآله آمدند... رسول خدا صلى اللّه علیه وآله بامدادان در حالى که دست على، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام را گرفته بود به وعدگاه روانه شد. آن گاه کسى را در پى عاقب و سید فرستاد; ولى آن ها از حضور در این محفل خوددارى کرده و در مقابل ایشان تسلیم شدند. پیامبر خدا صلى اللّه علیه وآله فرمود:
والّذی بعثنی بالحقّ لو فعلا لأمطر الوادی علیهما ناراً؛
سوگند به کسى که مرا به حقّ به پیامبرى مبعوث کرد! اگر این کار را انجام مى دادند، این سرزمین بر آن دو آتش مى بارید.
جابر در ادامه مى گوید: این آیه درباره اهل بیت علیهم السلام نازل شد که: (تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَأَبْناءَکُمْ...).
جابر مى گوید: منظور از (أَنْفُسَنا وَأَنْفُسَکُمْ)، رسول خدا صلى اللّه علیه وآله و على علیه السلام، منظور از (أَبْناءَنا)، حسن و حسین علیهما السلام و منظور از (نِساءَنا)، فاطمه علیها السلام هستند.(3)
جلال الدین سیوطى در ادامه مى نویسد: ابن جریر، از علباء بن احمر یشکرى این گونه نقل کرده است:
وقتى این آیه نازل شد که (قُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَأَبْناءَکُمْ...)، رسول خدا صلى اللّه علیه وآله در پى على، فاطمه و دو پسر آنان، حسن و حسین علیهم السلام فرستاد و یهودیان را به مباهله و ملاعنه دعوت کرد. جوانى از یهود گفت: واى بر شما! آیا گذشته را به خاطر ندارید که برادرانتان به بوزینه و خوک مسخ شدند! ملاعنه را رها کنید! آنان نیز از ملاعنه خوددارى کردند.4

پی نوشت ها:
1 . الدرّ المنثور: 2 / 69.
2 . همان: 2 / 70.
3 . الدرّ المنثور: 2 / 68.
4 . الدر المنثور: 2 / 70.

  پربازدید ترین