تقسیم کار میان دولت و طالبان
اطلاعات روز نوشت: تصور کنید که همین امروز حزبی وجود میداشت با نام شورای نظار یا حزب وحدت یا جنبش ملی. بعد، شما به این حزب سلاحهای مدرن ِ آتشبار میدادید، تانکهای پیشرفته میدادید و نیروهای پیادهاش را با صدها هلیکوپتر و طیارههای اکمالاتی و جتهای جنگنده حمایت میکردید. آیا امکان داشت طالبان بر شهری حمله کنند و از عهدهی مقابله با نیروهای این حزب، هر کدام از این احزاب، برآیند؟ حالا بهجای این حزب، که دیگر وجود ندارد، اردوی ملی مجهز یک دولت ِ پر طولوعرض را بگذارید که حمایتهای مستقیم نظامی و مالی دهها کشور جهان را با خود دارد. چرا این اردوی مقتدر در برابر گروه تروریستی طالبان اینچنین ناتوان است؟ چرا در دو سال ِ تمام این اردوی شکوهمند، که یونیفورمهای پلنگی سربازان و جنرالهایش آدم را احساساتی میکند، حتا قادر نیست شهر کندز را (از ولایتاش بگذریم) از چنگ کشتارجویان طالب آزاد کند؟
پاسخ به این سوالها خیلی دشوار نیست. سربازان اردو خوب میجنگند و همهروزه جان خود را بر کف گرفته به مصاف کشتارجویان طالب میروند. روزی نیست که سربازان سر نبازند و داغ رفتن خود را بر دل خانوادههای خود نگذارند. مشکل در مدیریت جنگ است. آنهم نه به این معنا که مدیرانی که رهبری جنگ را بر عهده دارند، آدمهای بیکفایت و نادان یا ترسو هستند. بل به این معنا که مدیران بلندپایهی کشور- تا وزیر دفاع و رییس امنیت و رییسجمهور- اساسا بنای مقابله با تروریستهای طالب را ندارند. اگر چنان ارادهیی باشد، چهگونه ممکن است طالبان هر سال چند بار بر شهری چون کندز حمله کنند و صدها انسان بیگناه را از دم تیغ بگذرانند و اردوی مجهز دولت نتواند یک بار برای همیشه سایهی شوم آنان را از سر شهر و شهروندان کندز بردارد؟ چهگونه ممکن است دولت نتواند راههای تامین اسلحه و مواد خوراکی و خطوط لجستیک طالبان را قطع کند؟ طالبان نه نیرویی فوق انسانی دارند و نه از نیازهای معمولی یک گروه جنگنده مستغنیاند. امکانات تسلیحاتی و جنگیشان نیز در مقایسه با امکانات اردوی ملی بسیار ناچیز است. با وجود این، دیگر کاملا آشکار است که طالبان در همهجا دست بالاتر دارند. چرا؟ برای اینکه دولت اشرف غنی میخواهد طالبان قدرتمند و مسلح بمانند، اما در عینحال، اگر ممکن باشد، به سقوط کامل این دولت رضا ندهند و بگذارند که بر اساس یک تقسیم کار قبیلهیی هر کس در جای خود نقش بازی کند.