• جمعه, 10 حمل 1403
    خبرگزاری افغان ایرکا

سخنی چند با جناب مهندس حکمتیار!

سخنی چند با جناب مهندس حکمتیار!

حجت الاسلام والمسلمین فرقانی / در هفته قبل جناب دانش در بامیان سخنانی در حاکمیت دو خانواده از قوم محترم پشتون گفته بود که برای جناب حکمتیار قابل هضم و تحمل نبود و لذا در یکی از شبکه‌های تصویری رسمی کشور در محضر عام و خاص به بهانه نقد سخنان آقای دانش و دفاع از اجداد مستکبر خود به  عالی‌ترین مقدسات شیعه (امامت ، امام زمان و مجتهدان) هر قدر که  دل تنگش خواست عقده گشایی نموده، و به گونه‌ی عریان و بدون هیج ملاحظه، اهانت و بی‌حرمتی نمود.

نگارنده بی‌آنکه از موضع آقای دانش دفاع و حمایت نماید سخنی چند با ایشان در میان گذاشته است که در ذیل مطالعه بفرمایید:
1- جناب حکمت یار در دفاع از حاکمان فاسد مطرح شده در سخنان جناب دانش تمام قد بر خاسته و با افتخار حکومت آنها را بر اصفهان و دهلی به رخ دیگران می‌کشد! و با غرور از کثرت جمعیت پشتون‌ها سخن می‌راند! در این فراز سخن وی چند مطلب قابل بحث میباشد:

الف - آیا کشتار و قتل عام اهالی اصفهان و دهلی  وغارت اموال انها و تخریب محل زندگی آنها و بی حرمتی به ناموس آنها با کدام مجوز شرعی بوده است؟ هر مسلمان می‌داند که از منظر  دین و شریعت جان،خون،مال و ناموس مسلمین حرمت و احترام فوق تصور دارد به گونه‌ی که قتل یک نفس محترمه مساوی است با قتل کل انسان‌ها، خداوند می‌فرماید: «من قتل نفسا بغیر نفس او فساد فی الا رض فکانما قتل الناس جمیعا»، (المائده/31 ) طبق صریح این آیه مهاجمان به اصفهان و دهلی قاتل تمام نسل بشر بشمول انبیاء (ع) هستند.

حکمتیار از اینکه از قاتلان همه نسل فرزندان بنی آدم حتی پیامبران با افتخار یاد می‌کند و از اعمال مجرمانه آنها دفاع می‌کند باید توبه نماید. (الراضی بفعل قوم کداخل فیه).

پس این قسمت از کلام وی هیج تأییدی از: عقل، شرع، عقلاء و حتی انسان‌های متعارف هم ندارد و خودش هم اگر متوجه تفسیر این آیه باشد و وجدانش را از هر آنچه که انسان را به انحطاط می کشاند  تخلیه نماید به خطا و گناه خود اعتراف خواهد کرد.

 یکی از همان حاکمان جور عبدالرحمن است که او علاوه بر قتل عام هزاران آدم بی‌گناه اعم از: زن، مرد، کودک جوان و پیر و غارت اموال آنها باعث شد که با غصب املاک مشروع و قطعی آنها، هزا ران مرد و زن پشتو ن سال یان زیاد بر املاک غصب شده زندگی کنند و اهل عبادت شان بر زمین غصبی عبادت کنند !در حال که به فتوای تمامی پیشوایان مذاهب بشمول امام ابو حنیفه عبادت بر ملک دیگران بدون اجازه حرم و باطل است ،این حاکم جور سبب شد که هزاران عبادت گر به سبب غصبی بودن محل عبادت شان  نماز و سایر اعمال شان باطل و زندگی بر ان املاک حرام باشد.
جناب حکمتیار از چنین حاکمان دفاع کردن باعث می‌شود که گناه تو مثل گناه او شود.

2- ایشان از کثرت قوم پشتون با تکبر و غرور یاد می‌کند! البته آمار دقیق قوم مذکور را نه او و نه دیگران نمی‌دانند بر فرض بالا بودن آمار جمعیت آنها، با حفظ حرمت تام و  احترام  خاص به قوم محترم پشتون، آقای حکمتیار متوجه است که قرآن شریف از خیلی اکثرها با مذمت یاد نموده است (اکثرهم لا یعلمون، اکثرهم لا یعقلون، اکثرهم لا یشعرونو...).

3- بر فرض مشروع و معقول بودن حمله حاکمان یاد شده بر مردم کشور عریز خود مان  و قتل مردم شیعه سامان ، و اصفهان و دهلی خوب است که جناب حکمت یار فقط یک نمونه  از خدماتی که انها به ملت پشتون کرده اند با ادرس به مردم  نشان بدهد، تا مردم کشور خودمان به ان افتخار کنند و افتخار کردن به حاکم که هیج ارمغانی برای مردم و قومش نیاورده دلش خوش کردن به هیچ و پوچ است و این مرام مردمان خرد ورز نمی باشد.

ما که تاریخ حاکمان بی کفایت افغانستان تا حکومت ظاهر شاه را واکاوی کردیم و هیج نقطه مثبت و خدمت شایان توجه و چشمگیری مشاهده نکردیم.

در حالی که کشورهای دیگر بشمول کشورهای هم جوار گردنه‌های ترقی و پیشرفت را به سرعت طی نموده‌اند و یا بسوی ترقی و آبادانی کشورهای خود در حال پیشرفت هستند.

کشور ما همانگونه که در زمان اولین حاکم از حاکمان مورد نقد جناب دانش و مورد مباهات حکمتیار خراب آباد بود خراب آبادتر شده است و چشم هیج تبعه این کشور فلک‌زده به آن چیزهایی که پیشرفت نامیده می‌شود روشن نگشته است.

جناب حکمتیار! وجدان را قاضی نما و برای یک بار هم که شده چشم‌های خویش را بر روی واقعیات باز کن و خراب آباد ما را با کشور های جهان و لا اقل کشورهای همسایه مقایسه کن تا متوجه شوی که دیگران به عرش رسیده‌اند و ما هنور جزء فرش‌نشین‌ها هستیم.

4- اگر  سخنان جناب آقای دانش توهین و اهانت به قوم شریف پشتون بوده است خوب بود که جناب حکمتیار حرف های او را بصورت مسنتد، مستندل با ادبیات روز و منطق قوی و بدون اهانت به مقدسات چند میلیون هموطن خود نقد می‌نمود، وانگی قضاوت را به عقلاء عالم وا می‌نهاد و خودش داوری عقلاء را نظاره می‌نمود.
مقدسات هر قوم خط قرمز آن‌ها است گذشت از ساحه ممنوعه پیامد ناخوشایندی دارد.

5- محترم حکمتیار بدون مراعات احساسات و عواطف چند میلیون شیعه هموطن و همشهری خود در رسانه ملی و رسمی کشور به عالی‌ترین قسمت عقاید و باورشان با وقاحت اهانت و توهین نموده و احساسات میلیون‌ها هموطن خود را جریحه دار کرده است، و ما از باب ناچاری و دفع شبهه پاسخ وی را در ذیل تقدیم هموطنان کشور و همشریان خود مینمایم، البته قبلا باید متذکر شویم که طرف خطاب این نوشته فقط جناب حکمتیار  است و هرگز قصد اهانت به قوم پشتون و مقدسات آن ها در ذهن نیست و اگر در موردی قلم طغیان نمود وحرف ناراحت کننده‌ی بر نوک قلم جاری گشت پیش از پیش عذرخواهی مینمایم.

گرچه با شناختی که ملت ما از آقای حکمتیار دارند شنیدن چنین اهانت‌هایی را از او چندان امری غیر عادی و خلاف فطرت و اخلاق او نمی‌دانند.

البته نگارنده فرازهای از اهانت‌های او را از طریق فضای مجازی دیده، شنیده و خوانده است و لذا اگر در برخی موارد پاسخ‌های من بر خلاف گفته او بود مورد سرزش قرار داده نشوم.

آنطوری که در فضای مجازی مشاهده شد ایشان  شاخص‌ترین، مقدس‌ترین و احساسات برانگیزترین قسمت اعتقادات شیعیان (امامت، امام، مجتهدان، نجف اشرف و قم مقدسه) را هدف قرار داده و در رسانه عمومی با استهزاء و تمسخر هم به اصل امامت و ... وهم بر باورهای شیعه‌ها می‌تازد!

پاسخ:
الف - ایشان می‌گوید که شیعه اعتقاد به موروثی بودن امام و امامت دارد ، این حرف از یک جهت غلط است و از جهت دیگر صحیح میباشد.

و اما غلط است چون قصد ایشان موروثی بودن متعارف است که درباب بحث ارث در کتب فقهی طرح شده که چه کسی از چه کسی و از کدام میتی ارث می برد. اما صحیح است چون ما  امامت را  فقط و به طور انحصار در وجود شریف علی(ع) و فرزندان امام علی(ع) و فاطمه زهرا (س) می‌دانیم و این انحصار علاو ه بر اینکه مستند است به احادیث متواتره‌ی که از طریق امامان شیعه رسیده و در کتب معتبره ما نقل شده، به حدیثی که در کتب شیعه و اهل سنت نقل شده هم استناد  میباشد و حدیث متفق علیه این است: «قال رسول الله(ص)، الایمه من بعدی الاثنی عشر) امامان بعد من دوازده نفراند این حدیث نبوی  تقریبا در اکثر کتب معتبره اهل سنت نقل شده در مستند بودن این حدیث احدی از اعاظم تردید نکرده است، هر کس که به این حدیث استدلال کرده اعتراف به صحت آن نموده است.
نگارنده در کتاب تدوین شده و چاپ نشده‌ای بنام امام مهدی از دیدگاه مذاهب اسلامی در فصل مستقل زیر نام امامان دوازده گانه منابع این حدیث را از کتب معتبره آورده است، پس  سند حدیث قابل خدشه نمی‌باشد سند مجمع علیه فرق است.

البته در  دلالت این حدیث دو خدشه کوچک شده است که خوشبختانه از سوی علمای محقق  هر دو تا جواب داده شده است.

خدشه و ایراد نخست این است که در این حدیث از دوازده جانیشن سخن رانده شده ولی چیزی را که شیعه مدعی است تصریح نشده است. چون ادعای شیعه این است که حدیث ناظر و حتی صریح به دوزاده امام مورد باور ما میباشد.

جواب این ایراد در کتب عامه این طور نقل شده که راوی (فعلا کتاب نزدم نیست گمان می کنم که نام راوی مسوره باشد) می گوید به خاطر ازدحام جمعیت و سر وصدا دنبال فرمایش رسول اکرم (ص) را نشیدم وقتی منزل آمدیم به پدرم گفتم که فراز آخر سخن رسول خدا (ص) چه بود؟ گفت پیامبر(ص) فرمود: «کلهم من قریش» تمامی دوازده جانشین از قریش اند.

ایراد دوم که گرفته شده بحث مصداقی است یعنی این دوازده جانیشن چه کسانی هستند؟ محققان عامه تلاش کرده‌اند که تعدادی را از چهار خلیفه و خلفای اموی و عباسی تکمیل کنند ولی هیج کدام نتوانسته‌اند که که چنین امری را اثبات نمایند.

و هرکدام را ه خاصی را طی نموده‌اند و افراد مخصوصی را طرح کرده‌اند ولی هیج یک مصداق های متفق علیه را ارایه نداده‌اند.
 جهت اثبات سخن من به کتب عامه از جمله به تاریخ الخلفاء علامه جلال الدین السیوطی مراجعه شود.

اما مصادیق این حدیث بر اساس باور پیروان مکتب وحی بگونه‌ی برهانی شده که بی‌انصاف‌ترین شبهه‌افکن هم نمی‌تواند آن را رد کند. اگر کسی مدرک مختار شیعه و نحوه استدلال انها  را خواسته باشد من حاضرم  از کتاب امام مهدی (عج) خدمتش ارسال کنم.

پس ما به استناد این نوع مستندات خدشه ناپذیر امامت دوازده گانه را پذیرفته ایم، و این نوع موروثی بودن که هم مستند به حدیث نبوی صحیح السند باشد و هم تمام افراد از عترت طاهره باشد کجایش ایراد دارد که جناب حکمتیار در رسانه عمومی آن را به باد استهزاء گرفته و از اوهام و تخیلات شیعه اعلام میکند؟!

ب ـ جناب حکمتیار در یک قسمت از گفتار ش بعنوان تمسخر و زیر سوال بردن باور شیعه نسبت به امام عصر (عج) می‌گوید که شیعه اعتقاد دارد که اگر امام نخواهد حتی یک برگ هم از درخت نمی افتد!

پاسخ:
شاید برخی عوام الناس ما این گونه اعتقاد داشته باشد، ولی 99فی صد ما بر این عقیده نیستند بلکه اعتقاد ما این است که همه چیز در تحت قدرت و اختیار خدا است و گاهی از  امامان ما  پاره‌ی امور به اذن خدا بنام کرامت صادر می‌شود و ا ین امر نه از نظر عقل و نه از منظر شرع امتناع ندارد، و استبعاد وی ناشی از بی‌خبریش از این نوع مسایل میباشد و الا در تاریخ کرامت از افراد صالح به حد وفور ثبت شده.
البته گمان نمی کنم غیر از حکمت یار صدور کرامت از برخی اشخاص را امر نا ممکن و نشدنی تلقی کند و عقاید میلیون ها شیعه را به باد تمسخر به گیرد.

ج- با تأسف ایشان درباره مجتهدان شیعه می‌گوید ک مجتهد هم به اعتقاد شیعه موروثی است!

پاسخ:
سبحان الله از این بهتان و از این سخن ناروا، این سخن چه قدر سخیف و خلاف واقع می‌باشد.
اگر از وی سوال شود که در کدام  عصر و زمان موروثی بودن مجتهد ثبت تاریخ شده است؟! قطعا پاسخ ندارد چون عادت به اتهام زنی کرده و به این امر مردود خود را شاد می کند ظاهرا راه دیگری ندارد (ترک عادت موجب مرض است) من اعلام می کنم که اگر جناب حکمتیار فقط یک مورد موروثی بودن مجتهد را با آدرس نشان دهد ما تمامی حرفهای او را قبول می کنیم.

جناب حکمتیار!
معیار مجتهد در کلام رهبران معصوم ما این ذکر شده: «اعلم الناس من جمع علم الناس» یعنی از مجتهد اعلم تقلید کنید و مجتهد اعلم کسی است که افزون بر تخصص  که دارد، علم دیگران هم در او جمع باشد.

گرچه اگر یک پدر واجد این شرایط باشد و بعد از مرگش فرزندش اعلم الناس باشد (مثل مرحوم علامه و فرزندش) از نظر ما هیج اشکالی ندارد ولی ادعای موروثی بودن در کلام حکمتیار این نیست.

اینجا یک سوال فقط از ایشان دارم نه سایر اهل سنت:  انحصار مجتهدان که شما در چهار فرد قرار داده‌اید به چه دلیل و کدام مدرک شرعی است؟ و اگر انحصار شما صحیح است پس تکلیف مسلمین قبل از این چهار نفر بشمول خلفا و صحابه چه می‌شود چون آنها مقلد چهار و مجتهد شما نبوده‌اند.
و نیز تکلیف مردمان بعد ان چهار امام نسبت به  مسایل جدیده و مستحدثه چه می شود؟

 ما تقلید از اعلم را واجب می دانیم شما که این عقیده را ندارید حتی اگر در عصرهای بعد از آن چهار نفر اعلم از آنها پیدا شود!

جناب حکمتیار اجتهاد پویا ما بهتر است یا اجتهاد انحصاری شما؟ تو و وجدانت اگر یک دکتر متخصص باشد و یک دکتر فوق تخصص شما حاضر میشوی که مریض خود را پیش متخصص ببرید؟ عقل سلیم می‌گوید که به فوق تخصص رجوع کند.

هــ ـ می گوید شیعه‌های نجف و قم را قبله قرار داده اند!
جناب ما یک قبله داریم و قبله ما همان است که شما در زمان آوارگی و حضور در جمهوری اسلامی ایران از ایرانی ها سهمیه می‌گرفتید افرادت به حج می رفت. نجف و قم مراکز علمی و پایگاه علوم دینی ما است که آن جاها متخصص در علوم اسلامی فارغ می‌شوند.

در پایان باید یادآور شد که  شما می گویید: سال‌های حضورتان در ایران تلخ‌ترین سالها  بوده است و بودن در ایران را تشبیه به زندان کرده‌اید!

نوارهای سخنرانی‌های‌تان در اجلاس علمای شیعه و سنی موجود است که از ایران، رهبر ایران، مسؤولان جمهوری اسلامی و مدیر جلسه آقای ابراهیمی با چه عظمت یاد کرده‌اید.

آقای حکمتیار! ناسپاسی گناه بزرگی است از گفته های خود توبه کنید.

جناب حکمتیار سن و سال‌تان به جایی رسیده که شا یسته نیست که برای زندگی چند روزه با اهانت به مقدسات و ناسپاسی از کسانی که در حق‌تان احسان نموده‌اند بار گناه خود را سنگین‌تر نمایید.

نویسنده: حجت الاسلام والمسلمین فرقانی

  پربازدید ترین