• جمعه, 10 حمل 1403
    خبرگزاری افغان ایرکا

تقسیم قدرت بین دو قوم؛ انتقاد تند دانش از طرح صلح شورای مصالحه

تقسیم قدرت بین دو قوم؛ انتقاد تند دانش از طرح صلح شورای مصالحه

سرور دانش، معاون رئیس جمهور با انتقاد از طرح صلح شورای عالی مصالحه ملی، می گوید که این طرح در حقیقت تقسیم قدرت بین دو قوم است که به نام نظام صدارتی یا پارلمانی و در لفافه تمرکززدایی ارائه شده و یکی را مستحق ریاست جمهوری و دیگری را مستحق صدراعظمی دانسته است.

سرور دانش معاون دوم رئیس جمهور با انتقاد از طرح شورای عالی مصالحه ملی، گفته که این طرح، کاستی ها و ضعف های بسیار زیادی دارد که باید همه صاحب نظران و مردم نقدهای خود را در مورد این طرح ارائه کنند.

دانش در نقد خود گفته که در این طرح، اصولا هیچ گونه توحید و انسجامی بین نظرات و طرح های مختلف جانب جمهوریت صورت نگرفته است. با این که فیصله این بود که گروه تخنیکی شورای عالی مصالحه نظرات را توحید ساخته و یک طرح واحد ارائه کند. اما در این طرح برای هر دو دوره گذار و نظام آینده، چندین گزینه ارائه شده و هیچ تحلیلی هم صورت نگرفته که کدام گزینه چه مزایایی دارد و یا چه معایبی؟ در این صورت بهتر این بود که گروه تخنیکی توحید نظریات صادقانه اعلام می کرد که موفق به توحید طرح ها نشده و نیاز به وقت بیشتر دارد.

معاون رئیس جمهور گفته که در این طرح، با طرح رئیس جمهور و حکومت افغانستان، برخورد توهین آمیز صورت گرفته است و هیچ گونه توضیحی در باره آن ذکر نشده و تنها یک تصویری بسیار فشرده از فهرست آن ارائه شده است، در حالی که همین طرح (حکومت صلح) به عنوان گزینه الف هم معرفی شده که اصولا باید گزینه نخست و برگزیده تلقی شود و امتیازات آن برجسته گردد ولی در مقابل، طرح ب (دولت انتقالی) که طرح درجه 2 است چندین برابر با توضیحات و تفصیلات بیان شده و مبنای تمام مباحث و راهکارهای بعدی قرار گرفته است و طرح الف نادیده گرفته شده  است و این یک نگرش یک جانبه گروه تخنیکی را نشان می دهد که عمدا خواسته طرح حکومت را مبهم جلوه دهد و به حاشیه براند.

او نوشته است که طرح ب (دولت انتقالی) به طور عمده طرح خلیلزاد را محور قرار داده و همه عناصر آن را با تعدیلات و اصلاحاتی تأیید کرده و از خود ابتکاری نکرده است. این طرح به جای تقویت اجماع در جبهه جمهوریت، اختلافات در درون جبهه جمهوریت را برجسته ساخته است و به همین جهت به هیچ صورت قابل ارائه به نشست استانبول یا نشست دیگر نیست و باید از نو و با دقت بیشتری طرح جامع و مورد توافق همه تدوین گردد.

به گفته دانش، در حالی که هنوز این طرح به تصویب کمیته رهبری شورای عالی مصالحه و به تصویب نهایی رهبری دولت نرسیده چرا با عجله نشر شده است؟ این شتاب برای چیست؟ آیا نباید چند روز دیگر حوصله می کردند تا این طرح مراحل نهایی تصویب خود را طی می کرد؟ چرا برخی از ماها این قدر عجله داریم که برای گروه طالبان هر نوع امتیازی را تقدیم کنیم و دولت مستقر و مشروع افغانستان را تضعیف کنیم و جبهه جمهوریت را چند پارچه نشان دهیم و همه گزینه ها را یکباره و یک جا علنی کنیم؟

در نقد دانش آمده است که این طرح در حقیقت دیدگاه تنها یک جناح یا بهتر بگوییم یک حزب را برجسته ساخته است. نظام پارلمانی و یا صدارتی چه برای دوره انتقال و چه برای آینده افغانستان، تنها نظر یک حزب است و نباید به عنوان نظر همه جبهه جمهوریت و نظر همه اقوام و احزاب قلمداد شود. از سوی دیگر نظام کامل پارلمانی با توجه به مساعد نبودن بستر نظام حزبی فراگیر، زمینه تطبیق آن فراهم نیست. چنان که در گذشته های تاریخ سیاسی افغانستان نیز نظام پارلمانی موفق نبوده است.

معاون رئیس جمهور افزوده: «از زاویه دیگر این طرح، در حقیقت تقسیم قدرت بین دو قوم است که به نام نظام صدارتی یا پارلمانی و در لفافه تمرکز زدایی ارائه شده و یکی را مستحق ریاست جمهوری و دیگری را مستحق صدراعظمی دانسته است. مگر نه این است که در طول سالیان اخیر کسانی که شعار صدر اعظمی می دادند و می دهند، در حقیقت جامه مفشن این مقام را برای قوم خاصی دوخته اند؟ و در این صورت تکلیف دیگر اقوام چه می شود؟ اقوام دیگر در این طرح به درجه 3 و 4 و ... تنزل داده شده اند. آیا مشارکت عادلانه همین است؟ آیا چنین تقسیم قدرتی شکاف ها و تضادهای قومی و سیاسی را وسیعتر نمی گرداند و یک نوع تمرکز و انحصار دیگری را در پی نخواهد داشت؟ این در حالی است که ما در این کشور هنوز نمی دانیم که قوم اول و دوم و ... کیست چون هیچ سرشماری دقیق از نفوس اقوام نداریم.»

او در نهایت به ارائه پیشنهادی گفته که یک رئیس جمهور منتخب با آرای عمومی مردم افغانستان منسوب به هر قومی که باشد و با چهار معاون به شمول یک زن از چهار قوم دیگر (غیر از قومی که رئیس جمهور منسوب به آن باشد) و بدون شماره گذاری و با صلاحیت های اجرایی تصریح شده در قانون اساسی برای معاونین و با محدود ساختن صلاحیت های کنونی رئیس جمهور که در ماده 64 قانون اساسی بیان شده است و همچنین با دادن صلاحیت های لازم به ادارات محلی و دخیل ساختن مردم محل و شوراهای محلی در انتخاب یا تعیین والیان و همچنین توزیع عادلانه بودجه ملی به همه ولایات با رعایت انکشاف متوازن و نقش برجسته شوراهای ولایتی و شاروالی های منتخب ولایات.

دانش گفته که این نظام با این خصوصیاتی که برشمرده شد هم با واقعیت های کشور مطابقت دارد و هم از تمرکز می کاهد و هم زمینه پذیرش در میان همه اقوام و گروه های سیاسی کشور دارد و هم از بیشتر شدن شکاف ها و تضادهای قومی جلوگیری می کند. ما نباید همیشه هر جامه ای را تنها برای اندام خود بدوزیم و در هر طرحی تنها برای خود یک جایگاه تعریف کنیم. باید منافع عمومی و نظریات همه جریان ها را احترام کنیم و هر گونه طرح و نظریه پردازی باید منطبق با واقعیت های جامعه افغانستان و برگرفته شده از آرای همه جناح ها، اقوام، کتله های اجتماعی و نخبگان کشور باشد. هیچ کسی نباید دیدگاه خود را بر دیگران تحمیل کند و آن را نظر نهایی و مساوی با حقیقت بپندارد.

قابل ذکر است که در پیش‌نویس طرح صلح جمهوری اسلامی افغانستان که نسخه‌ای از آن به رسانه‌ها درز کرده، گزینه حکومت انتقالی که در راس آن، رییس جمهوری و نخست‌وزیر به عنوان روسای دوره انتقالی قرار دارند به عنوان راه‌حلی برای پایان جنگ کنونی افغانستان پیشنهاد شده است.

روز یک‌شنبه 22 حمل کمیته کاری شورای عالی مصالحه ملی افغانستان، پیش‌نویس طرح واحد صلح جمهوری اسلامی افغانستان را نهایی کرد و برای تایید شدن توسط کمیته رهبری شورای عالی مصالحه ملی، این طرح به عبدالله عبدالله رئیس شورای عالی مصالحه ملی سپرده شد.

نسخه‌ای از این طرح 14 صفحه‌ای که بنام «توافق صلح افغانستان» یاد می‌شود به رسانه‌ها و فضای مجازی درز کرده که در این طرح، دو گزینه پس از توافق صلح، پیشنهاد شده است.

گزینه نخست که بنام حکومت صلح یاد می‌شود پیشنهاد می‌کند که بیشتر ساختارهای کنونی مشمول رهبری حکومت کنونی پس از دستیابی به توافق صلح حفظ شود، اما گزینه دوم که بنام دولت انتقالی صلح یاد می‌شود تغییرات بیشتری در ساختارها را پیشنهاد می‌کند.

  پربازدید ترین