- تاریخ انتشار: سهشنبه, 04 میزان 1402|21:09
- نظرات: 0
شخصیت پیامبر اسلام از منظر خاورشناسان و اندیشمندان غربی
پیامبر اعظم چنان شخصیت بزرگی دارد که نور پر فروغ او، شرق و غرب جهان را درنوردیده و اندیشه های کاوشگر را به خود جلب کرده است؛ تا جایی که زبان به ستایش آن خُلق نکو گشوده اند.
پیامبر اعظم چنان شخصیت بزرگی دارد که نور پر فروغ او، شرق و غرب جهان را درنوردیده و اندیشه های کاوشگر را به خود جلب کرده است؛ تا جایی که زبان به ستایش آن خُلق نکو گشوده اند. البته این، بدان معنا نیست که شخصیت های برجسته جهان، علیه اسلام و پیامبر تبلیغ نکرده ؛ چنان که هم اکنون نیز در بعضی از کشورهای جهان به اصطلاح متمدن می بینیم گاه و بی گاه مطالب سخیف و ناشایست به پیامبر اسلام نسبت می دهند و با این کار کینه دیرینه خود را آشکار می سازند. با همه این بی انصافی ها، آفتاب حقیقت هیچ گاه در پس ابر نمانده است و همواره اندیشمندان بزرگی چهره زیبای حق را به دیگران نشان داده اند. بی تردید حضرت محمد شخصیت جهانی است و به هیچ قوم و ملتی تعلق ندارد و هر فردی می تواند درباره چنین شخصیتی از زاویه دید خود به داوری بنشیند و ایشان را آن چنان که می بیند، معرفی کند.
رسول خدا صلی الله علیه و آله پاک ترین، بهترین و گرامی ترین گوهر صدف هستی و گل سرسبد عالم امکان است؛ وجود بزرگواری که هیچ شخص دیگری در مقام و صفات عالی به رتبه او نرسید و هیچ کس در مناقب بلندی که وی را برای چنین رسالتی آماده کرد، همدوش او نشد.
پرسش و تحقیق درباره شخصیت پیامبر اکرم(ص) همواره مورد توجه شخصیت های جهان در طول تاریخ بوده است. این که محمد رسول الله(ص) چگونه در دل کویر بی انتهایی جامعه ای دور از تمدن و علم پرورش یافته است؟ و اینکه چگونه چنین شخصیتی با والاترین اخلاق انسانی ظهور کرده است که عمیق ترین دستورات را برای پرورش اخلاق و رفتار زندگی انسان ارائه داده، همواره مورد کاوش تحلیل گران تیزبین بوده است.
کمترین دستاورد ظهور پیامبر خاتم و عرضه آخرین پیامش که با خواندن و نوشتن آغاز شد و عالمگیر شدن علوم در جهان اسلام و انتقال این علوم ابتدا به اسپانیا، ایتالیا، آلمان، انگلستان و... سایر ملل و دول اروپا و سپس همه جهانیان شد. دلایل تاریخی این حقیقت غیر قابل انکار بیشمار است: یکی از این دلایل اقرار مکرر دانشمندان اسلامی و خصوصاً غیر اسلامی و اروپایی به این حقیقت عظیم است که شخصیت پیامبر اکرم(ص) شخصیت یک انسان متعالی با درک و فهم و عقل و اخلاقی والا بوده است.
نویسندگان، محققان و دانشمندان حقیقت جویی، نه تنها پیامبر اسلام را از بزرگان طراز اول تمدن دینی میدانند، بلکه با صراحت تمام بر جهانی شدن دین اسلام ـ به علت مزایای بی شمار آن ـ اقرار کرده اند.
در زیر بخشی از اظهارنظرهای چهره های مختلف جهان را که در کتاب ها درج شده است برگزیده ایم تا به بیان شخصیت پیامبر خاتم از نگاه دیگران بپردازیم:
1. دائره المعارف بریتانیکا پیامبر اسلام-صلّی الله علیه وسلّم- را چنین توصیف میکند: بخش عمدهای از جزئیات در منابع اولیه نشان میدهد که او مرد صادق و درستکاری بود، که احترام و وفاداری را از دیگرانی که راستگو و درستکار بودند، به دست آورده بود.
2. پروفسور ویل دورانت:
دورانت مؤرخ مشهور آمریکایی مینویسد: «اگر میزان تأثیر این مرد بزرگ را در مردم بسنجیم، باید بگوییم که حضرت محمد (صلی الله علیه وسلم) از بزرگترین بزرگان تاریخ انسانی است. وی در صدد بود سطح معلومات و اخلاق قومی را که از فرط گرمای هوا و خشکی صحرا به تاریکی توحش افتاده بودند اوج دهد. در این زمینه توفیقی یافت که از توفیقات تمام مصلحان جهان بیشتر بود. کمتر کسی را جز او میتوان یافت که همه آرزوهای خود را در راه دین انجام داده باشد؛ زیرا به دین اعتقاد داشت.
از قبایل بتپرست و پراکنده در صحرا، امتی واحد به وجود آورد. برتر و بالاتر از دین یهود و دین مسیح و دین قدیم عربستان، آیینی ساده و دینی روشن و نیرومند با معنویاتی که اساس آن شجاعت و مناعت قومی بود پدید آورد که در طی یک نسل در یکصد معرکه نظامی پیروز شد و در مدت یک قرن امپراطوری عظیم و پهناوری به وجود آورد و در روزگار ما نیروی مهمی است که بر یک نیمه جهان نفوذ دارد.
3. لِو نیکلایِویچ تولستوی، نویسنده و داستان نویس روسی:
شخص شخیص پیامبر اسلام سزاوار همه گونه احترام و اکرام میباشد. شریعت پیغمبر اسلام به علت توافق آن با عقل و حکمت در آینده عالمگیر خواهد شد.
4. وُلتِر، نویسنده و فیلسوف فرانسوی:
محمد پیامبر، بیگمان مردی بسیار بزرگ بود. وی جهانگشایی توانا، قانونگذاری خردمند، سلطانی دادگر و پیامبری پرهیزگار بود. او بزرگترین نقشی را که ممکن بود در مقابل چشمان مردم عادی ایفا کند در روی زمین ایفا کرد.
5. جورج برنارد شاو، نویسنده و نمایشنامه نویس ایرلندی:
به نظر من اسلام تنها مذهبی است که استعداد آنرا دارد که بتواند با تحولات اعصار مختلف زندگی بشر همگام گردد. من راجع به مذهب محمّد پیشگویی میکنم که این مذهب را اروپای فردا خواهد پذیرفت، همانطوری که این مذهب به نظر اروپاییهای امروز قابل قبول گردیده است .
کلیسای قرون وسطی یا از روی جهل و یا از روی تعصب، اسلام را به وضع تاریک و مبهمی رنگ آمیزی کرده است. آنها این طور وانمود کردهاند که به نظر مردم، محمّد ضد مسپح آمده و اینچنین مسیحیان را از مذهب اسلام متنفر ساختهاند.
من زندگی و کار محمد را مطالعه کردهام، به عقیده من نه تنها او ضد مسیح نیست، بلکه او را باید نجات دهنده عالم بشریت دانست. من اعتقاد دارم اگر مردی مانند محمّد، دیکتاتوری دنیای جدید را به دست بگیرد، میتواند مسایل این جهان را چنان حل کند که آن صلح و سلمی که دنیا به آن نیازمند است تامین شود...
6. ادوارد گیبون، نویسنده و مورخ انگلیسی:
عقاید محمد، عاری از تردید و ابهام است و قرآن یک شاهد باشکوه از وحدانیت خداوند است. پیامبر مکه، پرستش بتها و انسانها و ستارگان را رد کرد؛ با این اصل عقلانی که هرچیزی که ظهور و بعد افول و مرگ دارد، شایسته پرستش نیست...
پیامبر مکه، پرستش بتها و انسانها و ستارگان را رد کرد؛ با این اصل عقلانی که هرچیزی که ظهور و بعد افول و مرگ دارد، شایسته پرستش نیست.
7. آلفونس دو لامارتین نویسنده، شاعر و سیاستمدار مشهور فرانسوی قرن نوزده در کتاب خود بنام «تاریخ ترکیه» میگوید:
اگر بزرگی هدف، ناچیزی وسایل و نتایج حیرتانگیز، سه معیار برای نبوغ بشر باشد، چه کسی جرأت دارد در تاریخ مدرن، مرد بزرگی را با محمد-صلّی الله علیه وسلّم- مقایسه کند؟ معروفترین مردان، تنها سلاح، قوانین و امپراتوری را تأسیس کردند. آنها چیزی بیش از قدرت مادی تأسیس نکردند که در هر صورت، اغلب در جلو چشم آنها از هم پاشیده شد. این مرد نه تنها ارتش، قانون، امپراتوری، امت و حکومت را به حرکت درآورد، بلکه میلیونها نفر از مردان در یک سوم از جهان مسکونی آن روز و نیز بیشتر از آن، عبادتگاهها، خدایان، ادیان، عقاید، باورها و روحها را متحول ساخت.
8. توماس کارلایل فیلسوف، نویسندهی طنزپرداز، مقالهنویس و مورخ اسکاتلندی در کتاب خود تحت عنوان «قهرمانان و قهرمانپرستی» دربارهی محمد-صلّی الله علیه وسلّم- نوشته است:
بسیار شرمآور است که کسی به این اتهام گوش کند، که اسلام یک دروغ و محمد-صلّی الله علیه وسلّم- یک کلاهبردار و فریبکار بوده است. ما دیدیم که او با عزم و ارادهی راسخ و مهربان و بخشنده، دلسوز، وارسته، پرهیزکار، با مردانگی واقعی، سختکوشی و اخلاص، بر اصول خود ثابتقدم باقی ماند. علاوه بر تمام این ویژگیها، او در برخورد با دیگران اهل مدارا، بردباری، مهربانی و خوشرویی بود و حتی گاهی با یاران خود مطایبه و مزاح میکرد. او عادل، راستگو، باهوش، خالص، بزرگوار و حاضرذهن بود. چهرهی او چنان درخشان بود که گویا چراغی در درون خود داشت تا تاریکترین شبها را روشن کند، او یک مرد بزرگ بود، با این خصوصیت که در یک مدرسه درس نخوانده بود و توسط یک معلم پرورش نیافته بود، چرا که او به هیچکدام از اینها نیازی نداشت.
9. یوهان ولفگانگ:
ما اروپاییها، با تمام مفاهیممان نمیتوانیم به آنچه محمد-صلّی الله علیه وسلّم- رسیده است برسیم و هیچ کس قادر نخواهد بود تا از او پیشی بگیرد. من تاریخ بشریت را برای پیدا کردن یک الگو، بررسی کردهام و متوجه شدم که تنها محمد-صلّی الله علیه وسلّم- است که باید به عنوان یک حقیقت آشکار شود. در واقع، محمد-صلّی الله علیه وسلّم- موفق شد کل جهان را برای عقیدهی توحید تحت کنترل در آورد.
10. ادوارد گیبون مورخ و عضو پارلمان انگلیس و سیمون اوکلی خاورشناس بریتانیایی در کتاب «تاریخ امپراطوری مسلمانان» میگویند:
من به خدای یکتا ایمان دارم و محمد رسول خدا-صلّی الله علیه وسلّم-، بیانیهی ساده و ثابت اسلام است. تصور عقلانی از خدا هرگز توسط هیچ بت قابل مشاهدهای، تنزل پیدا نمیکند. افتخارات پیامبر-صلّی الله علیه وسلّم- هرگز قدر و منزلت فضائل انسانی را نقض نکرده است.
11. مهاتما گاندی رهبر هند در مورد شخصیت محمد-صلّی الله علیه وسلّم- در مجلهی «هند جوان» میگوید:
من میخواستم بهترین کسی را که امروزه بصورت بیچون و چرا بر قلب میلیونها نفر از مردم حکومت میکند، بشناسم. من بیشتر به این قناعت رسیدهام که این شمشیر نبود که در برنامهی زندگی آن روزها، جایی را برای اسلام بدست آورد
این سادهزیستی پیامبر-صلّی الله علیه وسلّم-، توجه وسواسگون به وعدههایش، اخلاص و ایثار شدید نسبت به دوستان و پیروانش، شجاعتش، بی باکیاش، اعتماد مطلق او به خداوند در مأموریتش؛ اینها و نه شمشیر، همه چیز را برای آنها بدست آورد و بر هر مانعی غلبه کرد. وقتی که من جلد دوم کتاب (زندگینامه پیامبر-صلّی الله علیه وسلّم-) را بستم، متأسف شدم که چیز دیگری برای خواندن من دربارهی زندگی این مرد بزرگ وجود ندارد.
12. آنی بیسانت جامعهشناس، عارفه، فعال حقوق زنان، نویسندهی بریتانیایی در کتاب «زندگی و تعالیم محمد-صلّی الله علیه وسلّم-» میگوید:
هر کسی که به مطالعهی شخصیت پیامبر بزرگ عربها-صلّی الله علیه وسلّم- بپردازد و بداند که چگونه این پیامبر-صلّی الله علیه وسلّم- زندگی میکرده است و چگونه به مردم یاد میداده است، غیر ممکن است که نسبت به این پیامبر بزرگوار-صلّی الله علیه وسلّم- احساس احترام نکند، یکی از بزرگترین رسولانی که خداوند فرستاده است.
13. دکتر گوستاو ویل خاورشناس آلمانی در کتاب «تاریخ ملل اسلامی» مینویسد:
محمد-صلّی الله علیه وسلّم- یک الگوی درخشان برای قوم خود بود. شخصیت او خالص و بیشائبه بود. خانهاش، لباسش، خوراکش متمایز با یک سادگی نادر بود. تا آنجا بیتکلف بود که از اصحاب خود هیچ علامت خاصی از احترام دریافت نکرد و هر خدمتی که میتوانست برای خود انجام دهد از غلامش قبول نمیکرد. او برای همه و در هر زمانی قابل دسترسی بود. از بیمار عیادت میکرد و سرشار از همدردی برای همه بود. خیرخواهی و سخاوت او نامحدود بود. همچنین دلواپسی و نیکخواهی او برای رفاه جامعه بود.
14. گوته
گوته، شاعر پرآوازه آلمانی پس از آشنایی با دین اسلام و پیام آور این ایین یگانه، قطعه شعری با عنوان «نغمه محمد» درباره پیامبر اعظم (ص) سرود. این قطعه شعر از زبان نزدیک ترین خویشان پیامبر؛ یعنی حضرت علی علیه السلام و حضرت فاطمه علیها السلام گفته می شود. گوته در شعرش همه مراحل و مقاطع دعوت رسول اکرم(ص) و راهنمایی اش در میان مردم را به زبان توصیف و تشبیه و نماد می آورد.
شعر گوته با محوریت معرفی شخصیت والای پیامبر از زبان دو دردانة تاریخ اسلام روایت می شود. اما همان طور که این مسئله را با خواننده اش در میان می گذارد، مسیر تاریخی پیامبر و همچنین گسترش مرزهای اسلام در جهان را نیز به عنوان بخش تاریخی متن، مورد تأکید و توجه قرار می دهد. پایان شعر با اعتقاد و ایمان این شاعر آلمانی به معاد و جهان ازلی و همچنین یقین وی بر پیروزی رسالت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله همراه است. شاید شیفتگی و علاقه شاعر به زندگی و مذهب پیامبر است که فردی اروپایی و غربی را با آن همه تهاجم فلسفه های متضاد و مختلف در پیرامون خود، به مفاهیم معنوی و والای اسلام علاقه مند می سازد. اینک قسمتی از شعر "نغمه محمد" را می آوریم:
«بنگر بدان چشمه
همان که از کوهساران می جوشد
چه با طراوت و شاد
و می تراود به سان چشمان ستارگان آن گاه که می درخشند
و با ورودی پیشوا گونه و راهبر
همه چشمه ها را که برادر اویند
با خویش همراه می سازد
و در آن پایین اعماق درّه
در مقدم این رود، گل ها می رویند
و سبزه ها از نفسش حیات می یابند...
15. جان اسپیزیتو
« او را باید منجی بشریت خواند. من اعتقاد دارم که اگر مردی مثل او حاکمی در عصر جدید می شد، برای حل مشکلاتش از صلح و دوستی استفاده می کرد. او عالی ترین مردی بود که روی زمین پا گذاشته است. او به دین دعوت کرد. یک تمدن را پایه گذاری کرد. ملتی را بنا نهاد. اخلاق را نهادینه کرد. اجتماعی زنده و قدرتمند ایجاد کرد تا آموزش های او را به صحنة عمل آورند و دنیای تفکر و رفتار انسانی را برای همیشه و به طور کامل منقلب کرد. نام او «محمد» است. در سال 570 بعد از میلاد، در عربستان چشم به جهان گشود. رسالت خود برای دعوت به دین راستین (اسلام) را در سال چهلم عمر خود آغاز کرد و در شصت و سومین سال عمرش با جهان وداع گفت. در مدت کوتاه 23 سال از پیامبری اش به پرستش خدای یگانه رهنمون شد. وی مردم را از جنگ و نزاع های قبیله ای رهانید و به اتحاد و همبستگی ملی رسانید. او در این مدت، مردم را از هرزگی و مستی به اعتدال و پرهیزکاری، از بی قانونی به زندگی نظام مند، و از تباهی به بالاترین معیارهای تعالی اخلاقی هدایت کرد. تاریخ بشری چنین دگرگونی کامل را از جانب یک شخص یا در مکان دیگر قبل از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله یا پس از او نشناخته است. تصور همه این عجایب باور نکردنی در طی این دو دهه نخست است».
16. لامارتین
لامارتین مورخ مشهور می گوید:
«اگر بزرگی هدف، کم بودن ابزار و رسیدن به نتایج شگفت انگیز، سه محور سنجش هوش بشری باشد، چه کسی ادعای مقایسه بزرگ مردان تاریخ کنونی را با «محمد» دارد؟ نام آورترین مردمان فقط ارتش، قوانین و فرمانروایی ها را ایجاد کرده اند. اگر نگوییم آنچه بنیاد نهاده اند، چیزی نیست، باید گفت: چیزی بیشتر از قدرت مادی که غالباً در چشم به هم زدنی فرو می پاشد، ایجاد نکرده اند.
این مرد نه فقط ارتش ها، قوانین، فرمانروایی، مردمان و سلسله ها، بلکه میلیون ها نفر؛ یعنی یک سوم از ساکنان این جهان و حتی بیشتر از آن را حرکت داد. او پرستشگاه ها، خدایان، ادیان، عقاید، اندیشه ها و نفوس را متحوّل کرد. صبر او در پیروزی، بلند همتی او که تماماً در جهت یک عقیده بود، نه نوعی تلاش برای فرمانروایی، نمازهای بی نهایت او، زمزمه های سرّی او با خدا، مرگ او و پیروزی او بعد از مرگ، نشانه ایمانی راسخ است. محمد6یک معلم مذهبی، یک مصلح اجتماعی، یک رهبر اخلاقی معنوی، تجسم بزرگ اجرایی کردن امور، دوستی با وفا، همنشینی زیبا، شوهری علاقه مند و پدری با محبت بود. همه را با هم داشت. مرد دیگری در تاریخ نیست که در هر کدام از این جنبه های مختلف زندگی، بر او برتری یابد یا با او برابری کند. فقط آن شخصیت نوع دوست بود که چنین کمالات باورنکردنی را در خود جمع کرده بود».
17. آرمسترانگ
خانم کارن آرمسترانگ، از صاحب نظران غیر مسلمان وین است. پس از یازده سپتامبر 2002 م. در مورد زندگی پیامبر اسلام، کتابی نوشت که در ردیف پرفروش ترین کتاب های سال آمریکا و اروپا قرار گرفت. انگیزه اصلی او در نوشتن کتاب مذکور، دفاع از اسلام و روشن کردن ذهن مسیحیان غربی به پیامبر اسلام بود. او در مقدمه کتابش چنین نوشته است:
«بیشتر همّ پیامبر صرف جلوگیری از برخوردهای وحشیانه گردید؛ زیرا لغت اسلام که به معنای تسلیم بودن در برابر خداوند است، از ریشه «سلام» به معنای «صلح» گرفته شده است. محمد(ص) مرد جهاد بود، ولی یک صلح طلب واقعی هم بود؛ زیرا جان و اعتقاد نزدیک ترین یاران خود را در جریان صلح با مکه به گرو گذاشت تا این اتحاد بدون خونریزی به انجام رسد. او به جای خونریزی و قتل عام، در فکر مذاکره و صلح بود. آگاهی از داستان واقعی زندگی حضرت محمد(ص) در این مقطع خطرناک تاریخ بشری، لازم است و نباید اجازه داد که متعصبین خیره سر با تحریف زندگی پیامبر به نفع خود از آن استفاده کنند. انسان غربی معاصر از داستان زندگی آن حضرت، مسائل بسیار مهم تری را برای هدایت خود در این دنیای متغیر باید بیاموزد»
18. کارل ماکس:
حقیقت انکار ناپذیر این است که محمد مبعوث شد تا رسالتی را که خلاصه رسالات سابق و مافوق آنها بود، برای عالم بیاورد.
19. الکساندر دوما:
محمد، معجزه شرق بود؛ زیرا دینش دارای آموزه های بزرگی بود. اخلاقش برجسته بود و رفتاری پسندیده داشت.
این پیامبر که با رسالتش آغازگر عصر دانش و نور و معرفت بود، سزاوار است که تمام سخنان و رفتارش به شیوه علمی تدوین گردد. او با تعالیم آسمانی اش وظیفه داشت که تمام مطالب نابخردانه و اوهام و خرافاتی که نادانان و دانشمندان آگاه، بر ادیان گذشته افزوده بودند بزداید.
محمد(ص) مردی بود که از میان مردمی بت پرست با اراده آهنین برخواست و آنان را به یگانه پرستی دعوت کرد و در دل های ایشان روح و روان جاودانی کاشت. بنابراین او را نه تنها باید در ردیف مردان بزرگ و برجسته تاریخ شمرد، بلکه سزاوار است که به پیامبری او اعتراف کنیم و از دل و جان بگوییم که او پیامبر خداست.
20. آلفرد گیوم:
محمد، یکی از عظیم ترین شخصیت های تاریخی است که در ایمان به وجود خدای یگانه غرق شده بود.
21. لئو تولستوی:
شکی نیست که محمد از مردان بزرگ و مصلحانی است که به حقیقت خدمت بزرگی به بشر کرده است.
22. واشنگتن ایرونیگ:
او سریع الانتقال و دارای حافظه قوی، دیدی بلند و استعدادی سرشار بود.
23. ژان ژاک روسو:
حضرت محمد، پیامبر اسلام، نظریه بهتری داشت و توانست سیستم سیاسی خود را به خوبی متحد سازد.
24. توماس کارلایل:
کارلایل، رجال شناس و متفکر انگلیسی در کتاب «قهرمان و قهرمانیت» درباره پیامبر اسلام (صلی الله علیه وسلم) چنین اظهار نظر کرده است:
شما میگویید او را پیغمبر دانستند؟ بلی! او کسی است که با آنها روبهرو بود، تک و تنها، روشن و آشکار، بدون اینکه در لباس اسرار و رموز مقدسی در آمده باشد، وضع او محسوس بود و مشهود؛ لباسش را خودش میشست و کفشهایش را رفو میکرد و میجنگید، مشورت میکرد و در میان آنها حکومت میکرد و فرمانروایی داشت.
بایستی او را دیده باشند که چه نوع شخصی بود. شما هرچه میخواهید او را بنامید، هیچ امپراطوری با تاج و زینت و زیور پادشاهی مانند این مرد که شخصاً جامهاش را میشست مطاع نبود. این مردی که مدت 23 سال با آن همه رنج و مشقت زندگی کرد، چنان آزمایشهایی عملی سخت و دشوار از خود نشان داد که من او را «قهرمان» میدانم و لازم است که چنین عنوانی داشته باشد.
25. جان دیون پورت:
جان پورت، اسلام شناس معروف انگلیسی در کتاب «عذر تقصیر به پیشگاه محمد و قرآن» چاپ لندن، سال 1869 چنین نگاشته است:
نویسندگانی که کورکورانه تحت تأثیر تعصب قرار گرفته و گمراه شدهاند و در نتیجه به حسن شهرت زنده کننده آیین یکتا پرستی اهانت روا داشتهاند؛ نه فقط ثابت کردهاند که روح خیرخواهی نجات دهنده (مسیح) که با آن همه استقامت و قدرت در انجام آن پایداری نشان داده، در آنها تأثیر ننموده است؛ بلکه در قضاوت نیز راه خطا پیمودهاند؛ زیرا با مختصر تأمل و تفکری میتوانستند این نکته را درک کنند و دریابند که پیغمبر و تعلیمات او را نباید از نظر یک نفر مسیحی یا از لحاظ فکر اروپایی انتقاد کنند؛ بلکه این بحث باید از نظر شرقی مورد قضاوت قرار گیرد و به عبارت دیگر شخصیت محمد را به عنوان یک نفر مصلح دینی و قانونگذاری که در قرن هفتم مسیحی در آسیا قیام کرده است، باید مورد مطالعه و تحقیق قرار داد. در این صورت بدون شک اگر او را یکی از نوادر جهان و منزهترین نوابغی که گیتی تاکنون توانسته است پرورش دهد به شمار نیاوریم ستم بزرگی را مرتکب شدهایم. همانا باید او را بزرگترین و یگانه شخصیتی بدانیم که قاره آسیا میتواند به وجود چنان فرزندی برخود ببالد.
هرگاه وضع اعراب را قبل از ظهور محمد در نظر بگیریم و با اوضاع بعد از قیام او مقایسه کنیم، و هرگاه اندک تفکری در شعله عشق و علاقهای که در قلوب پیروان او برافروخته شده و تا به امروز به همان حال باقی است توجه کنیم، به خوبی احساس میکنیم که اگر از تمجید و تکریم چنان مرد بزرگ و فوقالعادهای خودداری کنیم بیانصافی است.
26. ژنرال سرپرسی سایکس:
نویسنده مشهور انگلیسی در کتاب «تاریخ ایران» مینویسد: «به عقیده شخصی من حضرت محمد (صلی الله علیه و سلم) در میان عالم بشریت بزرگترین انسانی است که با یک مرام عالی، تمام هم خود را مصروف این داشت که شرک و بتپرستی را از اندیشهها منهدم ساخته و به جای آن افکار بلند اسلام را برقرار سازد. خدمت وافر و نمایانی که از این راه به نوع بشر نموده، خدمتی است که آن را ستایش نموده و سر تعظیم فرود میآورم.
27. جواهر لعل نهرو:
جواهر لعل نهرو نخست وزیر وقت هند در کتاب خود «نگرشی بر تاریخ جهان» چنین میگوید: محمد (صلی الله علیه و سلم) برای نشر رسالت خود شتاب نداشت؛ بلکه مدتی در سکوت زندگی کرد. مایه شگفتی و اعتماد هموطنان خود واقع شد تا آنجا که او را «امین» لقب دادند. او به خود و پیامبری خود باور داشت و با این اعتماد و ایمان، وسایل اقتدار، عزت و مناعت را برای امت خویش مهیا ساخت و آنها را از مردمانی ساکن صحرا به سرورانی مبدل کرد که نصف جهان شناختهشده زمان خود را فتح کردند.
28. همیلتن گیب:
همیلتن گیب استاد دانشگاه لندن و اکسفورد (Oxford) مینویسد:
اما شگفت انگیزتر از سرعت کشورگشاییها، خاصیت نظم و ترتیب آنها بود، در طی سالها جنگ میبایست خرابیهایی به بار آمده باشد؛ اما بر روی هم تازیان [مسلمانان] که آثاری از ویرانی برجای نگذاشته بودند، راه را برای یکپارچه شدن اقوام و فرهنگها هموار میکردند.
ساخت قانون و حکومتی که محمد (صلی الله علیه وسلم) برای اخلاف خود یعنی خلفا به میراث نهاده بود، ارزش خود را در ضبط و نظارت بر کارهای این سپاه بدوی به اثبات رسانده بود.
اسلام در درون دنیای متمدن خارجی به عنوان خرافات خام طایفههای غارتگر راه نیافت؛ بلکه به عنوان نیرویی اخلاقی معرفی شد که احترام همگان را برمیانگیخت و به منزله آیینی منطقی که مسیحیت روم شرقی و دین زرتشت را در ایران، یعنی هر یک از این دو کیش را در سرزمین و خاستگاه خویش میتوانست به مبارزه بطلبد.
29. پروفسور آنهماری شیمل:
پروفسور آنهماری شیمل، اسلامشناس معاصر آلمانی نوشته است:
همین آرمان تقیلد از محمد است که مسلمانان را از مراکش گرفته تا اندونزی به این اندازه یکسانی کردار بخشیده است، هر کس به هر جایی که باشد میداند که هنگام در آمدن به منزلی چگونه رفتار کند، کدام عبارت تعارفآمیز را کار برد، در همنشینی از چه بپرهیزد، چگونه غذا بخورد، چگونه سفر کند…
کودکان مسلمان قرنهاست که به این شیوهها پرورش یافتهاند و تنها در این اواخر بود که این دنیای سنتی بر اثر هجوم فرهنگ تکنولوژیکی امروز از هم فروپاشید.
30. ریورینت باسوارت سمیت، استاد دانشگاه اکسفورد می گوید: محمد(ص) هم حاکم بود هم رهبر دینی، حاکم بدون گارد و تشریفات، بدون بادی گارد، بدون کاخ و قصر و بدون مصارف و هزینه مقرره. اگر کسی در تاریخ به طور صحیح و عادلانه حکومت کرده باشد، محمد(ص) است. او بدون آلات و ابزار قدرت و بدون کدام پشتیبانی تمام قدرت را بدست آورد.
31. کی اس راما کریشنا راو، پروفیسور فلسفه هندی می گوید: این خیلی مشکل است که ما کاملا به شخصیت محمد(ص) پی ببریم. من اجمالا به آن نظر می اندازم، محمد پیامبر است، محمد تاجر است، محمد حاکم است، محمد سخن ور است، محمد مصلح است، محمد پناهگاه یتیمان است محمد حامی و نجات دهنده غلامان و زنان است، او داور و دادگستر است، او نجیب و شریف است، خلاصه کلام اینکه تمام این کارکردها در بخش های فعالیت های بشری بیان گر این است که او مثل یک قهرمان است.
32. دیوان چندشرما دانشمند هندی در کتابش پیامبر مشرق، ص 12 می گوید: محمد روح مهربانی و عطوفت بود، او بیشتر و یا کمتر از یک انسان نبود؛ اما شخصیتی بود که هدف مقدس داشت، هدفش متحد نمودن بشر بر یکتاپرستی بود، پرستش نمودن خدای یک و یگانه، تعلیم نمودن راه انسانیت و ایمان داری در سطح بالای از زندگی، استوار و مبتنی بر دستورات خداوند بود، او همیشه خود را بنده و پیامبر خدا می دانست و همه فعالیت هایش برای خدا بود.
33. مایکل ایچ هارت،پروفیسور علم نجوم،فزیک وتاریخ ساینس میگوید: انتخاب من محمد را در لیست صد شخصیت مهم و با نفوذ جهان، شاید برای بعض خواننده ها شگفت انگیز و برای بعض هم سئوال برانگیز باشد؛ اما باید دانست که او تنها مردی در تاریخ است که به صورت بسیار عالی در دین و دنیا کامیاب بود.
34. جان برناس دین شناس مشهور میگوید: سراسر عالم اسلام، اصول اساسی و قوانین اخلاقیی خودرا از سر چشمه قرآن اخذ میکنند. محمد(ص) در کردار و رفتار تابعین خود اندیشه بسیار فرموده و باید گفت که برای آنها یک روش قانونی برقرار نموده که بسیار واضح و صریح به سوی هدف و مقصودی واحدی سیر می کند و آن همان بالا بردن سطح اخلاق آنهاست. به گونه ای که مقام اعراب را از عالم جدال وشقاق عشایری قدیم ترفیع داده دریک سطح اخوت و برادری عام قرار داد. بنابراین، عمل هر مسلمان از زن ومرد، از هنگام تولد تا زمان موت متوجه آن هدف می باشد. احکام که پیامبر در حرمت شراب و قمار آورده، همچنان قوانینی در باب روابط جنسی وضع کرده، دستور زندگی اجتماعی افراد است ومقام زن را به رتبه اعلی می برد و از همان زمان تشریع، این شارع بزرگ در زندگانی پیروان خود تغییری فراوان ایجاد نموده است.
35. ویلیام سویر، ادیب و دانشمند انگلیسی، در کتابش «سیره محمد» می گوید: محمد(ص) با روشنی کلامش و آسانی شریعتش، سرآمد همه بزرگان جهان است، او با کارهای برجسته اش عقل ها را به تحیر واداشت و تاریخ، مصلحی همانند وی که در زمان کوتاه، بشریت خفته را بیدار کرد و خوی های نیکو را رایج و دانش و فضیلت را ارزش بخشیده باشد، سراغ ندارد.
36. ادوارد گیبون بزرگترین تاریخدان انگلیسی می گوید: بزرگترین عامل کامیابی پیامبر در زندگی و رسالتش نیرو و قدرت ارتباطی مخلصانه او بود نه زور و قدرت ضربه و شمشیر.
37. کنستان میگوید: برخلاف نظر بعضی از دانشمندان مسلمان، به عقیده من از نظر یک متخصص نظامی، محمد(ص) در جنگ احد شکست نخورده است، زیرا قشون قریش نتوانست قشون محمد را نابود کند و نه موفق شد که مدینه را اشغال کند، در صورتی که این دو از شرایط اساسی پیروزی است، محمد با قشون منظم به مدینه برگشت و آن را اداره نمود
وی میگوید تاکتیک محمد(ص) در جنگ خندق نه فقط سبب حیرت افراد عادی می شود، بلکه متخصصین نظامی را نیز حیران می نماید که چگونه پیامبر اسلام(ص) توانست آن تاکتیک جنگی را استنباط نماید و به موقع به اجرا بگذارد؛ چون در جنگ فقط استنباط تاکتیک جنگی دلیل نبوغ نیست، کسانی هستند که در خانه می نشینند و روی صفحه کاغذ برای جنگ ها نقشه می کشند و با مانورهای خود دشمن را نابود می کنند، ولی نمی توانند هیچ یک از آنها را در میدان جنگ به موقع به اجرا بگذارند.
38. انی بیسنت، رهبر کانگره ملی هند، می گوید: هرکسی که زندگی و شخصیت پیامبر بزرگ عرب را مطالعه کند و بداند که او مردم را چگونه تربیت نموده و چگونه زندگی کرده، غیر ممکن است که عاشق و شیفته او نشود. او یکی از پیامبران بزرگ بود. من چیزی را که می گویم خود احساس می کنم، من هرگاه درباره او مطالعه می کنم، یک تعریف جدید از او بدست می آورم و یک علاقهمندی جدید نسبت به معلم بزرگ عرب در وجودم احساس می کنم.
این آرا و دیدگاههای برخی از اندیشمندان غربی درباره شخصیت والای خورشید نبوت، حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه وسلم) بود. این گفتارها را از آن جهت با شما شریک ساختیم، تا هم عرض ارادتی به ساحت گرامی نبی رحمت پیامبر اسلام (صلی الله علیه وسلم) داشته باشیم.
◄ حامیه نادری
- منبع: خبرگزاری افغان ایرکا
- نویسنده: حامیه نادری
برچسب ها:
-
#پیامبر اعظم
#پیامبر اسلام
#اندیشمندان غربی
#شخصیت پیامبر اسلام از منظر خاورشناسان و اندیشمندان غربی
شبکه های اجتماعی: