• یک‌شنبه, 27 جوزا 1403|12:13
  • 0 نظر

1000 روز تاریکی: بررسی دشمنی طالبان با آموزش و تمدن و ممانعت آموزش دختران در افغانستان

1000 روز تاریکی: بررسی دشمنی طالبان با آموزش و تمدن و ممانعت آموزش دختران در افغانستان

پس از به قدرت رسیدن مجدد طالبان در افغانستان در سال 2021، این گروه سیاست ها و اقدامات شدیدی را در قبال آموزش و دانش اعمال کرده اند که نه تنها بر روند توسعه و پیشرفت کشور تأثیر منفی گذاشته، بلکه موجب نگرانی های گسترده ای در سطح بین المللی شده است. طالبان که در دوران اول حکومت خود (1996-2001) نیز به دلیل سیاست های سختگیرانه و محدودکننده شان در قبال آموزش و پرورش به ویژه برای دختران، شهرت داشتند، بار دیگر با رویه های مشابهی مواجه شده اند. این محدودیت ها به ویژه در زمینه تحصیل دختران، سانسور کتاب ها

مقدمه
پس از به قدرت رسیدن مجدد طالبان در افغانستان در سال 2021، این گروه سیاست‌ها و اقدامات شدیدی را در قبال آموزش و دانش اعمال کرده‌اند که نه تنها بر روند توسعه و پیشرفت کشور تأثیر منفی گذاشته، بلکه موجب نگرانی‌های گسترده‌ای در سطح بین‌المللی شده است. طالبان که در دوران اول حکومت خود (1996-2001) نیز به دلیل سیاست‌های سختگیرانه و محدودکننده‌شان در قبال آموزش و پرورش به ویژه برای دختران، شهرت داشتند، بار دیگر با رویه‌های مشابهی مواجه شده‌اند. این محدودیت‌ها به ویژه در زمینه تحصیل دختران، سانسور کتاب‌ها و منابع آموزشی و اعمال نظارت شدید بر محتوای آموزشی اعمال می‌شود.

این اقدامات طالبان برخلاف آموزه‌های اسلام که به علم و دانش اهمیت بسیاری می‌دهد، و همچنین مغایر با اصول حقوق بشر بین‌المللی است که حق آموزش را به عنوان یکی از حقوق بنیادین بشر به رسمیت شناخته است. در حالی که اسلام همواره مسلمانان را به تحصیل علم و کسب دانش تشویق کرده است، طالبان با تفسیری سختگیرانه و افراطی از دین، آموزش و پرورش را تحت محدودیت‌های شدیدی قرار داده‌اند. این سیاست‌ها نه تنها به تضعیف فرهنگی و اجتماعی جامعه افغانستان منجر می‌شود، بلکه پیشرفت اقتصادی و توسعه پایدار کشور را نیز به مخاطره می‌اندازد.

محدودیت‌ها و سیاست‌های طالبان در قبال آموزش

1. محدودیت تحصیل دختران:
محدودیت‌های جنسیتی شدید

طالبان آموزش زنان را تهدیدی برای نقش‌های سنتی و محافظه‌کارانه جنسیتی می‌دانند. آنها معتقدند که جایگاه اصلی زنان در خانه و خانواده است و تحصیل زنان می‌تواند این نقش‌ها را به چالش بکشد. به همین دلیل، در بسیاری از مناطق تحت کنترل طالبان، مدارس دخترانه بسته شده‌اند و تحصیل دختران بعد از مقطع ابتدایی ممنوع شده است.

تفکیک جنسیتی شدید
در مواردی که تحصیل زنان مجاز است، تفکیک جنسیتی به شدت اعمال می‌شود. مکاتب دخترانه و پسرانه جداگانه هستند و معلمان زن تنها مجاز به تدریس در مدارس دخترانه هستند. این اقدامات به دلیل ترس از اختلاط جنسیتی و از دست دادن کنترل بر زنان انجام می‌شود.

تهدید و ارعاب زنان و دختران
طالبان در بیست سال جمهوریت با تهدید و ارعاب زنان و دخترانی که به دنبال تحصیل هستند، تلاش می‌نمودند تا آنان را از ادامه آموزش منصرف کنند. حملات به مکاتب دخترانه، تهدید به مرگ و خشونت‌های فیزیکی از جمله روش‌هایی است که طالبان برای ایجاد ترس و وحشت در میان زنان و دختران به کار می‌برند.

2. محدودیت بر کتاب‌ها و منابع آموزشی:
 طالبان کتاب‌ها و منابع آموزشی که با ایدئولوژی‌های آنها مغایرت دارند را ممنوع کرده‌اند. این کتاب‌ها شامل متون علمی، تاریخی، فرهنگی و ادبی است.
کتابخانه‌ها تحت کنترل و نظارت شدید قرار گرفته‌اند و بسیاری از کتاب‌ها به دلیل عدم تطابق با آموزه‌های طالبان جمع‌آوری و سوزانده شده‌اند.

3. سانسور و کنترل محتوای آموزشی:
محتوای آموزشی مکاتب و دانشگاه‌ها باید با اصول و ایدئولوژی طالبان همخوانی داشته باشد. این موضوع منجر به تغییرات گسترده در برنامه‌های درسی و حذف بسیاری از موضوعات علمی و انسانی شده است.
معلمان و اساتید دانشگاه‌ها باید تحت نظارت شدید فعالیت کنند و هرگونه آموزش یا تدریس مخالف با اصول طالبان می‌تواند به برخوردهای جدی منجر شود.

مخالفت طالبان با آموزش مدرن
تعریف محدود و افراطی از شریعت
طالبان با تفسیرهای افراطی از شریعت، هرگونه آموزش که با این تفسیرها سازگار نباشد را ممنوع و غیر شرعی می‌دانند. علوم و فنون مدرن، که معمولاً بر پایه تحقیق، تجربه و منطق استوار هستند، در نگاه طالبان تهدیدی برای تفسیرهای سنتی و ایدئولوژیک آنان به شمار می‌آیند.

مخالفت با مفاهیم و علوم غربی
طالبان، مفاهیم و علوم مدرن را که از غرب نشأت گرفته‌اند، به عنوان ابزارهای نفوذ فرهنگی و ایدئولوژیک می‌بینند. آنها معتقدند که این مفاهیم می‌توانند ارزش‌ها و باورهای سنتی و اسلامی جامعه افغانستان را تضعیف کنند.

طالبان به دنبال کدام نسخه از آموزش می‌گردند؟
نسخه آموزشی مطلوب طالبان

طالبان به دنبال اجرای نسخه‌ای از آموزش هستند که با تفسیرهای خاص و افراطی آن‌ها از شریعت اسلام همخوانی داشته باشد. این نسخه آموزشی دارای ویژگی‌ها و خصوصیات خاصی است که با باورهای مذهبی و ایدئولوژیک آن‌ها تطابق دارد. در ادامه به برخی از ویژگی‌های این نسخه آموزشی اشاره می‌شود:

تاکید بر آموزش مذهبی
آموزش مذهبی در قلب نسخه آموزشی طالبان قرار دارد. مدارس باید برنامه‌های درسی‌ای را ارائه دهند که به آموزش قرآن، حدیث، فقه و اصول شریعت اسلامی می‌پردازد. تفسیرهای مذهبی که طالبان بر آن تاکید دارند، معمولاً افراطی و محافظه‌کارانه است و اصول و قواعد سختگیرانه‌ای را ترویج می‌دهد.

محدودیت‌های جنسیتی
نسخه آموزشی طالبان شامل محدودیت‌های شدید جنسیتی است. بر اساس این نسخه:
 تحصیل دختران: تحصیل دختران بعد از مقطع ابتدایی معمولاً ممنوع است. طالبان معتقدند که نقش اصلی زنان در جامعه باید محدود به خانه‌داری و خانواده باشد.
تفکیک جنسیتی: در مواردی که تحصیل دختران مجاز باشد، تفکیک جنسیتی به شدت اعمال می‌شود. مدارس دخترانه و پسرانه جداگانه بوده و معلمان زن تنها مجاز به تدریس در مدارس دخترانه هستند.

سانسور و کنترل محتواهای آموزشی
طالبان به شدت محتوای آموزشی را کنترل می‌کنند تا مطمئن شوند که هیچگونه آموزه یا ایده‌ای که با تفسیر آن‌ها از اسلام مغایرت دارد، تدریس نمی‌شود. این شامل:
 حذف علوم و فنون مدرن: موضوعات علمی و فناوری که با دیدگاه‌های طالبان مغایرت داشته باشد، حذف یا محدود می‌شوند.
سانسور ادبیات و تاریخ: کتاب‌ها و متون تاریخی و ادبی که با ایدئولوژی طالبان سازگار نیستند، ممنوع یا سانسور می‌شوند.

ترویج ارزش‌های فرهنگی و سنتی
نسخه آموزشی طالبان بر ترویج ارزش‌های سنتی و فرهنگی محافظه‌کارانه تاکید دارد. این ارزش‌ها معمولاً شامل:
نقش‌های سنتی جنسیتی: تاکید بر نقش‌های سنتی زنان و مردان در جامعه.
سنت‌های قبیله‌ای: احترام و رعایت سنت‌ها و قواعد قبیله‌ای که در بسیاری از مناطق افغانستان رایج است.

عدم توجه به حقوق بشر و استانداردهای بین‌المللی
نسخه آموزشی طالبان توجهی به حقوق بشر و استانداردهای بین‌المللی آموزشی ندارد. این نسخه:
نقض حقوق کودکان: محرومیت کودکان، به ویژه دختران، از حق آموزش.
عدم تعهد به معاهدات بین‌المللی: نادیده گرفتن معاهدات و توافق‌نامه‌های بین‌المللی که افغانستان در زمینه آموزش و حقوق بشر به آن‌ها متعهد شده است.

نسخه آموزشی طالبان، که به شدت تحت تاثیر تفسیرهای افراطی و محافظه‌کارانه از اسلام و سنت‌های قبیله‌ای است، باعث محدودیت‌های گسترده‌ای در زمینه آموزش و پرورش در افغانستان شده است. این نسخه، علاوه بر نقض حقوق اساسی کودکان و زنان، مانع از توسعه علمی و فرهنگی جامعه افغانستان می‌شود و این کشور را در مسیر عقب‌ماندگی قرار می‌دهد. تلاش‌های بین‌المللی و داخلی برای تغییر این نسخه آموزشی و ترویج تفسیرهای معتدل‌تر و جامع‌تر از آموزه‌های دینی و فرهنگی ضروری است تا آینده بهتری برای نسل‌های آینده افغانستان فراهم شود.

نظر اسلام در مورد دانش و کتاب
اسلام به عنوان یک دین، ارزش والایی برای دانش و علم قائل است. قرآن و حدیث، همواره مسلمانان را به جستجوی دانش و تحصیل علم تشویق کرده‌اند:

1. آیات قرآنی:
در قرآن کریم، در آیات متعددی به اهمیت دانش و تحصیل علم اشاره شده است. مثلاً در سوره‌ی زمر، آیه‌ی 9 آمده است: "قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ  إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ" (بگو: آیا کسانی که می‌دانند و کسانی که نمی‌دانند یکسانند؟ همانا تنها خردمندان پند می‌گیرند).

2.احادیث نبوی:
پیامبر اسلام (ص) نیز به اهمیت علم و دانش تأکید کرده‌اند. یکی از احادیث مشهور ایشان می‌گوید: "طلب العلم فریضة علی کل مسلم و مسلمة" (طلب علم بر هر مرد و زن مسلمان واجب است).

بنابراین، سیاست‌های طالبان در منع تحصیل دختران و سانسور کتاب‌ها و منابع علمی، برخلاف اصول و آموزه‌های دین اسلام است.

نظر حقوق بشر در مورد آموزش و دانش
حقوق بشر به عنوان یکی از اصول اساسی حقوق بین‌الملل، دسترسی به آموزش را به عنوان یک حق بنیادین برای همه افراد بشر به رسمیت شناخته است:

1. اعلامیه جهانی حقوق بشر:
 ماده 26 اعلامیه جهانی حقوق بشر تأکید می‌کند که هر کسی حق دارد از آموزش بهره‌مند شود. آموزش ابتدایی باید رایگان و اجباری باشد و آموزش فنی و حرفه‌ای باید به طور کلی در دسترس قرار گیرد.

2. کنوانسیون حقوق کودک:
 ماده 28 کنوانسیون حقوق کودک نیز بر حق کودکان برای دستیابی به آموزش تأکید دارد و از دولت‌ها می‌خواهد تا موانع موجود بر سر راه آموزش را برطرف کنند.

سیاست‌های طالبان در منع تحصیل دختران و محدودیت‌های گسترده در زمینه آموزش و پرورش، نقض آشکار حقوق بشر و اصول بین‌المللی مربوط به آموزش است. این سیاست‌ها نه تنها مانع از پیشرفت و توسعه جامعه افغانستان می‌شوند، بلکه باعث افزایش نابرابری‌ها و محرومیت‌های اجتماعی نیز می‌گردند.

منابع ایدئولوژیک و قومی طالبان
طالبان در توجیه سیاست‌ها و محدودیت‌های خود، به منابع و باورهای مختلفی تکیه می‌کنند که می‌توان آنها را در دو دسته عمده مذهبی و قومی قرار داد:

منابع مذهبی:
1. تفسیر افراطی از شریعت:

طالبان مدعی هستند که سیاست‌ها و اقداماتشان بر اساس تفسیر آنها از شریعت اسلام است. آنها بر این باورند که تحصیل دختران و برخی از فعالیت‌های آموزشی و فرهنگی با آموزه‌های اسلامی در تضاد است.

این تفسیر افراطی از دین، در تضاد با تفسیرهای معتدل‌تر و رایج‌تر در جهان اسلام است که به تحصیل و آموزش برای هر دو جنس تأکید دارد.

2. مراجعه به متون سنتی:
طالبان به متون و کتب فقهی و مذهبی سنتی مراجعه می‌کنند که در برخی از آنها محدودیت‌هایی برای زنان و دختران ذکر شده است. آنها این متون را به عنوان مبنای اقدامات خود قرار داده و بر اساس آن‌ها تصمیم‌گیری می‌کنند.

منابع قومی و فرهنگی:
1. سنت‌های قبیله‌ای و پاتریارکال:

 در بسیاری از مناطق افغانستان، به ویژه در جنوب و شرق کشور که طالبان بیشترین نفوذ را دارند، سنت‌های قبیله‌ای و پاتریارکال حاکم است. این سنت‌ها به شدت محافظه‌کارانه بوده و نقش زنان را به حوزه‌های خانوادگی و خانه‌داری محدود می‌کنند. طالبان با تکیه بر این سنت‌ها و باورهای قومی، سیاست‌های محدودکننده خود را توجیه می‌کنند.

2. مقاومت در برابر تغییرات مدرن:
 طالبان و جوامع تحت نفوذ آنها به طور کلی با تغییرات و نوآوری‌های مدرن مخالفت دارند. این مقاومت به دلایل مختلفی از جمله حفظ هویت فرهنگی و مذهبی، نگرانی از نفوذ غرب و همچنین ترس از از دست دادن کنترل و قدرت سنتی صورت می‌گیرد. این دیدگاه‌ها موجب شده تا هر گونه تلاش برای مدرن‌سازی و بهبود سیستم آموزشی با مخالفت شدید مواجه شود.

واکنش‌ها به سیاست‌های آموزشی طالبان
سیاست‌های آموزشی طالبان، به ویژه در مورد منع تحصیل دختران و کنترل محتواهای آموزشی، واکنش‌های گسترده‌ای را در سطح ملی و بین‌المللی به دنبال داشته است. این واکنش‌ها شامل اعتراضات داخلی، محکومیت‌های بین‌المللی، تلاش‌های دیپلماتیک و اقدامات سازمان‌های حقوق بشری و مدنی می‌شود. در ادامه، به بررسی جامع و مفصل این واکنش‌ها می‌پردازیم.

واکنش‌های داخلی
اعتراضات مردمی:

بسیاری از مردم افغانستان، به ویژه زنان و جوانان، به سیاست‌های آموزشی طالبان اعتراض کرده‌اند. این اعتراضات به شکل تظاهرات خیابانی، تجمعات اعتراضی و بیانیه‌های عمومی انجام شده است. معترضان خواستار حق تحصیل برابر برای همه، به ویژه دختران، و پایان دادن به سانسور آموزشی شده‌اند.

مقاومت معلمان و دانشجویان:
معلمان و دانشجویان نیز به سیاست‌های طالبان اعتراض کرده و در برخی موارد به صورت مخفیانه به تدریس و تحصیل ادامه داده‌اند. برخی از معلمان تلاش کرده‌اند تا کلاس‌های خصوصی یا غیررسمی برای دختران و دانشجویانی که از تحصیل محروم شده‌اند، برگزار کنند.

نخبگان و روشنفکران:
نخبگان و روشنفکران افغانستانی نیز به شدت به سیاست‌های آموزشی طالبان اعتراض کرده‌اند. آنها با انتشار مقالات، بیانیه‌ها و برگزاری نشست‌های علمی و فرهنگی، تلاش کرده‌اند تا افکار عمومی را آگاه کرده و برای تغییر این سیاست‌ها فشار وارد کنند.

واکنش‌های بین‌المللی
محکومیت‌های سازمان‌های بین‌المللی:

سازمان ملل متحد، یونسکو، یونیسف و دیگر سازمان‌های بین‌المللی، سیاست‌های آموزشی طالبان را به شدت محکوم کرده‌اند. این سازمان‌ها بارها خواستار بازگشایی مدارس دخترانه و پایان دادن به سانسور آموزشی شده‌اند.

تحریم‌ها و محدودیت‌های دیپلماتیک:
بسیاری از کشورهای جهان، به ویژه کشورهای غربی، سیاست‌های طالبان را محکوم کرده و اقدامات دیپلماتیک و تحریم‌های اقتصادی علیه این گروه اعمال کرده‌اند. این تحریم‌ها به منظور فشار بر طالبان برای تغییر سیاست‌های آموزشی و رعایت حقوق بشر انجام شده است.

حمایت‌های مالی و آموزشی:
کشورهای مختلف و سازمان‌های بین‌المللی کمک‌های مالی و آموزشی را به نهادها و سازمان‌های جامعه مدنی افغانستان اختصاص داده‌اند. این کمک‌ها به منظور حمایت از آموزش دختران و تقویت سیستم آموزشی در مناطق غیر تحت کنترل طالبان انجام شده است.

واکنش‌های سازمان‌های حقوق بشری
گزارش‌های انتقادی:

سازمان‌های حقوق بشری مانند دیده‌بان حقوق بشر (Human Rights Watch)، عفو بین‌الملل (Amnesty International) و دیگر نهادهای مشابه، گزارش‌های متعددی در مورد نقض حقوق آموزشی در افغانستان تحت حکومت طالبان منتشر کرده‌اند. این گزارش‌ها به تفصیل به بررسی وضعیت تحصیل دختران، سانسور کتاب‌ها و محدودیت‌های آموزشی پرداخته‌اند.

کمپین‌های آگاهی‌رسانی:
سازمان‌های حقوق بشری با راه‌اندازی کمپین‌های آگاهی‌رسانی در سطح بین‌المللی، تلاش کرده‌اند تا توجه جامعه جهانی را به وضعیت آموزشی در افغانستان جلب کنند. این کمپین‌ها از طریق رسانه‌های اجتماعی، رسانه‌های خبری و شبکه‌های ارتباطی دیگر انجام شده است.

فشار بر جامعه بین‌المللی
این سازمان‌ها با فشار بر دولت‌ها و سازمان‌های بین‌المللی، خواستار اقدامات جدی‌تر و مؤثرتری برای حمایت از حق تحصیل در افغانستان شده‌اند. آنها از جامعه بین‌المللی می‌خواهند تا اقدامات ملموس‌تری برای فشار بر طالبان به منظور تغییر سیاست‌های آموزشی انجام دهند.

واکنش‌های جامعه مدنی

تشکیل گروه‌های حمایتی:
جامعه مدنی افغانستان، با تشکیل گروه‌های حمایتی و نهادهای آموزشی، تلاش کرده‌اند تا به دانش‌آموزان محروم از تحصیل کمک کنند. این گروه‌ها به صورت غیررسمی و مخفیانه کلاس‌های آموزشی برای دختران و دانش‌آموزان برگزار کرده‌اند.

فعالیت‌های رسانه‌ای:
 رسانه‌های مستقل افغانستان و خبرنگاران، با انتشار گزارش‌ها و مقالات، تلاش کرده‌اند تا توجه جامعه جهانی را به وضعیت آموزشی در افغانستان جلب کنند. این رسانه‌ها نقش مهمی در آگاهی‌رسانی و ایجاد فشار بر طالبان برای تغییر سیاست‌های آموزشی ایفا کرده‌اند.

تلاش‌های حقوقی:
 وکلا و فعالان حقوقی در افغانستان، با پیگیری حقوقی و ارائه شکایات به مراجع قضایی و حقوق بشری، تلاش کرده‌اند تا حقوق آموزشی دانش‌آموزان و به ویژه دختران را دفاع کنند. این اقدامات حقوقی، هرچند با چالش‌های فراوانی مواجه است، اما نمادی از مقاومت جامعه مدنی در برابر سیاست‌های طالبان است.

واکنش‌ها به سیاست‌های آموزشی طالبان نشان‌دهنده مخالفت گسترده داخلی و بین‌المللی با این اقدامات محدودکننده است. اعتراضات مردمی، تلاش‌های معلمان و دانشجویان، فعالیت‌های نخبگان و روشنفکران، محکومیت‌های بین‌المللی، تحریم‌ها، گزارش‌های حقوق بشری و فعالیت‌های جامعه مدنی همگی نشان‌دهنده این است که جامعه جهانی و مردم افغانستان، خواستار حق تحصیل برابر و پایان دادن به سانسور آموزشی هستند. برای تغییر این وضعیت، نیاز به تلاش‌های مداوم و هماهنگ داخلی و بین‌المللی است تا فشار بر طالبان افزایش یابد و سیاست‌های آموزشی آنان تغییر کند.

پیامدهای منفی سیاست‌های طالبان
پیامدهای داخلی
تضعیف آموزش و پرورش:

محدودیت‌های اعمال شده بر تحصیل دختران و سانسور منابع آموزشی منجر به تضعیف سیستم آموزش و پرورش در افغانستان شده است. این وضعیت به نوبه خود باعث کاهش سطح سواد و مهارت‌های تخصصی در جامعه می‌شود و توانایی کشور در تولید نیروی کار ماهر و متخصص را به شدت کاهش می‌دهد.

2. نابرابری جنسیتی:
منع دختران از تحصیل و فرصت‌های آموزشی برابر، نابرابری جنسیتی را در جامعه تقویت می‌کند. این نابرابری موجب می‌شود که زنان نتوانند نقش‌های فعال و موثری در جامعه ایفا کنند و به توسعه و پیشرفت کشور کمک کنند.

3. عقب‌ماندگی فرهنگی:
 سیاست‌های طالبان در محدود کردن دسترسی به کتاب‌ها و منابع فرهنگی و علمی، منجر به عقب‌ماندگی فرهنگی جامعه افغانستان می‌شود. این وضعیت توانایی جامعه را در پذیرش و استفاده از دانش جدید و نوآوری‌ها کاهش می‌دهد.

کاهش سطح سواد و مهارت‌ها
محدودیت‌های شدید بر تحصیل دختران و سانسور منابع آموزشی منجر به کاهش سطح سواد و مهارت‌های تخصصی در جامعه افغانستان می‌شود. این وضعیت توانایی کشور در تولید نیروی کار ماهر و متخصص را به شدت کاهش می‌دهد.

تضعیف اقتصادی و توسعه‌ای کشور
عدم دسترسی نیمی از جمعیت به آموزش، مانع از توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور می‌شود. کشورهایی که زنان در آنها به آموزش دسترسی دارند، معمولاً از نرخ بالاتر توسعه و رفاه برخوردار هستند.

پیامدهای بین‌المللی
1. انزوای بین‌المللی:

 سیاست‌های طالبان در قبال دانش و کتاب باعث انزوای بین‌المللی افغانستان شده است. جامعه بین‌المللی این اقدامات را محکوم کرده و بسیاری از کشورها و سازمان‌های بین‌المللی از همکاری با حکومت طالبان خودداری می‌کنند.

2. کاهش کمک‌های بین‌المللی:
 به دلیل سیاست‌های محدودکننده طالبان، کمک‌های بین‌المللی به افغانستان کاهش یافته است. این کاهش کمک‌ها به ویژه در زمینه‌های آموزشی و توسعه انسانی، تاثیرات منفی بر وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور دارد.

3. نقض حقوق بشر:
 اقدامات طالبان نقض آشکار حقوق بشر محسوب می‌شود و باعث شده تا سازمان‌های حقوق بشری و بین‌المللی به شدت از این سیاست‌ها انتقاد کنند. این نقض حقوق بشر موجب کاهش اعتبار و مشروعیت حکومت طالبان در سطح بین‌المللی شده است.

نتیجه‌گیری

سیاست‌های طالبان در قبال دانش و کتاب، که بر تفسیرهای افراطی از شریعت اسلام و باورهای قومی و فرهنگی محافظه‌کارانه تکیه دارند، به طور گسترده‌ای مورد نقد و مخالفت قرار گرفته‌اند. این سیاست‌ها شامل محدودیت‌های شدید بر تحصیل دختران، سانسور کتاب‌ها و منابع آموزشی و کنترل محتواهای آموزشی است. این اقدامات طالبان نه تنها با اصول و آموزه‌های دین اسلام که به علم و دانش اهمیت بسیاری می‌دهد، مغایرت دارند، بلکه نقض آشکار حقوق بشر و تعهدات بین‌المللی افغانستان نیز محسوب می‌شوند.

سیاست‌های طالبان در قبال دانش و کتاب، با تکیه بر تفسیرهای افراطی و سنتی، تاثیرات مخربی بر جامعه افغانستان داشته و خواهد داشت. این سیاست‌ها نه تنها مانع از پیشرفت و توسعه کشور می‌شوند، بلکه باعث نابرابری جنسیتی، عقب‌ماندگی فرهنگی و کاهش فرصت‌های آموزشی برای نسل‌های آینده می‌گردند.

در سطح بین‌المللی نیز این اقدامات منجر به انزوای بیشتر افغانستان، کاهش کمک‌های بین‌المللی و نقض حقوق بشر شده است. برای بهبود وضعیت، نیاز به تغییرات اساسی در سیاست‌های آموزشی طالبان، فشارهای بین‌المللی و تلاش‌های داخلی برای ترویج تفسیرهای معتدل‌تر و جامع‌تر از آموزه‌های دینی و فرهنگی است.

◄ حامیه نادری

captcha