- تاریخ انتشار: چهارشنبه, 27 سرطان 1403|08:15
- نظرات: 0
حضرت زینب(س) در قتلگاه
▪️زینب دختر امیرمؤمنان علی(ع) بر بدن برادرش امام حسین، ندبه و گریه می کرد و با صدایی غمانگیز و دلی پردرد فریاد می زد: «وامحمّداه، درود فرشتگان آسمان بر تو، این حسین است که عریان بر خاک افتاده و به خون آغشته شده و اعضایش از هم جدا شده است.
▪️زینب دختر امیرمؤمنان علی(ع) بر بدن برادرش امام حسین، ندبه و گریه میکرد و با صدایی غمانگیز و دلی پردرد فریاد میزد:
«وامحمّداه، درود فرشتگان آسمان بر تو، این حسین است که عریان بر خاک افتاده و به خون آغشته شده و اعضایش از هم جدا شده است.
وامصیبتاه، این دختران تو هستند که اسیرند.
شکایت میبرم به خدا و به محمّد مصطفی و علی مرتضی و فاطمه زهرا و به حمزه سیدالشهدا.
▪️وامحمّداه، این حسین است که عریان (روی خاک افتاده) و باد صبا خاک بیابان را بر بدنش میپاشد. اوست که به دست زنازادگان کشته شده است.
▪️آه ای اباعبدالله! چه غصهای و چه مصیبتی در شهادت تو هست، گویا امروز جدّم رسولخدا(ص) از دنیا رفته است.
ای یاران محمّد، اینان خاندان مصطفی هستند که همانند اسیران آنان را میبرند».(1)
▪️این سخنان حضرت زینب(س)، دلهای سنگدلان و کوههای استوار را آب میکرد. راوی میگوید: به خدا قسم زینب با گریه خود، هر دوست و دشمنی را به گریه انداخت. گزارش شده است که حضرت سکینه بدن پاک پدر را در آغوش گرفت. گروهی از آن مردم خشن و بیرحم آمده و او را از بدن جدا کردند.(2)
1). الملهوف علی قتلی الطفوف، ص181
مناقب آل ابیطالب، ج4، ص122
2). مثیرالاحزان، ص77
- منبع: خبرگزاری افغان ایرکا
برچسب ها:
شبکه های اجتماعی: