آنچه ترامپ از طالبان میخواهد
ترامپ با طالبان دشمن نیست. در این میان، آنکه هیچ نفع نمیبرد، مردم افغانستان هستند و کشورهایی که تمام تخم مرغ های خود را در سبد طالبان قمار زدند
ترامپ با طالبان دشمن نیست. غالب امتیازهایی که آمریکا به طالبان داده، در زمان ترامپ، تایید و امضا شده است.
انتقادات ترامپ به عملکرد بایدن در خروج از افغانستان نیز ناظر به اصل مسأله خروج نیست، بلکه ناظر به کیفیت خروج است.
ترامپ مدعی است که آن خروج سراسیمه و بی نظم، برای آمریکا ننگ آور بود. شاید انتظار او این بوده که نیروهای آمریکایی، با هلهله و شاخه های گل بر گردن، فرودگاه کابل را ترک کنند.
همچنین، او معتقد است که آمریکا علیرغم اینکه ضرورت داشت از افغانستان خارج شود.
اما دو نکته ضروری را باید لحاظ میکرد:
اول اینکه ابزارهای کنترل مستقیم شرایط را باید همچنان در دست خود نگاه میداشت.
این اتفاق، مستلزم این بود که بخشی از نیروهای آمریکا، ولو در پوشش دیپلماتیک، همچنان در کابل باقی میماند.
دوم اینکه حاکمیت را باید به ترکیبی از نیروهای تکنوکرات مورد حمایت خود و طالبان تحویل میداد نه اینکه طالبان را حاکم مطلق افغانستان بسازد.
انتقادی که برخی جمهوری خواهان به زلمی خلیلزاد وارد میکنند مشخصا این است که او، حب و بعض و بده بستان های شخصی خودش را در مسأله خروج آمریکا از افغانستان دخالت داده است بگونه ای که نتیجه این فرصت طلبی و سوءاستفاده خلیلزاد، شده است خروج غیر آبرومند آمریکا از افغانستان و حاکمیت انحصار گرایانه طالبان.
به هر صورت، ترامپ، همچنان دوست طالبان است. اما دوستی که میخواهد طالبان را کمافی السابق تحت سیطره داشته باشد.
اگر این روزها، صحبت از مجازات طالبان توسط ترامپ میشود، صرفا بیان احتمالاتی است که در صورت تمرد طالبان، ممکن است روی بدهد. و الا اگر طالبان، به همان چیزهایی که در دوحه به آمریکا قول داده اند پایبند باشند، هیچ نزاعی میان ترامپ و این گروه شکل نخواهد گرفت.
چیزی که ترامپ از طالبان مطالبه دارد، خیلی واضح است.
او میخواهد همچنان از افغانستان، رقبای منطقهای آمریکا را رصد و کنترل کند و برای اینکه جای پایش سفت باشد، نیاز دارد تا برخی از نیروهای مورد اعتماد خود که خارج از ساختار طالبان هستند را هم در حاکمیت افغانستان قرار دهد.
به عبارت واضح تر، ترکیب کنونی حاکمیت طالبان، نمیتواند تامین کننده تمام خواسته های آمریکا باشد.
آمریکا، احتمالا از شکل گیری دولت فراگیر در افغانستان حمایت میکند. اما آنچه که از حکومت فراگیر، مد نظر آمریکاست عبارت است از طالبان به علاوه چند چهره نکتایی پوش همکار با آمریکا، نه اینکه سیاستمداران حکومت پیشین یا چهرههای توانمند و دارای نفوذ اجتماعی، همچنان فرصت بازی داشته باشند و ساختاری مبتنی بر رای مردم با رعایت حقوق شهروندی شکل بگیرد.
آنچه که برای آمریکا و ترامپ هیچ اهمیتی ندارد، مردم افغانستان و سرنوشت آنها است.
آمریکا، از همان ابتدای آغاز مذاکرات با طالبان، به حکومت فراگیر با کیفیت فوق می اندیشید و میخواست یک بینی خمیری با آن عنوان از طریق گفتگوی بین الافغانی درست کند که با فرار اشرف غنی، نشد.
اما در شرایط فعلی، احتمالا طراحی فرمولی که در آن، راههای اضافه کردن نیروهای جدید به حاکمیت سنجیده شود، سخت ترین بخش کار سیاستمداران آمریکا باشد.
چه اینکه ممکن بخش اندکی از طالبان که باورشان شده آمریکا را در جنگ شکست داده اند، با چنین تغییراتی موافق نباشند.
در این میان، آن که هیچ نفع نمیبرد، مردم افغانستان هستند که کاملا در حاشیه قرار گرفته اند و آنکه باید آماده خطرات یک حاکمیت مطلقا آمریکایی در افغانستان باشد و کشورهای همسایه هستند که تمام تخم مرغ های خود را در سبد طالبان قمار زدند و تمام سرمایه های استراتژیک خود در افغانستان را به پای طالبان هزینه کردند.
سید احمد موسوی مبلغ