آغاز تجمعات ضد جولانی از ادلب و حلب تا حمص و لاذقیه
سوریه با تظاهراتی علیه گروههای جولانی، القاعده و جماعت اخوانالمسلمین شعلهور شده است.
این تظاهرات در طرطوس، لاذقیه و همچنین در مناطقی از حمص و حماة بهدلیل سرکوب فرقهای علویان و مسیحیان و نیز انتشار ویدیوهایی از آتشزدن مقام شیخ ابوعبدالله حسین بن حمدان خصیبی (یکی از بزرگان و بنیانگذاران مذهب علوی) آغاز گردیده است.
گفته میشود شریعتی که القاعده و اخوان مطالبه میکنند، وجود مقامات و ضریحهای صوفیان، شیعیان و مسیحیان را بهعنوان مظاهر شرک نمیپذیرد و مدافعان این اماکن در زمره «محاربان» محسوب میشوند.
این، توجیهکننده کشتن نگهبانان مقام شیخ علوی به دست القاعده است.
رفتار وهابیان اولیه در آتشزدن و تخریب ضریحهای صوفیان در حجاز و نجد و حمله به مساجد کربلا و مقامات و ضریحهای مذهب دوازدهامامی دقیقاً مشابه همین الگو بوده است.
همچنین رفتار وهابیان متأخر در داعش، با حمله به مسجد روضه صوفیه در سینا هنگام نماز جمعه و کشتار بیش از 300 نمازگزار مصری، ادامه همین رویکرد است.
این یک فتنه صرفاً فرقهای است که انتظار وقوع آن میرفت. در این میان، برخی شبهروشنفکران و ناآگاهان مدعی اعتدال جولانی شده بودند و میگفتند ظرف چند روز امنیت و صلح و همدلی در میان مردم سوریه حاکم خواهد شد.
در پست دیروز گفتیم هرگونه تلاش جولانی برای تحمیل شریعت وهابی خود بر کل ملت سوریه، به فتنه فرقهای و خلأ امنیتی منجر میشود و اکنون نشانههای آن بهوضوح دیده میشود.
وظیفۀ کشورهای عربی و اسلامی است که با قدرت در سوریه دخالت کنند؛ چراکه آنجا حکومت واقعیای وجود ندارد و تنها گروههایی هستند که جز عقیده و افراط دینی، نقطه اشتراک دیگری ندارند. تأثیرات این فتنه فرقهای به دیگر کشورهای عربی هم سرایت خواهد کرد و درحالحاضر لبنان و عراق – بهدلیل همسایگی و حضور گستردۀ مسیحیان و شیعیان – بیشترین تهدید را احساس میکنند.
سوریه مانند بشکهای از باروت است که در سراسر محیط جغرافیایی خود منفجر خواهد شد. مسئولان کشورهای حاضر در کنفرانس دوحه نباید در برابر تحولات امنیتی جاری بیتفاوت باشند؛ صحنههای کشتار و شکنجۀ اقلیتهای دینی سوریه توسط افراطیهای جولانی، الهامبخش همتایان آنها در دیگر کشورها خواهد شد و به شکل خودکار، تحت تأثیر عواطف و انگیزههای دینی، گسترش خواهد یافت.