ما جز حرف زدن ابزار دیگری نداشتیم و نداریم. آنچه امروز شاهدش هستیم، نتیجهٔ سکوت کسانی است که ترسیدند و نخواستند حرف بزنند و رسانه و خبرنگار را هم به سکوت و انفعال دعوت کردند.
نگار فیضآبادی، خبرنگار «انصاف نیوز» در یک تجربهنگاری از پرداختن به موضوع مهاجرستیزی نوشته است که:
حدود دو ماه پیش برای پیگیریِ این سوژه که آیا ما ایرانیها نسبت به مهاجران افغانستانی نژادپرست هستیم یا نه، با تعداد زیادی از کارشناسان و مهاجران افغانستانی صحبت کردم... پشت استدلالهایشان یک «هیسِ» بلند میشنیدم و گاهی هم شکل سرزنشآمیزی پیدا میکرد که چرا «گیر» دادید به فلان مسئله؟ هر سؤالم مثل جرقهای بود که به انبارِ باروت میزدم! حالا البته همانها مدام در نقد نژادپرستی استوری میگذارند. انگار سکوت دیگر حلکنندهٔ هیچ بخشی از ماجرا نیست...
دو ماه پیش اخراج مهاجران اوج گرفته بود تا اینکه رسیدیم به جنگ دوازدهروزه و شایعههایی از این دست که برخی از مردم میگفتند «دیشب در محلهمان چند افغانی را به جرم جاسوسی گرفتند. […]ها داشتند در خانه سلاح درست میکردند.» برای بعضی از مردم هم اصلاً مهم نیست بدانند شنیدههایشان شایعه هستند یا واقعی.
حالا از هر نظر صدای همه درآمده است. بعد از آن ویدئو که یک افغانستانی میگوید پاسپورتش را پاره کردند یا برخی خبرهای دیگر که نشان میدهد مهاجران افغانستانی با توهین و تحقیر مواجه شدهاند، میخواهیم جلوی موج نژادپرستی و رفتارهای غیرانسانی بایستیم. کارِ سختیست.
ما جز حرفزدن ابزار دیگری نداشتیم و نداریم. آنچه امروز شاهدش هستیم، نتیجهٔ سکوت کسانی است که ترسیدند و نخواستند حرف بزنند و رسانه و خبرنگار را هم به سکوت و انفعال دعوت کردند.
آن زمان فرصت بیشتری داشتیم تا برای آن زودپزِ در حال انفجار کاری کنیم. هنوز هم میشود، اما سخت است، چون در سکوتِ افراد مؤثر، نفرت و نژادپرستی فریاد کشید! در چنین فضایی چارهای نداریم جز اینکه بلندتر حرف بزنیم.