شاهراه کابل– هرات، از مرگبارترین شاهراه های افغانستان است. سفر در این شاهراه، آرامش هر مسافری را از آن ها می گیرد. شاید هر کسی که صبح زود تصمیم رفتن از کابل به هرات و یا بر عکس آن را داشته باشد، حس رفتن به خط جنگ برای شان دست دهد.
شاهراه کابل– هرات، از مرگبارترین شاهراههای افغانستان است. سفر در این شاهراه، آرامش هر مسافری را از آنها میگیرد. شاید هر کسی که صبح زود تصمیم رفتن از کابل به هرات و یا بر عکس آن را داشته باشد، حس رفتن به خط جنگ برایشان دست دهد.
رسیدن به مقصد، یک چیز صد درصد غیر قابل پیش بینی است، هزار تا فکری به سر آدم می زند، که میتوانیم به خانه برسیم یا طعمه کدام رویدادی خواهیم شد. مثل خیلی از مسافرین دیگر، نزدیکیهای سحر، سوار موتری بسهای مسافر بری یکی از شرکت های خصوصی شدم. هدف ولایت هرات بود.
ساحه کمپنی شهر کابل، شاید تنها مکانی است که هیچ زمانی از وجود ترافیک خالی نیست. حتا دست فروشان نیز تا ناوقت شب بر خلاف دیگر نقاط شهر کابل، در این منطقه کار میکنند. در کنار دست فروشان، خیلی بزرگی از زنان، مردان و کودکان گدا دورت جمع میشوند. بیشترین درآمد را هم دارند. شاید افرادی که در این وقت در یک مسیر پر از ترس سفر میکنند، به دلیل حس ترسناکی هم که برایش دست میدهد، به این گداها پول میدهند.
روزانه صدها نفر در این مسیر رفت و آمد دارند. آنهای که توانایی پرداخت و یا خرید بلت هواپیما را ندارند و نمیتوانند هوایی سفر کنند. مجبورند ریسک کنند و در این مسیری که برای خیلیها به مسیر مرگ مشهور شده است، راه بیافتند. آنچه من در این سفرم به هرات دریافتم، ترس مردم از احتمال سقوط به کام مرگ، خیلی بیجا هم نیست.
طالبان و داعش تهدید اصلی
طالبان و افراد وابسته به گروه داعش که در این مسیر حضور دارند، دلیل اصلی ترس مردم است. در کنار این گروهها، بلند بودن آمار تصادفهای خطرناک و بیاحتیاطی رانندگان دیگر مشکلی است که هر مسافری را از حالت عادی زندگیاش بیرون میکند و هر از گاهی مسافرین منتظر وقوع یک حادثهاند.
جنگجویان طالب و داعش، به بهانه اینکه کارمندان دولت را دنبال میکنند، هر از گاهی به جاده میآید و با بند انداختن مسیر شاهراه شروع میکنند به تلاشی افراد. آنها هر فردی را که نزدش اسنادی دولتی یا موسسات داشته باشند و یا هم هر فردی را که به نظر شان مشکوک به نظر برسد، از موتر پایین کرده و با خود میبرند.
افرادی که ظاهر آراستهتر داشته باشند، بیشتر در معرض تهدید اند. هرچند خیلیها در این مسیر تلاش می کنند با لباسهای جدید و مدرنتر مسافرت نکنند.
این گروه در سال گذشته، بیشترین تلاشیها را در مسیر این شاهراه انجام دادند. بیشتر از افراد دولتی و کارمندان نهادهای خصوصی، مردم عادی و فقیر قربانی این راه گیریها شدند. سربریدن غیر نظامیان توسط افراد وابسته به گروه داعش، وحشت و ترسی جدی در میان مردم ایجاد کرده است.
یک فرمانده پولیس شاهراه در ولسوالی قلات ولایت زابل که مسوولیت بازرسی را داشت، به مسافران گفت که یک روز پیش (دوشنبه، 12 ماه سرطان) گروه طالبان در لباس پولیس افغانستان 12 فرد دولتی را از موترها پایین کرده و با خود برده اند. در این مسیر، گاهی افراد وابسته به گروههای مسلح غیر مسوول در لباس پولیس نیز حضور دارند و اکثر اوقات نیروهای امنیتی نیز از سوی همین افراد هدف قرار میگیرند.
این افسر پولیس برای رساندن این پیام در بین مسافران آمده بود که به آنها بگویند، اگر با افرادی با لباسهای پولیس رو به رو میشوند به آنها اعتماد نکنند. او به مسافران نگاهی میانداخت و از کسانی که مشکوک به نظر میرسیدند، پرس و پال میکرد.
این افسر تامین امنیت شاهراه به مسافران گفت: «افرادی در لباس پولس احتمالا به شما میگویند، که طالبان در چند قدمی آنان کمین زده، اگر کارمند دولتی هستید پایین شوید، هوش کنید پایین نشوید.» او سپس بدون این که کسی پاسخی بگوید، موتر را ترک کرد.
در شاهراه کابل – هرات، موترهای مسافربری و مسافران چندین بار از سوی پولیس بازرسی میشوند. افراد وابسته به گروههای تروریستی بیشتر از این طریق سفر میکنند و پولیس شاهراه نیز افراد مشکوک را از موترها پایین کرده و یا اسناد آنها را میبینند.
در مسیر راه به طرف، حدود ساعت 10، زیر هوای گرم و سوزان، موتر حامل ما در منطقهای در مربوطات ولایت زابل که طالبان در آن سلطه بیشتری دارند، خراب شد. در مدتی که ما آنجا بودیم، افراد وابسته به گروه طالبان سه بار سوار بر موتر سایکل آمدند تا کارمندان دولتی را پیدا کنند.
رویدادهای ترافیکی تهدید دیگر
مسیر شاهراه کابل – هرات، از نا مطمینترین مسیر در افغانستان به لحاظ بلند بودن آمار تصادف موترهای مسافر بری نیز میباشد. در این مسیر همه ساله دهها نفر جانهایشان را به دلیل رویدادهای ترافیکی از دست میدهند.
دولت و شرکتهای ترانسپورتی نیز تا اکنون برنامه جدی و کارسازی را نیز برای کاهش این دست رویدادها روی دست نگرفته و عملی نکردهاند. شاید یکی از دلایلی که رانندگان نمیتوانند بیشتر احتیاط کنند، مصرف کردن مواد مخدر مانند چرس است که بیشتر از رانندگان به آن اعتیاد دارند.
در کنار این، ترس از رو به رو شدن با گروه های تروریستی طالبان و داعش نیز سبب میشود که رانندگان تلاش کنند زودتر به مقصد برسند. البته که یک رقابت نا سالم را نیز در مواردی شرکتهای مسافر بری این مسیر میان رانندگان ایجاد کردهاند که هر رانندهای که زودتر به مقصد برسد، جایزه میگیرد. این یعنی به خطر انداختن زندگی مسافرانی که مجبورند در این مسیر بروند.
پارسال در همین فصل (تابستان) بود که مسافران زیادی به اثر یک حادثه ترافیکی در این شاهراه جانهایشان را از دست دادند. از این قبیل حادثه در این جاده در سالهای گذشته زیاد رخ داده است.
دمای داخل موترها، به دلیل مجهز نبودن سیستم تخلیه هوای آن، به جهنم به تمام معنا تبدیل میشود. سفر از کابل تا هرات، در میان بوی بد پاها و بدن افراد، زندگی را سخت از گرفتار شدن به دام طالبان بر هر مسافر میسازد. همه چیز غیر قابل تحمل است، اما با این وصف، روزانه هزاران نفر که در مسیرها رفت و آمد دارند، ناچارند، این وضعیت را تحمل کنند.
تخریب سرک مشکل دیگر سفر
جاده شاهراه کابل-هرات، به شدت یک جاده خراب و آسیب دیده است. بخشی زیادی از این جاده که از میدان شهر شروع تا قندهار را در بر میگیرد و صدها کیلوتر است، به دلیل انفجار ماینها در هر چند صد متری خراب شده است. مسیر قندهار تا هرات، جاده اما به دلیل رفت و آمد موتر های سنگین وزن، خراب شده است.
این خرابیها، احتمال رویدهای ترافیکی را بیشتر میسازد. به ویژه برای رانندگانی که تازه به این مسیر بروند و یا به دلایل لحظهای غافل از خرابی جاده شود، راندن موتر به سوی مرگ است. 17 ساعت سفر، در دمای گرم، در میان بوی خسته کننده داخل موتر و در سایهترس گیر افتادن و یا کشته شدن به دست طالبان، رفتن به مسیر مرگ را به مسافران تداعی میکند.
در این مسیر هر سختی ممکن از خاطر مسافران پاک شود؛ اما نشانههای انفجار سرک، پلچک و پلهای که هر کدام میلیون دالر هزینه ساختن آن شده است، هر گز از خاطر یک شهروند افغانستان پاک نمیشود. شما در سفر به هرات از مسیر زمین به خوبی درک میکنید، که تروریستان و افراد وابسته به طالبان و یا سازمانهای بیرونی، چگونه سرمایههای این کشور و این مردم را نابود میکنند.
بدنههای تخریب شده موترهایی که به اثر انفجار آتش گرفته و سوختانده شدهاند، در کنار جادهها، مغز مغز استخوان آدم را میسوزاند. بازارکهای ویران شده که در نتیجه درگیری میان نیروهای امنیتی و گروه طالبان تخریب شده است، هر کدام قصههای تلخ جنگ در افغانستان را دارد.
شما در سفر به شاهراه کابل– هرات درک میکنید که در این کشور، مردن چقدر ساده است. رسیدن به امنیت تنها به یک آرزو تبدیل شده است. هیچ امیدی برای افرادی که با آنها هم سفر میشوید، وجود ندارد. خیلی از افرادی که کار دولتی دارند، به ویژه در نهادهای امنیتی هستند، با نامهای مستعار تکت میگیرند و در این راه سفر میکنند.
یک افسر پولیس به من گفت، طالبان در هر ایستگاه در کابل، در غزنی، در قندهار و هرات، افرادی دارند که برای آنها طلاع میدهند کیها در کدام موتر و ساعت چند حرکت کرد. یکی از روشهای که طالبان بیشتر میتوانند کارمندان دولتی را شکار کنند، با همین شیوه است.
در نهایت در سفر به این شاهره، اکثرا تو نمیدانی که کی پولیس است، کی طالب. چه کسی برای تامین امنیت تو آمده و کی هم در پی بریدن سر از بدنت هست. مسیری که همه با حرکت موتر دعا میکنند و خود را به خداوند می سپارند….
سردار داهی