- سهشنبه, 03 جوزا 1401|09:42
- 0 نظر
عذرخواهی کافی نیست
مسبب مستقیم این شرایط رقت بار چه کسانی جز غنی و محب و فضلی و البته کارفرمایان مستکبرشان به ویژه امریکا هستند؟ آیا این وضعیت تنها با یک «عذرخواهی» ساده تغییر می کند؟ آیا همه کسانی که قربانی این جنایات و خیانت ها شدند، حاضر اند با یک عذرخواهی از سهم کلیدی و مستقیم امثال حمدالله محب در بدبختی و تیره روزی تاریخی خود، چشم پوشی کنند و آنها را ببخشند؟
مسبب مستقیم این شرایط رقت بار چه کسانی جز غنی و محب و فضلی و البته کارفرمایان مستکبرشان به ویژه امریکا هستند؟ آیا این وضعیت تنها با یک «عذرخواهی» ساده تغییر می کند؟ آیا همه کسانی که قربانی این جنایات و خیانت ها شدند، حاضر اند با یک عذرخواهی از سهم کلیدی و مستقیم امثال حمدالله محب در بدبختی و تیره روزی تاریخی خود، چشم پوشی کنند و آنها را ببخشند؟
حمدالله محب؛ مشاور امنیت ملی پیشین اشرف غنی اخیرا به خاطر نقش خود در سقوط حکومت عذرخواهی کرده است.
او گفت: "هر موردی که مربوط به ناکامی من باشد، مسئولیت کامل آن را برعهده میگیرم و به خاطر آن عذرخواهی میکنم و امیدوارم که هر کسی که مسئولیتی داشته، بیاید و توضیح بدهد."
او در صحبت با بیبیسی، اصرار داشت که آنها چاره دیگری نداشتند: "افراد زیادی مجبور به خارج شدن بودند، تصور کنید که اگر جنگ خیابان به خیابان میکشید، افرادی که خارج شدند هم نمیتوانستند بروند."
او همچنین از اختلافش با امرالله صالح پرده برداشته و در عین حال بر نقش خارجی ها و وعده های دروغین خلیلزاد در سقوط نظام پیشین گفته است.
محب تاکید کرده که او در مقابل رسانه ها و مردم «پاسخگو» خواهد بود.
این تازه ترین تلاش برای تطهیر است؛ تطهیر خاینان، فریبکاران، دروغ گویان و کسانی که سرنوشت مردم را قربانی زد و بندهای قومی و منافع شخصی خود کردند و در نهایت با دستبردی وقیحانه به بیت المال از کشور گریختند و مردم را در میان فقر و فاجعه در حالی که تمامی بنیان های حیات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی کشور فروپاشیده بود، تنها گذاشتند.
این توجیهات اما هیچ چیزی را درباره خاینان بدنام ملی تغییر نمی دهد و عذرخواهی هم کافی نیست؛ زیرا مردمی که قربانی این خیانت ها و جنایت ها شدند نه می بخشند و نه می توانند فراموش کنند.
کاملا واضح است که قدرت گیری طالبان یا واگذاری قدرت به آنها هرگز مساله اصلی نیست؛ زیرا طالبان یک واقعیت بزرگ و غیرقابل انکار است که دیر یا زود باید پذیرفته می شد. مساله اصلی این است که کشور در نتیجه فساد چند فاشیست بی هویت و بی ریشه که هیچ گونه تعهدی به این آب و خاک نداشتند به بازی گرفته شد و در نهایت، سرنوشت مردم به طرزی بی رحمانه قربانی منافع این حلقه مزدور گردید.
حتی طالبان هم بارها اعلام کرده اند که آنها نمی خواستند نظام پیشین به یکباره متلاشی شود و قدرت به طور ناگهانی به آنان سپرده شود. آنها می خواستند در پشت مرزهای کابل باقی بمانند و بدون توسل به زور، از راه یک توافق جامع سیاسی، وارد پایتخت شوند؛ اما خیانت غنی و محب و دیگر اضلاع این حلقه خبیثه، ناگهان کشور را متلاشی کرد و مردم، بزرگترین قربانیان این خیانت جنایتکارانه بودند؛ مردمی که یکباره همه چیز خود را از دست دادند، کار، ثروت، آینده، سرنوشت و زندگی خود را. صدها هزار نفر بیکار شدند، موجی مهیب از مهاجرت های طولانی و فاجعه بار به راه افتاد، خلأ قدرت به وجود آمد و بحران سیاسی تازه ای کشور را در بر گرفت؛ بحرانی که هنوز حل نشده و تلاش ها برای برون رفت از آن تاکنون نتیجه بخش نبوده است.
مسبب مستقیم این شرایط رقت بار چه کسانی جز غنی و محب و فضلی و البته کارفرمایان مستکبرشان به ویژه امریکا هستند؟ آیا این وضعیت تنها با یک «عذرخواهی» ساده تغییر می کند؟ آیا همه کسانی که قربانی این جنایات و خیانت ها شدند، حاضر اند با یک عذرخواهی از سهم کلیدی و مستقیم امثال حمدالله محب در بدبختی و تیره روزی تاریخی خود، چشم پوشی کنند و آنها را ببخشند؟
حتی اگر قربانیان این خیانت های جنایتکارانه بخواهند یا بتوانند از جرایم فاشیست های بی لیاقت و بی هویت بگذرند، جنبه عمومی جرایم آنها به مراتب سنگین تر از آن است که قابل گذشت و چشم پوشی باشد. آنها باید به جرم سنگین خیانت ملی و خیانت به وطن، محاکمه و مجازات شوند؛ این فرای هرگونه تلاش شخصی برای تبرئه و تلطیف و تطهیر این چهره های سیاه و بدنام است؛ چیزی که هیچکس در مقام تصمیم گیری یکجانبه درباره آن نیست و تنها قانون و عدالت است که تصمیم گیرد.
به این ترتیب، تاریخ شهادت می دهد که خاینان ملی حتی اگر در امارات و لندن و واشنگتن به کمک رسانه های استعماری و در پناه مصونیت سازمان های جاسوسی قدرت های بزرگ، خود را ایمن و آزاد و مصون احساس کنند، هرگز نمی توانند از عدالت بگریزند. آنها حتی اگر به پاس خیانت هایی که علیه وطن و مردم مرتکب شدند، روزی به طور مصون به کشور بازگردند، هرگز نمی توانند از آتش خشم و نفرت و انتقام مردم در امان بمانند. عدالت اجرا می شود؛ اگرچه دیر، اگرچه دور؛ این وعده خدا، قانون طبیعت و قاعده هستی است.