• پنج شنبه, 06 ثور 1403
    خبرگزاری افغان ایرکا

یادداشت: سیاست طالبان باعث دوام منازعات در کشور است

یادداشت: سیاست طالبان باعث دوام منازعات در کشور است

به باور برخی آگاهان مسایل سیاسی و نخبگان فکری، سیاست‌ها و رویکردهای اداره فعلی طالبان باعث تداوم منازعات اجتماعی در کشور شده است که طی هفته های اخیر مردم نیز در چندین ولایت از آن متاثر و آسیب‌پذیر شده‌اند.

دکتر امین احمدی، آگاه مسایل سیاسی و استاد دانشگاه در صفحه فیسبوک خود در این خصوص نوشته است:

مسئولیت نخست جنگ و محافظت از مردم ملکی بردوش کابل است

1. سیاست کابل و  سیستم امارت ، باعث تداوم منازعه دوامدار اجتماعی در افغانستان است. این یک واقعیت است که آن را فارغ از حب و بغض می‌توان مستدل کرد.

لذا کابل نمی‌تواند آتش‌های خرد که در پنجشیر و یا بلخاب   شعله می‌کشد، با جنگ خاموش کند من معتقدم جنگ که نمودی از یک منازعه شدید اجتماعی در افغانستان است با جنگ خاموش نمی‌شود ، بلکه شعله ور تر می‌شود ، لذا می‌گوییم  که جنگ راه حل نیست، طالبان و یا هر حکومتی مستقر نمی‌تواند مردم کشور خود را با جنگ متحد کند و به منازعه خاتمه دهد. شخصا به نمایندگان طالبان گفته‌ام که تجربه و تحقیقات علمی گویای این حقیقت است. لذا در واقع بعد از چهل سال تجربه جنگ‌ در افغانستان،  فقط تشکیل نظام مبتنی بر نمایندگی ، همه شمول در سطح ملی و محلی است که می‌تواند این منازعه را حل کند.

2. در مقام مبارزه برای عدالت و برابری به جای خشم و نفرت نیازمند تغییر عمیق در تفکر و زبان خود هستیم ، تجربه دهه هفتاد خوب نبود، ما فعلا برای چیزی مبارزه می‌کنیم که نامش برابری،  حقوق بشر و دموکراسی و سیستم نمایندگی در سطح ملی و محلی است. این مبارزه به مثبت اندیشی قوی نیازدارد. این نوع از مبارزه ضمن اینکه در جامعه آکنده از نفرت افغانستان برای مردمی که در معرض نفرت وسیع و گسترده مذهبی و نژادی است ، مصونیت بیش‌تر خلق می‌کند ، می‌تواند در ذات و ماهیت خود، صلح آمیز باشد و همیشه پیام صلح را برای جانب مقابل و راه حل مشترک را برای وی منتقل می‌کند. این نکته را این جانب از تحلیل جنگ عبدالرحمن آموخته‌ام . ضمنا این دیدگاه هم یک جهان بینی است، هم استراتیژی است و هم تکنیک و تاکتیک.

3. پیش فرض وحشی‌انگاری دیگران و یا سایر برچسپ های انسان زدایانه که گویا هیچ قابلیتی برای صلح و قبول عدالت ندارند،  نه تنها به لحاظ اخلاقی و سیاسی درست نیست که به لحاظ علمی نیز غلط است.

5. کاملا موافقم که قدرت مستقر بدون ایجاد قدرت معارض و چالش برانگیز تن به تغییر اساسی نمی‌دهد ، لکن معتقدم این قدرت لزوما جنگ و خشونت نیست بلکه قدرت مردم است که با اطاعت و همکاری خود به قدرت مستقر مشروعیت می‌دهد و با عدم همکاری و عدم اطاعت خود قدرت سیاسی را تضعیف و در نهایت نابود می‌کند. جان سخن این‌جاست. البته این کار هم نیاز به  تکنیک دارد  و هم نیاز  هزینه دارد اما هزینه اش برای همه جوانب  کمتر از جنگ است، چون مبتنی بر نفرت، حذف و تحقیر نیست ، فقط نیازمند فداکاری، شجاعت و سازماندهی مردمی و درک درست فرصت‌ها، لحظه‌ها و سوژه‌هاست. اما چون فرهنگ‌مسلط بر ما فقط خشونت و یا مطیع بودن است، از درک آنها عاجزیم.

این نکته علمی و تحقیقی است که  مطالعه شود.

6. حقوق بشر دوستانه و حقوق بشر در نظام بین الملل علی رغم وجود معیار های دوگانه در مقام تعارض با اولویت دولتهای لیبرال، از جایگاه موثر برخوردار است و یک عنصر کاملا ضعیف نیست، لذا ظرفیت تاثیرگذاری برای زیان دیدگان به انحای مختلف ایجاد می‌کند.

گزارش مستند و بازتاب وقایع می‌تواند در دفاع از مردم ملکی بسیار مفید باشد.

حقیقت این است که مردمی گرفتار خشم و عقده هستیم و بی اندازه تحقیر شده‌ایم لذا از سخنان خشم برانگیز، خشم ما ارضا می‌شود به سخنان واقعی کمتر توجه می‌کنیم.

  پربازدید ترین