- یکشنبه, 11 سرطان 1402|07:44
- 2 نظر
توافق آشکار خاک فروشی
این خیانت ملی است. با کدام منطق و دلیل، باید میلیونها انسان را از یک کشور به کشور دیگر با تقبل خطرهای جدی جابجا کرد؟
این خیانت ملی است. با کدام منطق و دلیل، باید میلیونها انسان را از یک کشور به کشور دیگر با تقبل خطرهای جدی جابجا کرد؟
چنین به نظر میرسد که میان طالبان که خود را نماینده پشتونها میدانند و پاکستان اینگونه توافق شده که پشتونهای پاکستان به شمال افغانستان منتقل شوند و پاکستان نیز تا زمان استقرار کامل آنان در شمال همکاری کند. یعنی پاکستان در سرکوب اعتراضات مردم بومی شمال همکار و بازوی طالبان افغانستان باشد.
از نظر حقوقی و اخلاقی این طرح سه ایراد جدی دارد:
اول، این توافق آشکارا خاکفروشی و وطنفروشی است. پشتونهای پاکستان اتباع یک کشور خارجی هستند و اسکان دادن آنان در سرزمین افغانستان به شکل کتلوی و اجباری عملا مصداق خاکفروشی و خیانت ملی است. دولت یک موسسه حقوقی است که به نمایندگی از مردم و در حدود معین شده توسط مردم، حق اعمال صلاحیت دارد و فراتر از آن حق اعمال صلاحیت را ندارد. فراتر از آن، خیانت ملی است و ارتکاب آن، اسقاط حکومت بوسیله مردم را به یک وجیبه ملی به آحاد ملت مبدل میسازد. حتی در دموکراتیکترین و حقمدارترین دولتها، اتباع کشورهای خارجی به صورت انفرادی، تحت یک قانون خاص که اتباع را ملزم به پذیرش قوانین کشور مقصد میکند و اتباع با سپری شدن یک زمان مشخص(که کمترین آن ده سال است) حق کسب شهروندی را بدست میآورند.
دوم، ملکیتهایی که به پشتونهای پاکستان داده میشود، املاک دولت نه بلکه املاک مردم است. با توجه به ساخت و بافت قومی جامعه افغانستان، هر قوم در یک جغرافیای مشخص زندگی میکند و اراضی مجاور و متصل به محل اسکان یک قوم، اراضی همان قوم دانسته میشود. چون جمعیتهای ساکن در هر منطقه، نیاز به اراضیای برای زراعت، برای توسعه شهری، برای محیط سبز و...دارند. بنا استملاک اجباری زمینهای شمال در واقع استملاک زمینهای چند قوم به قوم دیگر است که عمل تجاوزکارانه و غاصبانه است. این موضوع هم از نظر حقوقی مشکل دارد و هم از نظر اخلاقی.
سوم، استملاک ملکیتهای تاجیکها، هزارهها و ازبیکها به صورت طبیعی با واکنش و اعتراض مردم بومی مواجه میشود و حکومت نیز برای سرکوب اعتراضات دست به سرکوب خشونتبار میزند. این امر از نظر اخلاقی مصداق جنایت علیه بشریت است.
اما جدا از نکات یاد شده، نکته مهم دیگر امکانات عملی و تطبیق این پروژه خطرناک است. آیا ممکن است که مثلا سی میلیون پشتون(آمار تخمینی) را از پاکستان به صورت کامل به شمال افغانستان منتقل کرد؟ پاکستانیها و طالبان چگونه امکان تطبیق این پروژه را سنجیده اند؟
به نظر من، اهمیت پرسشهای اخیر زیاد است. طالبان گروهی نیست که مسایل اخلاقی و حقوقی را درنظر بگیرد. این گروه جاهلانه معتقد است که هرکاری را با میل تفنگ میتوان انجام داد و حکومت مجاز است هرکاری انجام دهد و نیازی به اجازه مردم ندارد. اعتراض و شکایت و داد و فریاد مردم نیز در گوش آنان نمیرود. آنان در قساوت شهره آفاقند. آنان غلامانی هستند که بخاطر قساوت شان سزاوار شغل جلادی دانسته شده اند.
من معتقدم که این پروژه به سه دلیل عملی نیست:
1-مردم شمال تا آخر نظارهگر منفعل این پروژه نمیمانند و سرکوب و کشتار نیز نمی تواند به تمام و کمال مردم شمال را از پیگیری این موضوع منصرف بسازد.
2-ممکن تعدادی از پشتون های پاکستان نخواهند که به شمال افغانستان منتقل شوند. عقلای آنان میدانند که انتقال به شمال افغانستان، انتقال به کشتارگاه است. کسی کمی عقل و شرف داشته باشد، اجازه نمیدهد، قربانی یک طرح توطئه باشد.
3-پشتونهای افغانستان و طالبان نیز نمیخواهند که این پروژه به صورت کامل یکطرفه شود. چون در این صورت، آنان سودی نخواهند کرد. چه منطق دارد که میلیونها انسان را از یک کشور به کشور دیگر با تقبل خطرهای جدی جابجا کرد، اگر هدف صرف جابجایی و خاک بدل باشد؟ باید یک سود بزرگتری وجود داشته باشد. این سود بزرگتر چیست؟ به نظر من، سود بزرگتر این است که پشتونها هم در شمال افغانستان اکثریت شوند و هم بتوانند زمینهای خود در پاکستان را حفظ کنند.
در واقع پشتونها/طالبان بیشتر روی عملی نشدن این طرح حساب کردهاند. نیمهتمام ماندن این طرح، به نفع پشتونها است. به احتمال زیاد بعد از یک مرحله جابجایی، پشتونها این روند را متوقف میکنند. یک عده پشتونهای به اصطلاح ملیگرا(مثل کرزی و نبیل و...) وارد میدان شده و علیه طرح اعتراض میکنند و از غیر پشتونها دلجویی میکنند. این دلجویی بخاطری صورت میگیرد که از پشتونهای تازه منتقل شده به شمال محافظت شود. اعلام خواهند کرد که حالا کاری که شده شده، از ادامه کار ما جلوگیری میکنیم و مردم شمال نیز نباید دست به انتقامجویی بزنند. این محاسبه پشتونیستها هوشمندانه به نظر میرسد.
اما پاکستانیها چه محاسبهای دارند؟ من در این مورد در حال فکر کردن هستم. جوابی که تا کنون فراهم کردهام برای خودم نیز قناعت بخش نیست. باورم نمیشود که پاکستانیها متوجه چال و نیرنگ پشتونها نباشند. جواب فعلی این است که پاکستان عجالتا دفع شر میکند. میخواهد از شر تی تی پی خود را برای مدتی خلاص کند. اگر دولت پاکستان تا این حد تنزیل کرده باشد و احساس ناچاری کند که در این مورد خاص بخواهد کلوخ را به آب بگذارد و عبور کند، این را گفته نمیتوانم. اما بیشتر از آن چیزی نمیدانم. شاید محاسبه پاکستان این باشد که بعد از ارسال بخشی از پشتونهای شمال پاکستان به شمال افغانستان، باقی مانده پشتونها را به شدت سرکوب و نابود خواهد کرد. این محاسبه معقول به نظر نمیرسد. چون بازهم پاکستان درگیر جنگ و بحران و... خواهد شد.
رستم روشنگر
پشتونها و اوغان هااگر مرد هستند وغیرت دارند قرارداد خط دورند دیگه از پاکستان خلاص شده خاکتان پس بگیرند تا افغانستان اولا به خاک خود برسدثانیا در خشکی حصار نمیشودثالثا به آبهای آزاد راه پیدا میکندودیگر نیازی نداریم که بخاطر بندر پیش همسایه گردن کج کنیم از نصف زیاد پاکستان خاک افغانستان است غیرت ومردی کنین ،این حق بگیرید
با کشیدن پشتونها از پاکستان خط دیورند را به پاکستانی ها رسما تحویل میکنیم و دیگر پس گرفتن دیورند بسیار سخت است داشتن بندر و دسترسی به آبهای آزاد و خاک دیورند حق ملت افغانستان است این حق گرفتنی است