- چهارشنبه, 08 سنبله 1402|08:10
- 0 نظر
محدویت های ظالمانه طالبان علیه زنان افغانستان در دوسال پسین
طالبان یکی از زن ستیزترین گروه افراط گرای اسلامی اند که هنوز تاریخ شاهد آن است. با استقرار حاکمیت دوره اول طالبان در بخشی از افغانستان، در نخستین فرمان رهبری شان، زنان را مکلف به پوشیدن چادری اجباری کردند. در نظام طالبانی زنان حق تحصیل، حق کار، حق مسافرت بدون محرم، حق عکس گرفتن، حق آرایش کردن، حق رای یا نظر… را مثل فعلا نداشتند و هنوز هم با این افکار افراط گرایانه ی شان در صدد تطبیق این احکام هستند.
طالبان یکی از زنستیزترین گروه افراطگرای اسلامیاند که هنوز تاریخ شاهد آن است. با استقرار حاکمیت دوره اول طالبان در بخشی از افغانستان، در نخستین فرمان رهبریشان، زنان را مکلف به پوشیدن چادری اجباری کردند. در نظام طالبانی زنان حق تحصیل، حق کار، حق مسافرت بدون محرم، حق عکس گرفتن، حق آرایش کردن، حق رای یا نظر… را مثل فعلا نداشتند و هنوز هم با این افکار افراطگرایانهیشان در صدد تطبیق این احکام هستند. به زعم طالبان، زن جنس دوم مرد است و عزت آن تنها ماندن در خانه میباشد. آنها چه در زمان حاکمیتشان و چه بعد از آن، در نواحی زیر سلطهیشان زنان را محکمه صحرای کردند. نوع بینش خاص طالبان نسبت به (زن) و حقوق آن در جامعه و حتی خانواده، مورد دیگری از تاثیر عرف پشتونی بر برداشت دینی آنها می باشد. جایگاهی که (زن) در سایه حکومت دینی طالبان کسب نموده است، غیر از جایگاهی است که (زن) در نزد دیوبندیان پاکستان احراز کرده است. بدون شک، اصل مکتب دیوبندی طرفدار عدم حضور زن در محیط خارج از منزل است اما با وجود آن محدودیتهایی که از سوی طالبان در حق زنان اعمال می شود هرگز قابل مقایسه با سیاستهای جمعیه العلمای اسلام در پاکستان نیست.
در دور دوم حاکمیت فعلی شان از همه حقوق انسانی و شرعی محروم شدهاند و آزادی گشتوگذار، سفر، رفتن به حمام، انجام معامله تجاری، تعلیم و کار از آنان گرفته شده است. نیم جامعه ما رسماً و طی فرمانهای متعدد از زندهگی اجتماعی بکلی حذف شدهاند. تمام این ظلم زیر نام دین و شریعت و با شعار دروغین احترام به بانوان انجام میگیرد. رژیم مذکور مدعیاند که به منظور عزت زنان و پاکدامنی کل جامعه، آنان را برای یک زمان محدود/موقتی از کار، تحصیل و زندهگی اجتماعی حذف کردهاند. اما واقعیت اصل با توجه به گذشته این گروه در استفاده ابزاری از دین و شرعیت به یقین میتوان گفت که شریعت بهانه است و آنان در اجرای سیاستهای ضد بشری و اسلامی اهداف سیاسی و سودجویانه دارند. مسولین ارشد طالب در واقع زنان را که در جامعه سنتی افغانستان دچار بی بهرگی های بسیارند، با شعار دین و شریعت به گروگان گرفتهاند تا اهداف و برنامه های سیاسی و قبیله وی را به دست آورند.
رژیم بنیادگرایی طالبان در طی دوسال آخر برای حضور زنان در تمام عرصهها فرمان صادر کرده و محدودیت وضع نمودهاند. ریچارد بنت، گزارشگر ویژهی حقوق بشر سازمان ملل متحد برای افغانستان گفته است که شمار این فرمانها به بیش از 50 مورد میرسد. فرمانهایی که حق آزادی رفت وآمد، طرز لباسپوشیدن، سلوک و رفتار، دسترسی به آموزش، اشتغال، صحت، عدالت و حتا حق اعتراض و آزادی بیان زنان را محدود کرده است که چند مورد آن بشرح ذیل میباشد:
«کابینه مردانه» (سپتامبر 2021)
هنگامی که طالبان در 15 آگوست 2021 بار دیگر به قدرت رسیدند، جهان منتظر بود تا ببیند این گروه شبهنظامی چقدر تغییر کرده است.
شیرمحمد عباس استانکزی، معاون وقت دفتر سیاسی طالبان در قطر در 30 آگوست، روز پس از خروج آخرین سرباز آمریکا از افغانستان، در مصاحبه ای گفت: «شکی نیست که زنان فعالانه در حکومت دخیل خواهند بود، اما نمیتوانم بگویم که آیا آنها پستهای بلند را خواهند گرفت یا خیر.»
هفته بعد طالبان «کابینه موقت» خود را اعلام کرد، در حالی که هیچ زنی در آن نبود.
این روند با حذف وزارت امور زنان تقویت گردید. ماه بعد به زنان توصیه شد که از حضور در محیطهای کاری وزارتخانهها اجتناب نمایند. سپس در یک روند تدریجی، توسط وزرا این توصیه به دستور منع ورود زنان منتهی گردید. در ساحت سیاست و مدیریت، بیشترین ممنوعیت علیه زنان اعمال شده است؛ چون پیراسته کردن دولت از حضور سیاسی زنان، ویژگی اسلامی بودن دولت را از منظر طالبان بازتاب میدهد. هماکنون زنان در هیچ پست و مقام اجرایی حضور ندارند. حذف زنان از عرصۀ سیاسی و مدیریتی، شدیدترین نوعی تبعیض است که بر پیکرۀ نیمی از جمعیت افغانستان، اعمال میگردد.
سرکوب اعتراضات (سپتامبر 2021)
زنان افغانستان از زمان تسلط طالبان در برابر افزایش محدودیتها اعتراض کردهاند.
در تظاهراتهای مختلف، معترضان به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفتهاند یا روزهای زیاد در بازداشت به سر بردند.
در 7 سپتامبر 2021، براثر تیراندازی طالبان به زنان معترض، 3 نفر در هرات کشته و 7 تن دیگر زخمی شدند.
یک روز بعد، وزارت داخله در بیانیهای محدودیتهای را برای تظاهرات اعمال کرد و تاکید شد که تظاهرکنندگان باید از قبل به نهادهای امنیتی اطلاع بدهند.
کارکنان دولتی (آگوست-سپتامبر 2021)
در مدت یک ماه پس از روی کار آمدن طالبان، به تمام کارمندان زن در نهادهای دولتی توصیه شد که در خانه بمانند که عملاً از مشاغلی که قبلا انجام میدادند کنار گذاشته شدهاند.
علاوه بر کارمندان دولت، افسران زن در ارتش و پلیس، حارنوالها و قضات نیز کار خود را از دست دادند و مجبور به ماندن در خانه یا ترک کشور شدند.
مبتنی آموزه های ایدیولوژیک طالبان، اشتغال زنان در محیطهای مختلط ممنوع است و چنین محیطهای فسادآلود تلقی میگردد. افراطگرایی طالبان در عمل به این بسنده نکرده و تمام فعالیتهای اقتصادی زنان حتی عرصههای ورزشی را نیز شامل شده است.
موسیقی (آگوست - سپتامبر 2021)
صنف های موسیقی در موسسه ملی موسیقی افغانستان پس از روی کار آمدن طالبان متوقف شدند
طالبان مخالف هر نوع موسیقی هستند، به همین دلیل هنرجویان انستیتوت ملی موسیقی افغانستان در همان روزهای اولیه تسلط طالبان، به آنجا نرفتند. این موسسه از آن زمان تعطیل شده است.
ورزش (سپتامبر 2021)
از زمان بازگشت طالبان به قدرت، ورزشکاران زن در هیچ مسابقهای در داخل کشور شرکت نکردهاند و ممنوعیت اعلام نشده ورزش اعمال شده است.
در 8 سپتامبر 2021، احمدالله وثیق، رییس رادیو و تلویزیونی دولتی، گفت ورزش زنان یک فعالیت «نامناسب و غیر ضروری» است، چراکه ممکن است چهره و بدن بازیکنان پوشیده نباشد، که در شرع مجاز نیست.
تفکیک دانشجویان پسر و دختر (سپتامبر 2021)
برخی دانشگاهها در ابتدا پرده میان دختر و پسر را برای رعایت قوانین طالبان در مورد تفکیک جنسیتی نصب کردند
کمتر از یک ماه پس از قدرت گرفتن مجدد طالبان، آنها جدایی دانشجویان دختر و پسر در دانشگاههای خصوصی را توصیه کردند.
مکاتب متوسطه (سپتامبر 2021)
در سپتامبر، وزارت معارف طالبان تنها از دانش آموزان پسر خواست تا به مکتب بازگردند
در 17 سپتامبر 2021، خبرنامه وزارت معارف از دانش آموزان و معلمان پسر خواست که به مکاتب بازگردند اما در مورد مکاتب متوسطه دخترانه از صنف هفتم تا دوازدهم چیزی نگفته بود.
سال تحصیلی جدید در 23 مارچ/مارس 2022 (2 حمل) آغاز شد و بسیاری از دختران به مکتب رفتند اما با گریه به خانه بازگشتند زیرا در آخرین لحظه از حضور در صنف درس منع شدند.
با وجود وعدههای طالبان، این ممنوعیت 2سال هنوز به قوت خود باقی است.
مجریان زن در تلویزیون (نوامبر 2021)
پس ازمسلط شدن طالبان بر افغانستان آزادی بیان که یکی از دستاورد های 20 سال گذشته بوده رو به نابودی است و طالبان محدودیتهای زیادی را برای فعالیت رسانه های آزاد وضع کرده اند..
از زمان تسلط طالبان، خبرنگاران و اهل رسانه در این کشور با چالش های مضاعف مواجه بوده اند؛ از سرکوب، خشونت تا زندانی سازی و قربانی شدن در حملات تروریستی و انتحاری.
طالبان مجریان زن را از حضور در تلویزیون بدون پوشش کامل چهره منع میکند
در ماه های نخست شماری از زنان خبرنگار در کابل گفتند که درپی وضع محدودیت طالبان بر کار زنان، رسانههای فعال در افغانستان کارمندان و خبرنگاران زن خود را به صورت گروهی برکنار کردهاند.
زنان در نوامبر 2021 بر اساس فرمان جدید تحمیلی طالبان از حضور در نمایش های تلویزیونی در افغانستان منع شدند و روزنامه نگاران و مجریان زن نیز دستور داده شد که چهره خود را کاملا بپوشانند. بسیاری از کارکنان زن رسانه ها به دلیل تهدیدات امنیتی کار خود را ترک کرده و برخی نیز مجبور به ترک کشور شده اند. حتی صدای زنان گوینده فارغ از محدودیتها نبود.
مسوولان رسانهها از آنها خواستهاند که این موضوع را رسانهیی نکنند. از چند روز به اینسو، حضور زنان در برنامههای رسانههای تصویری افغانستان نیز به شدت کمرنگ شده است.
آنان میگویند که طالبان با این کار شان نان آوران بسیاری از خانوادهها را خانه نشین کرده اند. خبرنگارانی که تا دیروز زندگی نیازمندان را به تصویر میکشیدند، اکنون میگویند با آمدن طالبان پول کرایه خانه ندارند، از این میان خبرنگاران و کارمندان زن در رسانهها بیشتر آسیبپذیر شدهاند.
سازمان حمایت از خبرنگاران افغانستان (AJSO) در یک گزارش تحلیلی به مناسبت روز جهانی آزادی مطبوعات اعلام کرده که پس از رویکار آمدن گروه طالبان، از هر 5 خبرنگار زن در افغانستان 4 تن (84 درصد)، شغل خود را از دست داده اند.
در گزارش این سازمان که روز چهارشنبه، سیزدهم ثور (سوم می) منتشر شده آمده است که در کمتر از دو سال گذشته در کنار تخریب تمام ارزشهای مدنی در افغانستان، اصل آزادی بیان، استقلال رسانهها، حق دسترسی به اطلاعات و خبرنگاران زن بیشترین آسیب را متحمل شده است.
درهمین حال هیدر بار، مسوول بخش زنان در دیدبان حقوق بشر میگوید که پوشیدن ماسک اجباری، فعالیت زنان خبرنگار در افغانستان را تحت تاثیر قرار داده است.
خانم بار گفت: "زنان در تلویزیونها دیده میشوند... و تا حدی برای سایر دختران یک روزنۀ امیدواری است که زنان افغان تا حدی در صحنه زندگی اجتماعی نقش دارند."
براساس گزارش سازمان گزارشگران بدون مرز از میان 34 ولایت، در 11 ولایت کشور مثل ولایات بادغیس، هلمند، دایکندی، غزنی، میدان وردک، نیمروز، نورستان، پکتیا، پکتیکا، سمنگان و زابل اصلا خبرنگار زن حضور ندارد؛ اما خبرنگاران محلی میگویند که در حوزه جنوب، بیشتر خبرنگاران و کارمندان رسانهای زن کارشان را از دست دادهاند.
وضع محدودیت شدید بر کار خبرنگاران زن، یکی از گامهای دیگر طالبان در راستای حذف تدریجی زنان از جامعه افغانستان است.
سفر بدون محرم (دسامبر 2021)
در 26 دسامبر 2021 طالبان محدودیتهای سفر زنان را اعمال کردند.
وزارت امر به معروف و نهی از منکر اعلامیههایی را بین رانندگان موتر مسافربری توزیع کرد که از آنها میخواست زنان بدون حجاب را سوار نکنند. زنان بدون «محرم» (پدر، برادر، شوهر یا پسر) از سفر به تنهایی بیش از 72 کیلومتر منع شدند.
بعداً، در 27 فوریه 2022، طالبان همچنین محدودیتهایی را برای سفر زنان به خارج از کشور بدون قیم اعمال کردند که با انتقاد جهانی مواجه شد که را «حبس زنان» خواندند.
«خانههای امن»(آگوست - دسامبر 2021)
پناهگاههایی به نام «خانههای امن» در سال های اخیر در کابل و برخی جاهای دیگر باز شده بودند که دختران و زنان قربانی خشونت که خانه خود را ترک کرده بودند میتوانستند به آنجا پناه ببرند.
هنگامی که طالبان قدرت را به دست گرفت، بسیاری از زنان ساکن در خانههای امن مخفی شدند و بدون هیچ اطلاعیه یا دستور رسمی این اماکن نیز ناپدید شدند.
حجاب (می 2022)
چند روز پس از ورود طالبان به کابل، چهره خیابانهای پایتخت تغییر کرد.
تصاویر زنان در تابلو سالنهای آریشگاه و روی دیوارها رنگ پاشیده شده بود و شعارهای جدید طالبان بر روی دیوارها نقش بسته بودند، در برخی به زنان توصیه میشد که حجاب داشته باشند.
در ژانویه/جنوری 2022، طالبان کارزار «رعایت حجاب» را آغاز کردند و بیلبوردهای زیادی در سطح شهر نصب شدند.
چند ماه بعد، در 7 ماه می، طالبان یک فرمان پوشش برای زنان را اعلام کرد و گفت که همه زنان باید صورت خود را در ملاءعام بپوشانند وگرنه «ولی مرد» آنها مجازات خواهد شد.
رانندگی (مه 2022)
در همین ماه به آموزشگاهها(کورس دریوری) رانندگی در اکثریت ولایات توصیه شد که زنان را آموزش ندهند.
دورههای آموزش زبان و دروس دینی (سپتامبر 2022)
در سپتامبر 2022، مسئولان برخی از مراکز آموزش زبان در کابل و سایر ولایات گفتند که طالبان مراکز آموزشی آنها را تعطیل کرده و اصرار شده که معلمان زن برای دانش آموزان زن استخدام شوند و آنها را از صنفی های مرد جدا کنند.
رشتههای دانشگاه (اکتبر 2022)
در هفته اول اکتبر 2022، امتحانات ورودی دانشگاهها در 33 ولایت آغاز شد، اما این اولین بار بود که انتخاب رشته برای دانشجویان دختر محدود شد.
زراعت، طب، انجنیری ساختمان و معدن از جمله رشتههایی بود که در برخی شهرها و ولایتها متقاضیان زن اجازه ورود نداشتند.
پارکها، حمامهای زنانه و باشگاههای ورزشی (نوامبر 2022)
در روزهای آغازین حکومت خود، طالبان برای محدودکردن زنان از رفتن به پارکها، حمامهای زنانه، باشگاههای ورزشی یا ورزشگاهها کاری انجام نداده بودند.
با این حال، در 27 مارس 2022، وزارت امر به معروف و نهی از منکر طالبان، بیانیهای صادر کرد و روزهایی را برای زنان و مردان برای رفتن به پارکهای عمومی مشخص کرد. حدود سه ماه بعد، یک پارک ویژه زنان در کابل به نام «شراره باغ» از سوی طالبان بسته شد.
جشن فارغ التحصیلی (دسامبر 2022)
در آخرین ماه سال 2022، رسانههای اجتماعی مملو از جشنهای فارغالتحصیلی دانشجویان پسر بود که در تالارهای بزرگ عروسی کلاه خود را به هوا پرتاب میکردند، اما دانشجویان دختر برخلاف سالهای گذشته در جشنهای فارغالتحصیلی غایب بودند.
بعد، برخی از دانشجویان دختر تازه فارغ التحصیل گفتند که از برگزاری جشن فارغ التحصیلی خود در خارج از دانشگاه منع شدهاند.
تحصیل دانشگاه (دسامبر 2022)
دانشجویان دختر در دانشگاه کابل، دانشگاهها در بهار سالهای(1401-1402) بازگشایی شدند اما زنان از آن زمان تا اطلاع ثانوی از تحصیلات عالی منع شدهاند.
21 دسامبر 2022 روزی بود که وزارت تحصیلات عالی دولت طالبان دختران را از تحصیلات عالی منع کرد و دروازه دانشگاههای دولتی و خصوصی را به روی زنان تا «اطلاع بعدی» بست.
سازمانهای غیردولتی (دسامبر 2022)
در 24 دسامبر 2022، حکومت طالبان کارهمه کارمندان زن در سازمانهای غیردولتی ملی و بین المللی را ممنوع اعلام کرد.
وزارت اقتصاد طالبان در نامهای از این سازمانها خواسته است تا کارمندان زن خود را تا اطلاع ثانوی تعلیق کنند.
طالبان دلیل این امر را رعایت نکردن «حجاب اسلامی» و «سایر قوانین و مقررات دینی» گفته است.
ازدواجهای اجباری و زیر سن دختران
در بخشی از گزارشی ریچارد بنت، گزارشگر ویژهی حقوق بشر سازمان ملل متحد برای افغانستان آمده است که محیط محدودکنندهی توأم با بحران اقتصادی، افزایش میزان فقر و بیباوری به آینده سبب شده است تا زنان و خانوادههای آنان با فشارهای شدید روبهرو شوند.
افرادی که با آنان مصاحبه صورت گرفته است از افزایش تنشها در خانه و خشونت خانگی سخن گفتهاند.
همچنین در گزارش ریچارد بنت آمده است که فشارهای اقتصادی سبب افزایش ازدواجهای اجباری و زیر سن، فروش کودکان و اعضای بدن میشود.
تنها بین دسامبر 2022 و فبروری 2023، سازمان بینالمللی مهاجرت (آیاوام) حدود 578 گزارش ازدواج اجباری را دریافت کرده است که 361 مورد آن را ازدواج در سنین طفولیت تشکیل میدهد.
یکی از مصاحبهشوندگان گفته است: "شمار زیادی از خانوادهها به این باور اند که بهتر است فرزندشان را به هدف ازدواج بهفروش برسانند تا اینکه از گرسنگی بمیرند."
یکی از آموزگاران یک مکتب متوسطه به کارشناسان گفته است که ازدواجهای قبل از وقت و اجباری در میان دانشآموزان سابق وی به یک امر معمولی مبدل شده است، چون دروازهی مکتب بهروی آنان بسته است.
افسردگی و خودکشی زنان و دختران
در بخش دیگر گزارش ریچارد بنت آمده است که در مورد افسردگی و خودکشی به ویژه در میان دختران نوجوان که از ادامه تحصیل منع شدهاند، گزارشهای فراوان وجود دارند.
به نقل از گزارش، این در واقع برخلاف ادعاهای طالبان است که میگویند از اگست 2021 تا کنون قضایای خودکشی کاهش یافته و صحت روانی بهبود یافته است.
در سروی ماه مارچ 2023، حدود 47.6 درصد پاسخ دهندگان (1005 تن) حداقل یک زن یا دختر را میشناختند که از اگست 2021 بدینسو از اضطراب یا افسردگی رنج می برد.
همچنین حدود 7.8 درصد از پاسخ دهندگان (164 تن) یک زن یا دختر را میشناختند که اقدام به خودکشی کرده است.
هر یک از زنانی که با کارشناسان صحبت کرده، نگرانیجدی شان را در مورد صحت روانی زنان و دختران ابراز داشتند.
کارشناسان با یک نفر از متخصصین زن صحت روانی صحبت کردند که ارزیابی وی نشان داد حدود 90 درصد شاگردان، زنان و دختران جوان، از مشکلات صحت روانی رنج می برند.
سرکوب اعتراضات زنان و مقاومت آنان
از آگست 2021 زنان بارها علیه سیاستهای طالبان تظاهرات کرده و خواستار حقوق تحصیل، کار و آزادی شدهاند.
اکثرا این تظاهراتها با اعمال فشار، ترس، دستگیری، بازداشت خودسرانه و بدرفتاری روبهرو شدهاند.
به نقل از این گزارش، کارشناسان به گزارشهای متعدد معتبر در مورد لتوکوب «وحشیانه»، دستگیری و توقیف خودسرانهی زنان معترض توسط طالبان دست یافتهاند که نشان میدهند شمار زیادی از این زنان پس از مدتی با ارائهی تضمین برای توقف فعالیت و سکوت رها شدهاند.
در گزارش بنت و گروه کاری تبعیض آمده است که با وجود تهدیدهای دوامدار، اعمال فشار و ترس از بازداشت، شکنجه و توقیف، زنان هنوز هم بهعنوان مدافعان اصلی از حقوق خود دفاع میکنند و با استفاده از روشهای خلاقانه و شجاعانه دست به تظاهرات میزنند.
در این گزارش گفته شده است که هرچند زنان افغانستانی توانستهاند در سطح بینالمللی در شورای حقوق بشر و شورای امنیت صدایشان را بلند کنند، "اما متأسفانه آنان از نشستهای مهم جامعهی بینالمللی که وضعیت افغانستان را مورد بحث قرار دادهاند، کنار زده شدهاند"
در این گزارش آمده است: "زنان و دختران افغان برای اعادهی حیثیت شان، به مقاومت و مبارزهیشان -ولو نفسگیر هم باشد- ادامه میدهند. عزم و ارادهی آنان برای دستیابی به حقوق شان، از طریق ابتکارات خلاقانه و صلحآمیز، درخور تمجید و حمایت است"
در این گزارش تأکید شده است که جامعهی بینالمللی باید همچنان اوضاع افغانستان را از نزدیک دنبال کند و در راستای حمایت از حسابدهی در برابر قضایای جدی نقض حقوق بشر گامهای مشخص بردارد.
نویسندگان این گزارش از طالبان خواستهاند که با لغو تمام فرامین و دستورات آگنده از تبعیض، از رعایت تعهدات بینالمللی حقوق بشر در افغانستان اطمینان حاصل کنند.
ادعای کمفهمی زنان در امور قضا
حزب الله ابراهیمی، رئیس «تدقیق و مطالعات» دادگاه عالی طالبان در یک نشست خبری گفت که در دو سال گذشته این گروه ضرورتی به قاضیهای زن، احساس نکردهاند.
او افزود که: "ما تا حالا این نیاز را احساس نکردهایم و این ضرورت را درک نکردهایم که به قاضیان زن نیاز شود و آنها بیایند و در محاکم وظایف شان را به پیش ببرند."
این عضو دادگاه عالی طالبان ادعا کرد که قاضیهای زن در نظام گذشته "در مورد فقه و اصول شرعی، معلومات کافی نداشتند و نمیتوانستند که بر اساس فقه حنفی، قضایای مردم را فیصله کنند"
طالبان در حالی این ادعا را مطرح میکنند که در نظام پیشین افغانستان، زنان بر اساس دانش حقوقی و قضائی، به عنوان قاضی در دادگاهها، تعیین می شدند و حضور مؤثری در دادگاههای افغانستان داشتند.
گروه طالبان در حالی ادعای «کم فهمی» قاضیهای زن را در امور فقهی مطرح میکنند که شماری از قاضیهای که این گروه برای ولایتهای افغانستان تعیین کردهاند، سواد خواندن و نوشتن درست را ندارند.
عدم اشتراک زنان در جشن های عید رمضان و عیدقربان
طالبان افغانستان در اعلامیه رسمی در سراسر افغانستان مانع از حضور زنان در اجتماعات عید فطر و عید قربان شد. دو یادداشت مشابه حاکی از آن است که رهبران طالبان در اعلامیه های مذکور گفته اند "بیرون رفتن دسته جمعی زنان در روزهای عید فطر و عید قربان ممنوع است."
بستن آرایشگاه های زنان
حکومت طالبان توضیحی نداده است که چه چیزی باعث این ممنوعیت آرایشگاه های زنانه شده است، یا در صورت بسته شدن سالنها، چه جایگزینهایی برای زنان در دسترس خواهد بود.
مقامات طالبان در افغانستان دستور بستن تمام آریشگاههای زنانه را صادر کرد. سالنهای زیبایی یکی از معدود مکانهای عمومی باقیمانده است که زنان به آن دسترسی دارند.
منبعی در اتاق تجارت و صنایع افغانستان به بیبیسی گفته است که تصمیم اخیر طالبان برای بستن تمام آرایشگاههای زنانه باعث بیکاری حدود 60 هزار زن در سراسر کشور خواهد شد.
این منبع که نمی خواهد نامش فاش شود، افزود که 3100 سالن زیبایی زنان در کابل پایتخت و 12 هزار آرایشگاه زنانه در کل کشور فعالیت دارد که در هر یک به طور متوسط پنج زن مشغول به کار هستند.
این منبع به بیبیسی گفت که وزارت «امر به معروف و نهی از منکر» حکومت طالبان نیز به طور شفاهی به آنها هشدار داده است که در مورد تعطیلی آرایشگاهها با رسانهها صحبت نکنند.
طالبان و تفریح زنان
روه طالبان از زمان تسلط دوباره بر افغانستان، محدودیت هایی شدیدی را بر حق تفریح و شادمانی زنان این کشور وضع کرده و اکنون این حق را به صورت کامل از آنان سلب کرده اند.
در ماه عقرب سال 1401 خورشیدی گروه طالبان با صدور یک دستور جدید حضور زنان را به صورت کل در پارک ها و تفریحگاه های کابل و سایر شهرهای افغانستان ممنوع کردند. این دستور به مالکان پارک ها و مجتمع های تفریحی در کابل به صورت شفاهی اعلام شده بود و در ولایت دیگر با نشر اعلامیه و ابلاغ عمومی آن.
در آخرین مورد، طالبان حضور زنان را در پارک ملی بند امیر در ولایت بامیان در مرکز افغانستان، ممنوع کردند.
محمد خالد حنفی، سرپرست وزارت موسوم به «امر به معروف و نهی از منکر» از سوی طالبان، در سخنرانی خود در بامیان اعلام کرد که تا زمان تهیه «یک اصول» زنان نمی توانند به بند امیر بروند.
او از جنگجویان و مأموران امر به معروف و نهی از منکر این گروه در بامیان خواست که این دستور را تطبیق کنند و تأکید کرد که «سیاحت» برای زنان «نه فرض است و نه واجب است.»
بند امیر مجموعه ای از هفت از دریاچه طبیعی در 70 کیلومتری مرکز شهر بامیان است و یکی از بزرگترین جاذبه های گردشگری افغانستان به شمار می رود.
پس از تسلط طالبان بر افغانستان، بسیاری از بازدیدن کنندگان از پارک ملی بندامیر، مردان بوده اند، اما حضور زنان در این پارک ملی، هنوز به صورت رسمی ممنوع نشده بود.
پیش از سقوط نظام جمهوری در این کشور، سالانه هزاران زن و مرد برای گردشگر به بامیان می رفت و جشنواره ها مختلف فرهنگی در این ولایت با حضور پرشور جوانان دختر و پسر بر گزار می شد.
واکنش های داخلی
باوجود از حاکمیت طالبان دوسال میگذرد هنوزهم برخی از مقامهای طالبان گفتهاند احکامی که پیرامون محدودیت زنان صادر شده است، موقتی است و میتواند پس از اعمال تفکیک جنسیتی شدیدتر و در صورت رعایت پوشش محافظه کارانه، اصلاح شود. اما مقامهای دیگر به شدت از این احکام حمایت کردهاند.
ذبیح الله مجاهد، سخنگوی رژیم طالبان گفت:"نگرانیهای آنان قابل درک است" اما هیچ کشوری باید در امور داخلی افغانستان مداخله نکند.
او با نشر اعلامیه گفته است که حکومت طالبان در خصوص تحصیلات دختران "گامهای موقتی برداشته که با مساعد شدن زمینه این مشکل رفع خواهد شد".
همزمان ندیم سرپرست وزارت تحصیلات رژیم طالبان که در تلویزیون دولتی گفت: زنان در پوهنتونها را متهم کرده که قوانین پوشش اسلامی سختگیرانه را رعایت نمیکنند و به جای آن لباسهایی به تن میکنند که "زنان برای رفتن به عروسی میپوشند ".
در ادامه گفت «بعضیها میگویند، چرا مکاتب را باز نمیکنید یا به آموزش مختلط دختران و پسران اجازه نمیدهید، و یا به زنها اجازه کار نمیدهید. برای ما دین خدا مهمتر از توسعه و پیشرفت تمدن در جامعه است."
وزیر تحصیلات عالی گروه طالبان نهتنها اکتفا به بسته کردن دانشگاهها نکرده، بلکه در بیانیهای در شبکه ملی که زیر حاکمیت طالبان فعالیت میکند، دلیل مسدود کردن دانشگاهها به روی دختران را در چهار مورد که در حقیقت توهین و اهانت بزرگی به تمامی زنان و دختران این کشور است، بیان کرد:
1- حضور دختران در خوابگاه و رفتوآمد آنها بدون محرم؛
2- عدم رعایت حجاب از سوی دانشجویان دختر؛
3- اختلاط میان زنان و مردان در دانشگاهها؛
4- حضور زنان در دانشکدههایی مثل مهندسی و زراعت که «به عزت و وقار آنها» نیست.
از طرفی داکتر نعیم وردک رییس دفتر طالبان در قطر گفته که زنان افغان نیازی به کار ندارند و "اگر جامعه بین المللی میخواهد به زنان کمک کند، باید آن را به شوهران آنها تحویل دهند تا با همسرانشان شریک شوند."
درعین حال سرپرست پیشین وزارت معارف طالبان به تاریخ 20 سنبله 1401 در ولایت ارزگان در یک نشست خبری، علت باز نشدن مکاتب دختران را محدودیتهای فرهنگی دانست. وی گفت: «در مناطق دورافتاده مردم نمیخواهند که دختران جوان خود را به مکاتب بفرستند.» واقعیت اما این است که در زمان کرزی در هر قریه و ولسوالی مکاتب دخترانه فعال بود و دختران درس میخواندند، ولی پس از تهدید طالبان، بخشی از مکاتب در تعدادی از قریهها مسدود شد.
همچنان شیرمحمد عباس ستانکزی، معاون سیاسی وزارت خارجه طالبان، در یک گردهمایی در کابل به تاریخ 5 میزان 1401 خواستار بازگشایی هرچه زودتر مکاتب دخترانه شد. وی گفت: «تعلیم بر مرد و زن فرض است و در برابر تعلیم دختران هیچ مشکل شرعی وجود ندارد.» در همین گردهمایی سرپرست وزارت امر به معروف این گروه اظهارات وی را رد کرد و تعلیم عصری را مباح خواند. از اظهارات وی چنین برمیآید که مکاتب دخترانه به فرمان امیر طالبان بسته شده است؛ چون او گفت که تطبیق حکم «امیر» در مقابل یک عمل مباح، واجب است.
این درحالی است که به تازگی جبهه مقاومت ملی افغانستان به رهبری احمد مسعود، در پیامی که به مناسبت عید سعید قربان منتشر کرده، خواستار اتحاد گروه ها و نخبگان سیاسی این کشور برای پایان دادن به «سلطه طالبان» شده است.
در پیام این جبهه ضد طالبان آمده است که "تجربه نزدیک به دو سال حضور این گروه در قدرت نشان داد که شناخت ما از ذات خشن و اصلاحناپذیر طالبان دقیق بوده است"
جبهه مقاومت ملی گفته است که"به همین جهت، یکبار دیگر از مردم آزاده و با شهامت خود و از همه گروهها و نخبگان سیاسی در داخل و خارج کشور میخواهیم که برای پایان سلطه این گروه خشن و اجیر، با هم متحد شده و مسئولیت تاریخی خود را در قبال وطن و مردم مظلوم ما و نسل امروز و آینده کشور ادا نماییم"
این جبهه در بخش دیگری از پیام خود گفته است که طالبان «اقدامات خائنانه» و «جنایت کارانه» خود را صبغه قومی دهند و در تلاش «تیز کردن آتش نفاق داخلی» هستند.
جبهه مقاومت ملی گفته است که "از نخبگان سیاسی و فرهنگی همه اقوام مخصوصا پشتون های کشور می خواهیم که با روشن ساختن ماهیت بیگانه پروری طالبان، سهم خود را در کارزار عدالت خواهی برای ایجاد یک آینده مشترک و متحد ادا نمایند"
همزمان شورای مقاومت ملی برای نجات افغانستان که متشکل از رهبران احزاب سیاسی و مقامات حکومت پیشین افغانستان است، در اعلامیه ای گفته است که می کند جریان های سیاسی مخالف طالبان زیر چتر واحد جمع شوند.
در اعلامیه این شورا آمده است که "شورای مقاومت ملی از هر صدا و اقدام مخالفت و مبارزه با گروه طالبان حمایت و تلاش مینماید که تمامی جریانهای سیاسی در چتر واحدی برای مبارزه وسیعتر با گروه طالبان و نجات کشور از وضعیت موجود، گردهم بیایند"
با این حال، رحمتالله نبیل، رییس پیشین امنیت ملی افغانستان، در واکنش به این تصمیم طالبان گفته است که «امارت اسلامی برای بقای خود مجبور است مردم را در تاریکی نگاه کند.» به گفتهی او، علم و دانش سبب توسعهی فکری جامعه و روحیهی آزادی میشود؛ «در حالی که امارت اسلامی بقایش را به نافهمی نسل جوان مرتبط میداند.»
اسماعیل مشعل که یک دانشگاه خصوصی را در کابل اداره میکند، قبل از بازداشت اش توسط استخبارات طالبان گفت از محدودیتهایی که زنان در افغانستان با آنها روبهرو هستند، بیش از حد ناراحت است.
«من از پدران میخواهم که دست دخترانشان را بگیرند و آنها را به مکتب ببرند، حتی اگر دروازهها بسته باشد.»
او لاغر اندام، خوش لباس و ترکیبی از سرکشی و عواطف و احساسات است.
اودر حالی که تلاش میکرد اشکهایش را نگهدارد، گفت: «حتی اگر اجازه ورود ندارند. باید این کار را روزانه انجام دهند. این کمترین کاری است که میتوانند برای اثبات مرد بودنشان انجام دهند.»
«من احساساتی نیستم، این درد است. مردان باید در حمایت از آنها در کنار شان بایستند و از حقوق زنان و دختران افغان دفاع کنند.»
درهمین حال سمیه فاروقی، رئیس تیم دختران روباتیک افغانستان در نشست "آموزش را نمیتوانیم به تأخیر بیاندازیم" این کار طالبان را وحشت نامید.
او گفت، از زمانیکه طالبان دختران را از مکتب و پوهنتونها محروم کردهاند، دنیا را برایشان به زندان مبدل ساخت.
به گفته سمیه فاروقی، در حال حاضر دختران و زنان افغان به علت ظلم و ستم اذیت میشوند، زیرا آنها از تحصیل، مشارکت و کار کردن محروم هستند.
بانو فاروقی از جامعه جهانی خواست، تا بهجای حرف گامهای عملی بردارد، زیرا بهگفته او، عمل واقعی و معنیدار میتواند تغییر مثبت ایجاد کند.
معصومه صابری" فعال حقوق زنان افغان در گفتگو با خبرگزاری شفقنا درباره تداوم محدودیتهای روز افزون طالبان گفت: «کارنامه طالبان به عنوان یک گروه مذهبی و ایدئولوژیکی به خوبی نشان میدهد که تمام اقدامات آنان برگرفته و برپایه نوع خاص نگاه مذهبیشان است. این گروه در دهه هفتاد با همین دیدگاه زنان را در پستوی خانهها فرستادند و از هرگونه فعالیت آنان جلوگیری کردند.آنها به دلیل حضور نشستهای قطر و دوحه با بازیهای سیاسی آشنا شدند، به نوعی نیازهای جامعه جهانی را شناختند. از سوی دیگر جامعه افغانستان دیگر مانند گذشته نبوده بلکه طالبان با نسل بسیار فعال و پویا روبه رو شدند به همین علت در تعامل با جامعه جهانی و مردم سعی کردند، رویه مماشات و تساحل را داشته باشند. هنگامی جامعه جهانی به خواستههای خود نرسیدند تلاش دارند با اعمال فشارهای بیشتر برزنان جامعه جهانی را به صحنه مذاکره بیاورند."
درهمین حال تعداد از شهروندان افغانستان در صنف ها و رشته های مختلف برعلاوه تحصیل نموده اند دارای تجارب نیز میباشند روایات خویش را در دوسال حاکمیت طالبان بیان نموده اند:
«عایشه» 22 ساله دانشجوی ژورنالیزم میگوید: «من بدون کدام مبالغه، رشته روزنامه نگاری را دوست داشتم و مدتی هم در رادیو و شبکه های تلویزیون شاغل بودم، میخواستم از این مجرا صدای مردمم باشم. من تنها عضو خانواده هستم که کار میکنم و نانآور خانواده محسوب میشوم، این مدت به سختی کار کردم، درس خواندم و سعی کردم قوی بمانم تا به آرزوهایم برسم.»
بانو عایشه در ادامه گفت که طالبان یک وسیله هستند برای تمثیل و تأمین منافع کشور های ذینفع در افغانستان، به همین ترتیب آنها بر اساس آجندای بیرونی اقدام و عمل می کنند. بناً جامعه بین المللی اگر می خواهند که مبارزه صادقانه با طالبان داشته باشند باید سیاست های یک بام و دو هوا را کنار بگذارند، تعامل با طالبان را کنار بگذارند و یک مسیر مشخص مبارزاتی را تعریف کنند که با طالب هستند یا کنار مردم افغانستان؟
«شریفه» 20 ساله یکی دیگر از دانشجوی رشته اقتصاد با هزار آرزو و هدف در شهر کابل اما به او و هم صنفنی هایش اجازه ورود به پوهنتون را ندادند، موصوف که از صدایش اندوه گلوگیر میبارد، میگوید خسته شدهایم از این رفتارهای طالبان:"درحالی که جهان در فکر فتح سیارۀ منظومۀ شمسی است رژیم طالبان؛ ما را از حق قانونی و شرعیمان(تحصیل در مکتب و پوهنتونها) محروم کرده است.»
وی در ادامه صحبت هایش گفت: دوسال از حضور ننگین گروه منسوب به طالب در جغرافیای بنام افغانستان گذشت و در این مدت، مردم این سرزمین ، آنچه که در زندگی داشتن از دست دادند؛ مال و داری شان، شغل شان، معاش شان، زمینههای کاری شان، عزت و شرف و قار شان را از دست دادند. مهمتر از همه، مردم افغانستان امید شان را به زندگی از دست دادند. در حال حاضر، هیچ روزنه امیدی برای مردم باقی نمانده است. در مقابل اما؛ چیزی جز انسانستیزی، زنستیزی، انسانکشی، کوچاجباری، نسلکشی و اپارتاید جنسیتی بدست نیامده است. بنابراین، مردم افغانستان، همه چیز را از دست دادند و در مقابل هیچ چیزی را به دست نیاورند.
ثریا نویسنده است. او دلشکستگی خود را از زمانی که زندگیاش با آمدن طالبان تغییر کرد، توصیف می کند، اما میگوید که آرامش را در کتابها و به اشتراک گذاشتن آنها با زنان دیگر یافته است:
«برای خودم، خواهرانم و برای آینده نامعلوممان گریه کردم. اما آیا اشک ریختن فایدهای دارد؟ بعد از نیم ساعت تصمیم گرفتم قوی باشم و به خودم و بقیه خواهرانم نیرو ببخشم. در صفحه فیس بوکم و در استوری اینستاگرامم نوشتم: 'تصمیم گرفتم فردا یک صفحه بیشتر از امروز کتاب بخوانم، روزی یک فیلم ببینم، روزی یک پادکست گوش کنم، روزی یک صفحه کتاب انگلیسی بخوانم، روز پنج دقیقه برقصم و روزی نیم ساعت ورزش کنم.' شما چه تصمیمی برای فردا گرفتهاید؟»
«در این زمانبندی جدید اوقاتم، میتوانستم بیشتر در خانه کار کنم، بیشتر بنویسم، بیشتر بخوانم، گروههای مطالعه ایجاد کنم، ورزش کنم، آشپزی کنم و در نهایت برقصم. این فهرست کارهایی بود که نمیتوانستم در حین رفتن به دفتر انجام دهم. اما اکنون به راحتی میتوانم همه این کارها را طبق برنامه روزانه انجام دهم. من همیشه با خواندن و نوشتن آرامش دارم.»
«یک کتابخانه مجازی در تلگرام دارم که بیش از هزار کتاب در این کانال آپلود کردهام و در دسترس همه خوانندگان قرار دادهام تا بخوانند و لذت ببرند. سه هفته پیش، پیامی از یکی از دوستانم دریافت کردم که نوشته بود: آیا می توانید مدتی یک گروه کتابخوانی با بیش از 50 دختر را رهبری کنید؟ این پیام یکی از بهترین پیامها برای من در این زمان بود و اکنون سه هفته است که گروه مطالعه را هدایت میکنم.»
«سعی میکنم خودم را مشغول نگهدارم و به چیزهایی که از دست دادهام فکر نکنم، مدیریت این موضوع برای من واقعا سخت است، اما به تلاشم ادامه میدهم.»
«حمیده» 24ساله که آخرین سال دوره پوهنتون اش میباشد میگوید: «بعد از آمدن گروه طالبان شرایط بسیار دشوار و مشکل شد، این مدت بابت این معضله مدتی خودم را ناپدید کرده بودم، با این حال باز برگشتم به زندگی اما رژیم طالبان دیوار سختی به با سوی استفاده به اسم دین روبهروی ما ایجاد نموده است. فشارهایی که به زنان میآید حتی باعث میشود که برخی از خانوادهها اجازه ندهند دختران از خانه بیرون بیایند.»
"او خواهان مداخله جامعه جهانی و نهادهای قانونی بینالمللی برای حل این مشکل است و میگوید: «جامعه جهانی و سازمان ملل متحد تا کنون اقدام جدی علیه طالبان انجام نداده است. لازم است که سازمان ملل متحد فشارها را بیشتر کنند و حتی اجازه سفر به رهبران طالبان ندهند و کمکهایشان را مشروط به تحصیل دختران کنند".
«مریم» 21 ساله که سال سوم دانشگاه اش است میگوید:«گروه طالبان در واقعیت اصل از جامعه و فطرت زن میحراسند، نمیخواهد زنان در افغانستان پیشرفت کنند. اینها در کشور یک مشت بلهگو و متملق دارند که از فساد، قومگرایی، جنایت، خیانت،برداشتهای تندروانه از دین حمایت میکنند. درد ما این است که مردان جامعه ما فقط مینشینند و نگاه میکنند، حتی وقتی که هنگام اعتراضات و گردهمایی ها، افراد منسوب به طالبان روی زنان با موتر آب پاش، آب میریختند، تعدادی از مردان یا نظارهگر بودند یا میخندیدند.»
«فریحه» که 30 سال سن دارد و در یکی از پوهنتونهای دولتی کشور منحیث استاد تدریس میکرد. میگوید: «آخرین بار پنجشنبه دو هفته پیش از فرمان ممنوعیت حضور زنان در دانشگاهها به پوهنتون رفتم، روز قبلش طالبان فرمان ممنوعیت حضور زنان در دانشگاهها را صادر کرد، البته تا پیش از این هم صنف ها جدا بود، پسرها و دخترها در زمان و روزهای متفاوت به پوهنتون میرفتند، اما حالا اجازه ورود هم نمیدهند. چندباری که خواستهایم برویم پوهنتون و پیگیری کنیم که این ممنوعیت تا کی ادامه پیدا میکند، حتی اجازه ورود به ما ندادند.»
فریحه در ادامه صحبت هایش میگوید: «گروه طالبان زنان منتقد را بازداشت میکند و از آنها اعترافات اجباری میگیرد که بگویند از خارج از کشور و یا از جبهه موسوم مقاومت ملی دستور میگیرند تا به سرکها، جاده ها و کوچه ها بیایند، بعد با سند خانه و وثیقه آنها را آزاد میکنند و قبل از آزادی از خانواده آنها تعهد میگیرند که دیگر در تجمعات و تظاهرات شرکت نمیکنند و حتی تعهد میگیرند که زنان معترض خاک افغانستان را ترک کنند.»
این پژوهشگر در خصوص دیدگاههای متفاوت طالبان نسبت محدودیتهای زنان میگوید که من اعتقاد دارم در درون طالبان یک جریان سیاسی وجود دارد که این جریان در قطر هم نقش اساسی را ایفا کرده است. گروهی از طالبان اعتقاد دارند باید به قوانین جهانی نزدیکتر شوند اما به دلیل اینکه گروه دیگردارای دیدگاه مذهبی هستند، قادر نیستند دیدگاههای خود مطرح و عملی سازند و به ناچار وفادار به گروه مذهبی هستند. به همین دلیل دیدگاههای مذهبی را اعمال میکنند تا جامعه جهانی ناچار شود با بدنه سیاسی طالبان ارتباط برقرار کند و آنها را به رسمیت بشناسد تا حقوقهای حداقلی انسان برای یک زن افغان محقق شود.
«حوا» یکتن دیگر از استادان دانشگاه میگوید: «رژیم طالبان اعلام کرده است که این ممنوعیت و محدودیت ها تحصیل زنان در پوهنتونها محدود است و برای تغییرات در ساختار پوهنتونها و مباحث درسی شکل گرفته است، اما به نظر میرسد این بحث فقط برای توقف اعتراضها، تظاهرات ها و فشارهای منطقه ای و بینالمللی است و تصمیم بر تداوم این محدودیت باشد، چراکه پیش از این و هنگام بستن مکاتب برای دختران هم اعلام شد که تازمان محدود و معیّن است و دلیلش را به مباحث درسی ربط دادند و گفتند که کتابها براساس آموزههای غیراسلامی تالیف شده و خلاف اموزه های دینی است اما حالا بیش از (500) روز از تعطیلی مکاتب گذشته و خبری نشده است.»
او معتقد است: «این محدودیتها و ممانعت ها و مشکلات فقط شامل حال بانوان نمیشود، اقایان نیز دچار مشکلات وافر میباشند، بارها شده که اقایان را بدون دلیل بازداشت میکنند تا مطمئن شوند که مثلا از نیروهای مسلح مخالف طالبان (جبهه مقاومت ملی) نباشند.به لباس و پوشش مردان گیر میدهند، آنها را مورد برعلاوه توهین وتحقیر، سرزنش و مورد شکنجه قرار میدهند که چرا ریش و عمامه ندارید. من خودم شاهد آزار و شکنجه وحشتناک یک فرد معتاد از سوی ماموران رژیم طالبان بودم که گوشه جاده/ سرکها نشسته بود و حال خوبی هم نداشت.»
همزمان "الهه" آرایشگر که در نظام جمهوریت شغل آن رونق خوب داشت و فعلا بیکار شده است پیرامون فشارهای جامعه ملل بالای طالبان جهت رفع محدودیت ها بر زنان گفت: اگر فشار های اساسی و صادقانه بر رژِیم طالبان وارد شود، قطعا تأثیر گذار خواهد بود. همانطور که در دوره نخست حاکمیت این گروه شورای امنیت سازمان ملل متحد در یک روز بیانیه صادر کردند که طالب یک گروه افراطی است و باید بر علیه آنهاد مبارزه صورت بگیرد و در عرض دو هفته افغانستان را از حضور این گروه پاک کردند.
خانم الهه اضافه کرد: اگر جامعه ملل سختگیری های جدی وارد کنند، به شکل اساسی سفر های رهبران ارشد طالبان منع گردد، کمک های مالی که از مسیر کشور های مختلف به شکل نقدی به افغانستان انتقال پیدا می کند تا ثبات پولی افغانستان حفظ شود، تحت عنوان کمک های بشری مستقیما از طالبان حمایت صورت می گیرد، همه و همه اگر قطع شوند و دفتر دوحه را بسته نمایند. تغییر این گروه تندرو حتمی است. تغییر بر رژیم طالبان فقط از راه اعمال فشار امکان پذیر است و نه از طریق تغییر باور ها، چرا که باور طالب از آدرس کشور های مشخص برنامه گیری و تطبیق می شود و بدین ترتیب طالب و هم حامیانشان در بیرون از مرز های افغانستان باید تحت فشار قرار بگیرند. وی ادامه داد که مانفیست این گروه یک دیدگاه سیاسی است نه یک دیدگاه شرعی و دینی و دیدگاه سیاسی بر اساس منافع سیاسی قابل تغییر وتعدیل است.
فروهر یکی از کارمندان مطبوعات که در یکی از ادارات قبلا کار مینمود میگوید: بهعنوان یک خبرنگار زن حق مصاحبه با مردان را ندارد. «بهعنوان خبرنگار زن با محدودیتهای زیادی روبهرو هستم. نمیتوانم برای تهیه گزارش بیرون بروم. بارها از سوی طالبان مورد خشونت لفظی قرار گرفتهام و در نحوه پوشش هر روز با محدودیت جدیتری مواجه هستیم.»
سمیه خبرنگار دیگری می افزاید: طالبان همواره از روند اطلاع رسانی خبرنگاران انتقاد داشته و به آنها هشدار دادهاند که خبرها و گزارشهای خلاف منافع طالبان را منتشر نکنند.
به گفته این خبرنگار، اگر خبرها و گزارشات به نفع طالبان باشد یا همانطور که آنها میخواهند منتشر شود، کاری ندارند؛ اما اگر خلاف آنچه باشد که آنها میخواهند، خبرنگاران با تهدید، احضار و بازداشت روبهرو خواهند شد.
این خبرنگار همچنین میگوید: «طالبان تلاش دارند تا فعالیت رسانهها را محدود کنند. آنها حقیقت را دوست ندارند. من به خاطر نشر یک خبر در شرایطی بودم که میخواستم ولایت را ترک کنم.
وی با اشاره به سکوت جامعه جهانی در برابر طالبان گفت: «در سال 2001 جامعه جهانی به رهبری آمریکا به بهانه آزادی و برابری حقوق زنان به افغانستان آمدند. در طول بیست سال فعالیتهای گستردهای در حوزه زنان انجام دادند حتی گاهی برخلاف باورها و ارزشهای دینی مردم افغانستان عمل کردند. آنان همواره خود را وفادار به زن افغان میدانستند اما ناگهان افغانستان را ترک کردند. جامعه جهانی اکنون باید پاسخگوی وضعیت اکنون افغانستان باشد. طالبان گروهی خودمختار است و بارها اعلام کرده است که سیاستشان عدم دخالت در کشورهای دیگر است و نیز به دیگر اجازه نخواهند داد که در امور افغانستان دخالت کنند. جامعه جهانی اگر میخواست در برابر طالبان بجنگد هرگز افغانستان را ترک نمیکرد. جامعه جهانی اگر طالبان را بپذیر باید برخلاف آرمانهای بیست سال گذشته خود عمل کند. جامعه جهانی تلاش دارد با مدارا و عدم موضعگیری سریع طالبان را وادارکند برای به رسمیت شناختن برخی از خواستههای آنان را بپذیرد. از سوی دیگر جامعه جهانی دیگری هدفی ندارد و در واقع چیزی برای برنده شدن ندارد که بخواهد نقش فعالی داشته باشد. در حقیقت جامعه جهانی بسیار منفعل نسبت به زنان و مردم افغانستان نگاه میکند.
خانم "فریده" یکتن از فعالین حقوق زنان میگوید: پس ازشکل گیری حاکمیت طالبان، نهتنها بانوان؛ بلکه همه مردم افغانستان قربانی شدند. روزگار بر همه سخت آمد. فقر، بیچارگی، ناامنی، کوچاجباری، نسلکشی، پوشش اجباری، محدودیت فرصتهای شخصی، قطع روابط تجاری با اکثر کشورها، مواردی است که از سوی رژیم مستبد حاکم در افغانستان انجام شده و بر سرنوشت این مردم فقیر تأثیر گذاشته است. در این میان، تمرکز اساسی این گروه، زنان و دختران است؛ چون هدایت و فرمان از جای دیگری است. اگر این سرزمین دارای زنان با سواد و آگاه باشند، نظام تندرو طالبان را که از جانب چندین کشور رهبری میشود، نمیپذیرند و پایههای آن را فرو میریزانند. اگر زنان آگاه باشند؛ دیگر منافع کشورها از آدرس تطبیق پروژههای مخرب انسانکشی در این کشور برآورده نمیشود. زمانی که زنان بیدار، دانا و روشن ضمیر باشند، یک جامعه مستحضر است و جامعهی مستحضر، یوغ استبداد و ظلم را نمیکشد. این است که رژیم حاکم در افغانستان (طالبان) پس از اشغال شان، 30 فرمان برای محدودیت دختران و زنان صادر کرده است.
وی در ادامه صحبت هایش افزود: با این طرز بینش و اندیشه و این روش حکومتداری، هیچ وقتی جامعهی جهانی و کشورهای ذینفع رژیم طالبان را به رسمیت نخواهند شناخت. وقتی که دوست های استراتیژی شان امثال کشورهای پاکستان، قطر، ایران، چین، امارت و عربستان رژیم طالبان را در طول دوسال به رسمیت نشناختهاند، هیچ دول منطقه و بین الملی این گروه مستبد را به رسمیت نخواهد شناخت. فعلا کشورها دنبال منافع سیاسی و ملی خود استند. رژیم طالبان، یک گروه افراطی است که در جغرافیای بنام افغانستان بستر سیاسی، مردمی و اجتماعی هرگز نداشته و ندارند. به همین منظور، هیچ انگیزه و برهان وجود ندارد که دنیای امروزی رژیم جاکم (طالبان) را به رسمیت بشناسند.
مشهوده که برای پشتیبانی از اقتصاد خانوادهاش کار میکرد، میگوید که حق آموزش و کار از حقوق بنیادی هر فرد است.
مشهوده می گوید:"سرپرست بسیاری از خانوادهها یک بانو است و پدر خانواده و یا هم پسر بزرگ خانواده ندارند، پس طالبان باید به جای محروم کردن بانوان از حق کار، زمینه کار را برای آنان فراهم کند."
مدینه، کارمند یکی از نهادها، گفت: "خواست ما از طالبان این است که در این روزهای عید حکم ممنوعیت کار بر دختران و زنان را لغو کنند و اجازه بدهند که ما دختران و زنان به عنوان عضوی از جامعه در پیشرفت کشور خود سهیم باشیم."
شایسته صافی، بازیکن گلف در مورد چگونگی زندگی قبل از تسلط دولت طالبان، در جریان آن و آینده میگوید: قبل از تسلط طالبان، به پیشرفت و توسعه فکر میکردم، زیرا در آن زمان زنان حقوق خود را داشتند و نقش فعالی در جامعه داشتند، اما در حال حاضر از آینده بسیار ناامید هستم.»
«قبل از تسلط طالبان، به پیشرفت و توسعه فکر میکردم، زیرا در آن زمان زنان حقوق خود را داشتند و نقش فعالی در جامعه داشتند، اما در حال حاضر از آینده بسیار ناامید هستم.»
«در جامعهای که حقوق زنان هنوز به رسمیت شناخته نشده، چگونه میتوانم به پیشرفت و رسیدن به آرزوهایم فکر کنم؟ در این شرایط تنها امید ما به الله [خدا] است. دلم برای محیط کار، محیط امن، امنیت، اقتصاد خوب و سفر با دوستان تنگ شده است.»
واقعا نمیدانم که آیا همین روزها دوباره تکرار خواهد شد؟ زندگی در شرایط فعلی بسیار دشوار است و تنها کسی که در اینجا زندگی میکند میتواند آن را درک کند.»
فاطمه زن خیاط که تنها نانآور خانوادهاش بود و قبل از اینکه طالبان به او بگویند تجارتش را ببندد حامی مالی شوهر و فرزندانش بود. مییگوید:«انواع مختلف لباس از جمله لباسهای عروس، کودک و لباس سنتی محلی را دوختهام. آیینههای کوچک به لباسها اضافه میکردم، طرحها و پارچههای رنگی میدوختم.» اکنون هم از مشتریانم تماس دریافت میکنم، اما دستگاههای مورد نیاز را ندارم. این دستگاهها برای نصب در خانه خیلی بزرگ هستند، زیرا ما چند عضو خانواده در یک اتاق زندگی میکنیم. گذراندن زندگی به این شکل بسیار سخت است. من و شوهرم در حال حاضر بیکار هستیم و وضعیت مالی مان روز به روز بدتر میشود.»
گفت: دخترانم نیز قادر به حمایت از ما نیستند. گاهی اوقات ما از نزدیکان خود کمک دریافت میکنیم و همین. اینجا زمستان است و بسیار سرد. پولی نداریم که غذا بخوریم یا هزینه تحصیل پسرانم را بپردازیم. دخترانم هم دیگر نمیتوانند به مکتب یا دانشگاه بروند.»
صدیقه زن روانشناس توضیح میدهد که یکی از ترسناکترین تجربههای این روزها برای او زمانی است که خودرو حامل او را در یک ایست بازرسی متوقف میکنند. «احساس میکنید که نمی توانید نفس بکشید.»
«ما با وضعیت بسیار بدی مواجه شدیم، یک خودرو پر از افراد امارت [طالبان حکومت خود را امارت اسلامی اطلاق میکند] بودند و آنها از ما پرسیدند کجا میروید و اینجا چه میکنید.»
«اینطور نبود که مثلاً...یعنی از ما نخواستند موبایل یا کیفمان را بدهیم یا کیفمان را چک کنند. این کارها انجام نشد، اما آنها با این برخورد به آرامی ما را میکشند، مثل این که به آهستگی بخواهند مسموممان کنند.»
«ما را میترسانند، این احساس را به ما می دهند که... منظورم این است که... ما را با گلوله نمیکشند، اما با ایجاد یک مسئله با ترس ما را خواهند کشت. ترس این که یکباره بپرسند محرمت کجاست؟ یا بپرسند که قبلاً کجا کار میکردید؟»
مرسل مبشر، کارمند پیشین کمیسیون مستقل حقوق بشر میگوید:"کلماتی وجود ندارد که وضعیت اسفناک زنان افغانستان را توضیح بدهد؛ وحشتناک است. هیچ بخشی وجود ندارد که زنان در آن در امنیت باشند؛ به لحاظ جسمی، روانی، عاطفی، مالی، حقوقی، و… مسائل مربوط به زنان در همه جا با چالش روبهرو است. اگر از سطح اجتماع بگذریم، طالبان حتا زندگی خصوصی مردم را هم ویران کردهاند"
او تصریح میکند که در طی دو سال گذشته طالبان شماری از شهروندان را بیرحمانه شکنجه کرده و آنان را کشتهاند. عملکردی که سبب مهاجرت ناخواستهی هزاران شهروند و از همپاشیدن صدها خانواده شده است. افزون به این، مردان خانوادهها بهدلیل فشارهای گروه طالبان مجبور شدهاند که در محیط خانواده و روابط خانوادگی محدودیتهای وضعشده از سوی طالبان برای زنان را اعمال کنند که این رفتار تأثیرات منفی زیادی برجای گذاشته است.
واعظه رحیمان یکتن از فعالین مدنی در خصوص اقدامات کشورهای اسلامی نسبت به مسئله زنان افغان افزود:«کشورهای اسلامی همواره سعی کردند با طالبان گفتگو داشته باشند و با آنان ارتباط بگیرند. آنان همواره از طالبان درخواست کردند که حقوق زنان افغانستان را به رسمیت بشناسند و به زنان افغان اجازه تحصیل و اشتغال دهند اما آنان خواهان تامین منافع خود هستند.
رحیمان در پاسخ به این پرسش که چرا هر روز به زنان خارج از افغاستان عناوین و القاب متعدد داده میشود بیان کرد: جامعه جهانی همواره سعی میکند خود را به زن افغان وفادار نشان دهد. در طول بیست سال گذشته سازمانهای بینالمللی بسیاری به افغانستان آمدند و سعی کردند با سیاستگذاری در حوزه افغانستان اهداف خود را پیش ببرند. زمانی که به اهداف خود رسیدند به یکباره زنان افغانستان را سرگردان رها کردند. جامعه جهانی به زنان افغانستان خیانت کرد. تمام فضاهای اجتماعی که در بیست سال گذشته به زنان افغانستان داده شده بود، به یکباره از آنها گرفت شد. جامعه جهانی میخواهد با دادن عناوین و القاب به نوعی این خیانت را پوشش دهد.
میترا روفی یکتن از زنان تحصیل کرده که شغل خود را بعد از شکل گیری حکومت مجدد طالبان از دست داده است میگوید:" وی درخصوص بحرانی کنونی افغانستان میگوید که نیمی از جمعیت افغانستان حذف شدهاند، تمامی آنها نیروهای انسانی هستند که میتوانند در تمامی حوزههای اجتماعی، فرهنگی، دانشگاهی به توسعه و پیشرفت افغانستان کمک کنند و در واقع پیشگامان رشد و ترقی افغانستان باشند اما اکنون به یکباره حذف شدهاند. جامعه افغانستان با مهاجرتهای گسترده مواجه شده است و این برای آینده افغاستان بسیار نگران کننده است. از سوی دیگرجامعه افغانستان با مادرانی افسرده مواجه است مادرانی که نمیتواند نسل آینده را آنگونه که باید پرورش دهند.
روفی راهحل برون رفت از وضعیت کنونی افغاستان را «قانوگذازی و تدوین قوانین» دانسته و میگوید: «جدا از مسئله زنان باید در مرحله اول موضوع طالبان و جامعه حل شود. زمانی که هر دولتی پیروز میشود در ابتدا قانونگذاری و تدوین اساسی را جزء اولویتهای خود قرار میدهد اما اکنون بعد از گذشت دوسال طالبان هنوز هیچ قانونی را تصویب نکردهاند. همه مسائل برمبنای قوانین گذشته و یا برمبنای فتوای سلیقهای پیش میرود که این یک مشکل اساسی است. به همین دلیل روشنفکران، فعالان و نیز پیشگامان اهل سنت و شعیه باید تعامل با طالبان تمام فشار خود را برای قانونگذاری بگذارند. طالبان باید قانون ارائه کنند، قانونی که همه حوزههای مختلف ر ا برگرفته و شفاف و مشخص باشد. طالبان باید دیدگاه مورد نظر خود را در قالب قانون تدوین کنند. بعد از تدوین قانون آنگاه جامعه جهانی و مردم افغانستان باید قوانین آنان را ارزیابی کنند.
درعین حال عبدالله احمدی تسهیل کننده عمومی گروه مشترک کاری نهادهای جامعه مدنی افغانستان به رادیو فردا گفت: "اگر مکاتب و دانشگاه های دخترانه مسدود بماند، تمام دستاوردهای زنان از بین میرود و کشور دوباره به دوره سرازیری و سقوط فرهنگی و اجتماعی برمیگردد. این یک عقبگرد جبرانناپذیر زنان به دوره سیاهی است که در اثر آن چندین نسل از دختران این کشور از سواد و پیشرفت محروم میمانند. ما خواهان بازگشایی مکاتب و دانشگاه بروی دختران هستیم و باید تمامی مکاتب و دانشگاه ها زودتر بر روی دختران باز شود. ما خواهان شکوفایی دوباره نسل جدید دختران کشور هستیم. آنها حق دارند تا بر اساس قوانین مدنی و اسلامی تعلیم و تحصیل علم کنند."
او در ادامه افزود"متأسفانه بعد از روی کار آمدن گروه طالبان اکثر شهروندان از حقوق قانونی و شرعی شان محروم شدهاند. زنان و دختران که نیمی جمعیت کشور را تشکیل میدهند، از اساسیترین حقوقشان که تحصیل است محروم شدهاند. طالبان به دختران اجازه درس خواندن نمیدهند و این وضعیت زندگی را برای اکثریت شهروندان دشوار ساخته است. زنان نه تنها از حق تحصیل محرومند که اجازه فعالیتهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی نیز ندارند. زنان بدون «مَحرم» نمیتوانند به داخل و خارج افغانستان سفر کنند. زنان و دختران اجازه ندارند که ورزش کنند. افغانستان تنها کشور روی زمین است که به زنان و دختران اجازه تحصیل را نمیدهد."
آقای احمدی پیرامون دلیل محدودیت های فوق گفت: "احتمال دارد طالبان از مسئله تحصیل دختران به عنوان یک ابزار جهت معامله با جامعه جهانی برای به رسمیت شناختنشان استفاده کنند. یعنی مکاتب و دانشگاه دختران را بسته نگه دارند و بازگشایی را مشروط به دریافت مشروعیت از طرف جامعه جهانی کنند."
رژیم طالبان با کنار زدن نیمی از نیروی کار جامعه علاوه بر بانوان، به اقتصاد کشور نیز صدمه وارد می¬کنند. نابودی یا مدنظر گرفتن زنان تعادل نیروی کار در جامعه را بر هم می¬زند. زنان باسواد و دارای مهارتهای مهم دفترداری، از کار بیبهره شدند. برآیند اینکه ، برای انباشتن این جای تهی از نیروهایی استفاده می¬شود که از هنر و دانش خوب برخوردار نیستند. درضمن بر این آسیب، حالا این زن تبدیل به یک نیروی مصرفکننده شده است، سطح درآمد فامیل پایین آمده و آسودگی کاهش یافته است، در سرانجام میزان دلتنگی در فامیل و به خصوص زنان ایزاد یافته که این موضوع ریشهی بسیاری از تندخویی خانوادگی است. که رویش کودکان در چنین فضای هرجومرج و آشوب ، پیامدهای وخیم دیگری مانند فرار از منزل و روی آوردن به سمت وابسته به مخدرات دارد.
از جانب دیگر ظلم طالبان بر زنان در افغانستان ناشی از مجموعهای از سنن و فرهنگهای غیرانسانی و ناعادلانه سیستمهای مردسالار، باورهای دینی موجود در جامعه و برخورد سیاسی رادیکالیسم دینی با زنان است که در طول تاریخ در جامعه افغانستان به وجود آمده است.
موضع گیری کشورهای همسایه و خارجی
به دنبال تعلیق تحصیل دختران و زنان در مکاتب، آموزشگاه ها و پوهنتونها دولتی و خصوصی، وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا، سازمان ملل متحد، اتحادیه اورپا، سازمان همکاری اسلامی، کشورهای جنوب و غرب آسیا و وزرای خارجه عربستان، ایران، چین، پاکستان، بحرین، کویت و قطر این اقدام دولت موقت طالبان را محکوم کردند.
اتحادیه اروپا
جوزپ بورل، رئیس دستگاه سیاست خارجی اتحادیه اروپا یک هفته پیش از سقوط افغانستان به دست گروه طالبان به این گروه هشدار داده بود اگر با زور به قدرت برسند در عرصه بینالملل منزوی خواهند شد، که بعد از سقوط نظام قبلی اعلام کرد که اتحادیه اروپا باید با طالبان صحبت کند زیرا آنها در جنگ پیروز شدهاند.
آقای بورل که در نشست وزاری خارجه اتحادیه اروپا گفت: «من نمیگویم که ما طالبان را به رسمیت خواهیم شناخت. من فقط میگویم که باید درباره همه چیز با آنها صحبت کنیم، حتی در مورد مسئله حمایت از دختران و زنان افغان. برای این کار باید با آنها ارتباط برقرار کنیم."
بریتانیا
بوریس جانسون، نخستوزیر قبلی بریتانیا زمانیکه نظام قبلی افغانستان به دست گروه متهجرطالبان سقوط نمود در جریان یک سخنرانی تلویزیونی خواستار موضعگیری واحد ناتو و سازمان ملل در قبال تحولات افغانستان شده و اعلام کرده بود «نمیخواهیم کسی بهطور دو جانبه طالبان را به رسمیت بشناسد»، اعلام کرد که «به رسمیت شناختن طالبان منوط به رعایت حقوق بشر خواهد بود".
بنابر اعلام سخنگوی نخستوزیری قبلی بریتانیا، جانسون در جریان گفتگوی تلفنی با همتای پاکستانی خود نیز گفته است: «به رسمیت شناختن دولت آینده طالبان در افغانستان منوط به این است که آیا استانداردهای پذیرفتهشده بینالمللی در زمینه حقوق بشر به صورت فراگیر رعایت خواهد شد یا نه."
آقای جانسون همچنین خواستار برگزاری نشست گروه 7 برای «اتخاذ یک رویکرد یکپارچه درباره افغانستان»، به ویژه درباره مساله به رسمیت شناختن دولت آینده آنها شده است.
ایالات متحده آمریکا و کانادا
واشنگتن بعد از حاکمیت مجدد طالبان در ماه های اول اعلام کرد تنها در صورتی حکومت طالبان را به رسمیت میشناسد که آنها به حقوق زنان، حقوق بشر، حقوق اقلیت های مذهبی و قومی احترام بگذارند و تروریستها را طرد کنند.
اما جاستین ترودو، نخستوزیر کانادا اعلام کرد: «کانادا قصد به رسمیت شناختن دولت طالبان را ندارد."
او در حاشیه یک کنفرانس خبری در اتاوا گفت: "«بیست سال پیش نیز که آنها در قدرت بودند، باز هم کانادا دولت آنها را به رسمیت نشناخت. آنها بر اساس قوانین کانادا یک گروه تروریستی تشکیل دادهاند، به زور یک دولت منتخب را سرنگون کردهاند و اکنون جایگزین آن شدهاند."
پاکستان، چین، روسیه، ایران
پاکستان که از گذشته رابطه نزدیکی با رهبران طالبان داشته، میگوید تصمیمگیری درباره به رسمیت شناختن حکومت طالبان را پس از مشورت با قدرتهای منطقهای و بینالمللی اعلام خواهد کرد.
بلاول بوتو زرداری، وزیر امور خارجه پاکستان اعلام کرد که برای به رسمیت شناختن طالبان اجماع بینالمللی درباره این گروه را دنبال خواهد کرد.
وزیر خارجه پاکستان در کنفرانس خبری در اسلامآباد گفت: "تا جایی که مربوط به رسمیت شناختن طالبان میشود، پاکستان مایل نیست به تنهایی اقدام کند و ترجیح میدهد این روند را با اجماع بین المللی دنبال کند."
وی افزود که حکومت پاکستان از تعامل پایدار بین المللی با حکومت طالبان برای کمک به جلوگیری از یک فاجعه انسانی در افغانستان حمایت میکند.
وزیر خارجه پاکستان از طالبان خواست تا به تعهدات خود در قبال افغانها و جهان مبنی بر مبارزه با تروریسم بین المللی و احترام به حقوق بشر همه افغانها از جمله دسترسی زنان به آموزش، عمل کنند.
رئیس دستگاه دیپلماسی پاکستان تاکید کرد: پس از روی کار آمدن دولت جدید در اسلام آباد تصمیم بر این شد که با هیات حاکمه افغانستان وارد تعامل شویم، البته این به معنای به رسمیت شناختن این گروه نیست.
پکن، مسکو و تهران نیز پس از تصمیم آمریکا برای خروج از افغانستان، تماسهای خود را با طالبان افزایش دادند. این سه کشور اگرچه هنوز حکومت طالبان را به رسمیت نشناختهاند، اما اعلام کردهاند که آماده گفتگو با آنها هستند.
رهبران طالبان نیز که در سالهای اخیر سفرهایی به هر سه کشور ایران، چین و روسیه داشتند، از برقراری چنین ارتباطی استقبال کردهاند.
ایران، چین و روسیه از محدود کشورهایی هستند که سفارتخانههای خود در کابل را نیز تخلیه نکردهاند. به نظر تحلیلگران، تهران، پکن و مسکو تنها یک هدف را دنبال می کنند: حفظ ثبات در این کشور به منظور حفظ منافع خود در منطقه.
دیمیتری ژیرنوف، سفیر روسیه در افغانستان ضمن اشاره به دیدار خود با نمایندگان طالبان در کابل برای گفتگو درباره تامین امنیت سفارت روسیه اعلام کرد: "این دیدار مثبت و سازنده بود و نمایندگان طالبان گفتند که دوستانهترین رویکرد را در قبال روسیه دارند. آنها امنیت سفارت ما را تضمین کردند."
او حتی مدعی شد که وضعیت امنیتی کابل در حال حاضر بهتر از دورانی است که اشرف غنی در قدرت بوده است.
هوآ چونینگ، سخنگوی وزارت خارجه چین نیز اعلام کرد که پکن خواهان «روابط دوستانه» با طالبان است.
اگر ایران، چین و روسیه طالبان را به رسمیت بشناسند، این یک پیروزی بزرگ برای این گروه خواهد بود چرا که هیچ یک از اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل حکومت طالبان بر افغانستان را در اواخر دهه نود قرن بیستم به رسمیت نشناخته بودند.
اندیشکده استراتفور معتقد است که چین بر خلاف میل کشورهای غربی طالبان را به رسمیت خواهد شناخت. چنان که پیش از این حکومت نظامی میانمار را نیز به رسمیت شناخته بود.
درهمین حال پیر محمد ملازهی کارشناس مسائل شبه قاره در ارزیابی خود از تحولات و وضعیت فعلی افغانستان به ایسنا گفت: وقتی طالبان آمدند و تقریبا بدون درگیری کابل را تصرف کردند و اکثر مراکز ولایات رادر اختیار گرفتند بین شورای کویته و حقانی برسر این که امارت اسلامی اعلام کنند یا ساختار دیگری را اختلاف نظر افتاد. حتی به تیراندازی کشیده شده و بین ملابرادر و سراج الدین حقانی درگیری اتفاق افتاد.
وی افزود: در سفر وزیر خارجه قطر به افغانستان نیز ملابرادر حاضر نبود شایعه شده بود که او تیر خورده اما مشخص نشد. ولیکن زنده است.
وی خاطر نشان کرد: ژنرال فیض حمید رئیس قبلی اطلاعات نظامی پاکستان به سرعت به کابل آمد تا دو مشکل این ها را حل کند نخست مساله پنجشیر بود که ارتش پاکستان و نیروی هوایی آنها وارد عمل شد در واقع پاکستان دخالت موثر در پنجشیر داشته و معادله را به نفع طالبان تغییر داد .
این کارشناس مسائل شبه قاره تصریح کرد: همچنین توانست یک فرمول ملایمتر بین شبکه حقانی و شورای کویته اعلام کند و با توجه به این که اکثریت اعضای کابینه آنها پشتون هستند ظاهرا طالبان سایر قومیتها را در کابینه راه نداده و از شیعه و احزاب سیاسی و شخصیت های برجسته افغانستان هیچ کدام در کابینه حضور ندارد.
ملازهی با بیان این که نفوذ پاکستان برای همه روشن شد گفت: طالبانی که روی کار آمده بیشتر از این که دغدغه افغانستان را داشته باشد گروه وابسته به آی اس آی است. بنابراین کشورهای منطقه و بین المللی در به رسمیت شناختن طالبان دچار تردید هستند. هر چند که وزیر خارجه قطر به افغانستان سفر کرد اما دنیا دچار تردید است که طالبان را به رسمیت بشناسد یا خیر.
وی ادامه داد: از طرف دیگر شبکه حقانی می گوید این مسائل برای ما اهمیت ندارد ، امارت اسلامی را هر چه زودتر اعلام می کنیم ضمن این که پاکستان هم در منطقه تلاش می کند تا طالبان به رسمیت شناخته شود.
این کارشناس مسائل منطقه افزود: مشکل دیگری که طالبان با آن مواجه است مساله اقتصادی و بحرانی است که در افغانستان وجود دارد از جمله فقر و گرسنگی و بیکاری ، دست به دست هم داده و افغانستان به کشورهای خارجی نیاز دارد اما باید ببینیم که طالبان چگونه این مشکل را حل می کند و یا تدارک پاکستانی ها چیست؟
وی ادامه داد: شرکتهای پاکستانی و چینی به دنبال این هستند که قرارداد انحصاری با طالبان منعقد کنند تا بتوانند از معادن و ذخایر زیر زمینی افغانستان استخراج کرده و بهره برداری کنند و اقتصاد افغانستان را با اقتصاد سی پک و جریاناتی که چین دنبال است ادغام کنند.
ترکیه
رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه پیش از تصرف شهر کابل به دست طالبان در برابر این گروه تندرو سرسختانه موضعگیری کرده و حتی پیشرفتهای سریع آنها را «اشغال» نامیده بود.
ترکیه همچنین پیش از این به ایالات متحده پیشنهاد داده بود که در ازای حمایتهای لجستیکی و مالی، مسئولیت امنیت فرودگاه کابل را پس از خروج آمریکاییها بر عهده بگیرد.
با این وجود هنگامی که طالبان در کاخ ریاست جمهوری مستقر شدند، لحن ترکها تغییر کرد و پیامهای دریافت شده از سوی طالبان را «مثبت» ارزیابی کردند.
مولود چاووش اوغلو، وزیر خارجه ترکیه نیز گفت که کشورش با همه طرفها در افغانستان از جمله طالبان در حال مذاکره است.
کشورهای حوزه خلیج فارس
وزرای خارجه عربستان، قطر، امارات متحده عربی و کویت تأکید دارند که به رسمیت شناختن طالبان در حال حاضر در دستورکار اولویتهای ما نیست.
محمد بن عبدالرحمن آل ثانی گفت: ما تلاش کردیم تا در افغانستان دولت فراگیری تشکیل شود که تمام طرفها در آن حضور داشته باشند. این معیار و مسئله مهمی برای جامعه بین المللی است.
وی افزود: به رسمیت شناختن طالبان از سوی جامعه بین المللی مسئله مهم امروز نیست اما تمام کشورهای دوست و هم پیمان بر اهمیت ارتباط با طالبان تأکید کردند و ما نیز از حیث میانجیگری در مذاکرات طالبان با آمریکا و تسهیل مذاکرات افغانی-افغانی با این موضع موافق هستیم.
وی درباره امکان به رسمیت شناختن طالبان گفت: به رسمیت شناختن طالبان در دستورکار اولویتهای ما نیست اما به حاشیه راندن و کنار گذاشتن هم جواب مناسب نیست. به حاشیه راندن طالبان در سال 1996 همان چیزی است که باعث شد افغانستان به وضع امروز دچار شود. همکاری با طالبان احتمالا به نتایج مثبتی بینجامد. تحمیل شروط و کارشکنی در همکاری با طالبان خلأ را ایجاد میکنند. قطر همواره کانالهای ارتباطی خود را با هر طرفی که خواهان مذاکره باشد حفظ میکند.
مخالفت شدید گروه هفت با محدودیتهای طالبان علیه زنان و دختران افغانستان
وزیران خارجه هفت اقتصاد بزرگ جهان (جی-7) در نشستی تحت عنوان «افغانستان و آسیای مرکزی» مخالفت شدید خود را با محدودیتهای روزافزون طالبان بر حقوق بشر و آزادیهای بنیادی شهروندان افغانستان بهویژه زنان و دختران، ابراز کردهاند.
وزارت امور خارجه جاپان، با نشر اعلامیهای گفته است که در این نشست، هایاشی یوشیماسا، وزیر خارجه این کشور، نگرانیهای جدی خود را در مورد وخامت وضعیت حقوق بشر در افغانستان ابراز داشته است.
او تصمیمهای اخیر طالبان به شمول محدودیت بر حقوق بشری، بهویژه حقوق زنان را «قویا تقبیح» کرده است.
هایاشی بر لزوم «تعامل مستمر و مستقیم با طالبان» و در عین حال تداوم کمکرسانی به مردم افغانستان نیز تاکید کرده است.
بر پایه اطلاعات این اعلامیه، وزیران امور خارجه گروه جی-7 گفتهاند که باید به طالبان پیام واحد بفرستند تا از مبدل شدن افغانستان به «پناهگاه امن تروریستان» جلوگیری شود.
به گفته آنان، طالبان باید به کارمندان بشری دسترسی بدون مانع بدهند تا آنان بتوانند کمکها را به نیازمندان توزیع کنند.
وزرای خارجه زنان کشورهای غربی، اسیایی و افریقایی
تعداد از وزیران خارجه کشورهای خارجی پس از یک نشست دوروزه در مغولستان، طی یک اعلامیه مشترک خواهان برداشتن فوری محدودیتهای وضعشده بر زنان توسط طالبان شدهاند.
منجمله وزیران خارجه کشورهای آلمان، اندونزیا، آفریقای جنوبی، فرانسه، لختناشتاین و مغولستان، در اعلامیه مشترک که از سوی وزارت خارجه مغولستان منتشر شد، از طالبان خواستهاند تا برای دختران و زنان افغان زمینه مشارکت معنادار را در جامعه مهیا کنند.
این نشست، در شهر اولانباتور مغلوستان برگزار شد.
در اعلامیه مشترک وزیران خارجه زن شش کشور آمده است: "ما خواستار مشارکت کامل، برابر، معنادار و ایمن زنان و دختران در افغانستان هستیم، از طالبان میخواهیم تا به سرعت از سیاستها و اقداماتی را که بهرهمندی زنان و دختران از حقوق بشر و آزادیهای اساسیشان را محدود میکند، دست بردارند."
آنان همچنان خواهان دسترسی دختران به آموزش، تحصیل و کار در افغانستان شدهاند.
وزیران خارجه شش کشور از نهادهای بینالمللی و کشورهای جهان خواستند تا از نفوذشان در مطابقت با منشور سازمان ملل متحد علیه گروه طالبان استفاده کنند.
موقف گیری سفارتخانه ها و سازمانهای بین المللی
هرچند که نهادهای بینالمللی، از جمله سازمان ملل، به صورت محافظهکارانه با حقوق زنان تحت سلطه گروه طالبان بر خورد میکنند و اظهار نظرهای آنها، از جدیت و قاطعیت برخوردار نیست، اما فعالان حقوق زن افغانستان، سیاست این گروه را «آپارتاید جنسیتی» میخوانند و خواستار به رسمیت شناختن آن هستند.
ممنوعیت کار زنان در دفاتر سازمان ملل متحد در افغانستان، با واکنش های گسترده در سطح جهان مواجه شد و اعتراضات گسترده شهروندان افغانستان را نیز بر انگیخت.
شورای امنیت سازمان ملل متحد با صدور یک قطعنامه، این ممنوعیت را محکوم کرد و خواستار لغو فوری آن شد.
اما با وجود آن، دفتر هیأت معاونت سازمان ملل متحد در افغانستان اعلام کرد که به حضور خود در این کشور ادامه می دهد و نمی تواند از تعامل با گروه طالبان خارج شود.
پس از آن، گزارش های منتشر شد که گروه کاری سازمان ملل متحد برای افغانستان فیصله کرده است که نهادهای زیر مجموعه این سازمان در افغانستان، هر کدام به تنهایی تصمیم بگیرند که چگونه در این کشور کار کنند و حتی می توانند محدودیت های وضع شده توسط طالبان علیه زنان را بپذیرند.
در گزارش دفتر هماهنگکننده امور بشردوستانه سازمان ملل متحد آمده است که محدودیتها و قوانین وضع شده از سوی طالبان پس از 15 آگست سال 2021، زندگی زنان در افغانستان را هدف قرار داده و مردان از این محدودیتها مستثنا بودهاند.
براساس این گزارش، کارشناسان سازمان ملل متحد در اوایل ماه می سال 2023 ارزیابیهایشان از محدودیتهای وضع شده طالبان بر زنان افغان را همگانی کردهاند.
یافتههای آنان نشان میدهد که اقدامات طالبان، حقوق زنان و دختران افغان در بخشهای تحصیل، آموزش، کار، آزادی حرکت، سلامت، استقلال بدنی و تصمیمگیری، اجتماعات و انجمنهای مسالمتآمیز و دسترسی زنان به عدالت را نقض میکند.
یک تن از کارشناسان سازمان ملل متحد از دادگاه بینالمللی کیفری خواسته است تا بررسی کند که آیا جنایت علیه بشریت و آزار جنسی در افغانستان زیر تسلط طالبان اتفاق افتاده است یا خیر؟
دو کارشناس مستقل سازمان ملل متحد از جمله ریچارد بنت، گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر این سازمان و دوروتی استرادا تانک، رییس گروه کاری تبعیض علیه زنان و دختران، محدودیتهای وضع شده بر زنان توسط طالبان در 21 ماه تسلط این گروه را بررسی کردهاند.
جان کربی هماهنگ کننده ارتباط استراتیژیک شورای امنیت ملی امریکا، گفت که طالبان در افغانستان با نقض تعهدات شان خود را بیشتر در انزوا قرار میدهند و عملکرد طالبان پیامدهایی را در قبال خواهد داشت.
این درحال است که اول فبروی حکومت ایالات متحده در واکنش به وضع ممنوعیت و محدودیتها از سوی طالبان بر حق کار و آموزش زنان و دختران در افغانستان، محدودیتهای ویزه را بر شماری از اعضای طالبان وضع کرد.
همچنان ریناامیری وزارت خارجه ایالات متحده در امور زنان و حقوق بشر در افغانستان، در مورد ممنوعیت اشتراک دختران در آزمون کانکور پوهنتونهای خصوصی واکنش نشان داده و گفته است که محدودیتهای طالبان بر زنان، هیچ ربطی به دین و فرهنگ ندارد.
سفارت آلمان برای افغانستان نیز از این تصمیم طالبان ابراز "ناامیدی" کرده و در تویتر نوشته است: "این تصمیم، کشور را از ارزشمندترین دارایی خود یعنی هوش نیمی از مردمش محروم خواهد کرد. پیامد آن توسعه کمتر، پیشرفت کمتر و در نتیجه رنج بیشتر برای همه مردم افغانستان خواهد بود."
درضمن، سفارت جاپان برای افغانستان به ممنوعیت اشتراک زنان و دختران در آزمون پوهنتونهای خصوصی واکنش نشان داده و گفته است که از این تصمیم طالبان "مایوس" شده اند.
همچنان به تازگی سازمان همکاریهای اسلامی گفت که این اقدام طالبان، محدودیتها بر دختران را تشدید میکند. این سازمان خواستار لغو این دستور طالبان شد و از آنان خواست که باید به دختران اجازه دهند تا به آموزش و تحصیلات عالی ادامه دهند.
درعین حال مولوی عبدالحمید، امام جمعه اهل سنت زاهدان در خطبههای نماز جمعه بار دیگر به طالبان توصیه کرده است که "حتی برای یک روز هم راه علمآموزی زنان را نگیرید."
این روحانی ایران همچنین از طالبان خواست که از "اقوام و مذاهب دیگر در حکومت خود استفاده کنند و شایستهگان را روی کار بیاورند."
درعین حال امینه محمد، معاون دبیرکل سازمان ملل متحد در پیامش در نشستی که زیر نام «آموزش را نمیتوانیم به تأخیر بیاندازیم» گفت که بیش از 600 روز است که طالبان دختران بالاتر از صنف ششم را از آموزش محروم کردهاند.
خانم محمد میگوید، باید این باور در افغانستان ایجاد شود که رویکرد تعبیضآمیز در جامعه نمیتواند دوام پیدا کند.
به گفته او صدای دختران افغان و زنان باید بلند نگهداشته شود و تنها گذاشته نشوند.
موصوف افزود: «ما باید یک جنبش را برای تغییر در افغانستان ایجاد کنیم و این باور را ایجاد کنیم که تبعیض در جامعه نمیتواند ادامه یابد. یک پرنده نمیتواند روی یک بال پرواز کند، صندوق وجهی سازمان ملل متحد و ادارههای همکارش تلاش میکنند تا زمینۀ آموزش را به مردم روستاها که از آموزش محروم شدهاند، فراهم کنند.»
لرد طارق احمد، وزیر دولت در امور جنوب آسیا، خاور میانه و افریقا در وزارت امور خارجهی بریتانیا، در واکنش به تعلیق آموزش دانشجویان دختر از سوی طالبان، گفته است که این تصمیم اقتصاد و امنیت شکنندهی افغانستان را بیشتر تضعیف میکند.
آقای طارق احمد در تویتی اعلام کرده است که هیچ مبنای مذهبی یا اخلاقی برای چنین نقض حقوق آموزشی وجود ندارد. او نوشته است: «مطلقاً هیچ مبنای مذهبی یا اخلاقی برای چنین نقض حقوق آموزشی وجود ندارد. این امر اقتصاد و امنیت شکنندهی افغانستان را بیشتر تضعیف میکند و خانوادههای افغان را به شدت زیر تأثیر قرار میدهد.»
در همین حال سازمان جهانی مهاجرت هم خواستار تأمین حقوق زنان و دختران در افغانستان شدهاست. این سازمان در صفحه تویترش خواستار لغو محدودیتهای اعمال شده طالبان بر زنان و دختران افغان شد.
سازمان جهانی مهاجرت به تمام محدودیتهای وضع شده بر زنان و دختران افغان اشاره کرده و افزوده است، از زمانیکه طالبان بر کار زنان در ادارههای غیر دولتی محدودیت وضع کردهاند، آنها نمیتوانند به مردم نیازمند دسترسی داشته باشند.
این سازمان محدودیتهای اعمال شده را تعرض بر حقوق بشری دختران و زنان افغان خوانده و خواستار لغو آن شدهاست.
همزمان شبکۀ تحلیلگران موسوم به "بلاق" گزارش تحقیقی را نشر کرد که بر اساس آن، بیش از 97 درصد اشتراککنندگان در این تحقیق با آموزش دختران و رفتن آنان به مکتب مخالفت ندارند.
نهاد مذکور گفته است که این تحقیق در 34 ولایت با اشتراک 500 نفر از اقوام مختلف بین سنین 15 تا 60 سال انجام شده که (1.8) درصد پاسخدهندگان مخالفت شان را با آموزش دختران و رفتن به مکتب بیان کرده اند.
پرسش دیگر در مورد تحصیلات در دانشگاه ها از اشتراککنندگان مطرح شده است که بر اساس یافتههای این تحقیق، حدود 97 درصد هیچ مخالفتی در این زمینه ندارند، اما 2.4 درصد به طور قطع مخالف تحصیلات عالی دختران بوده اند.
در تحقیق مذکور برای دانستن فیصدی ضرر و خشونت وارده توسط طالبان بالای دختران مبنی بر بستهشدن مکاتب دخترانه پرسش که "آیا در خانواده شما دانشآموز دختر است که با سقوط جمهوریت و آمدن طالبان از آموزش بازمانده باشد؟" در پرسشنامه نیز مطرح شده است.
در ادامه تحقیق فوق آمده است: "در این میان 417 نفر معادل 84.9 درصد جواب مثبت دادند. به این معنا که با روی کار آمدن طالبان دختران 417 خانواده که شاید در هر فامیل چند دختر حضور داشته باشند، از رقتن به مکتب بازمانده اند. 74 نفر معادل 15.1 درصد پاسخ منفی به این پرسش داده اند".
بر اساس اعلام سازمان یونسکو از سال 2001 تا 2021 دوره بین حکومت طالبان، ارقام حضور زنان در آموزش عالی 27 برابر شده است. بیش از 3.6 میلیون دختر تا سال 2021 در مکاتب ثبت نام کردهاند، بیش از 2.5 میلیون در مکاتب ابتدایی و بیش از یک میلیون در دوره متوسطه.
درهمین حال کترین گروت، پژوهشگر مسایل شرق میانه و افغانستان در «فریدم هاوس» نهادی که در مورد دموکراسی، حقوق سیاسی و آزادی های مدنی تحقیق میکند، میگوید که طالبان با کنترول رسانه ها مانع انتقاد و پوشش گسترده موضوعات مطرح در افغانستان می شوند و این کار باعث خودسانسوری رسانه های آزاد شده است.
او گفت: «معلومات ما نشان میدهد که در بین حقوق سیاسی و آزادی های مدنی، آزادی بیان، بخصوص آزادی رسانه ها در طی 17سال گذشته بدترین کاهش را تجربه کرده و این نوع حملات علیه آزادی رسانه ها در افغانستان پس از به قدرت رسیدن طالبان بیشتر شده است.»
به گفته کترین گروت، پس از تسلط طالبان محدودیتهای زیادی در این بخش وضع شده و طی 20 ماه گذشته این محددیتها شدیدتر شده است. به گفته او، خبرنگاران با محدودیت های گزارش دهی و آزار و اذیت فزیکی روبرو شده و فضا برای فعالیت رسانه های آزاد در افغانستان تنگتر شده است.
خانم گروت افزود: «اکثریت خبرنگاران مسلکی مجبور به ترک کشور شده اند و آنهایی که در افغانستان باقی مانده اند، تحت سانسور و نظارت کار میکنند، این مسله در افغانستان بسیار نگران کننده است و فراتر از آن نشاندهنده محدودیتهای گسترده تر بر آزادی رسانه ها در سطح جهان است.»
همزمان به آن هیأتی از متخصصان سازمان ملل متحد به تازگی گزارش ابتدایی خود را پیرامون محدودیت های طالبان علیه زنان منتشر کردند. این هیأت از 27 اپریل تا چهارم ماه می در افغانستان بوده و در کابل و محلات اطراف آن و همچنین در شهر مزار شریف، با زنان، اعضای گروه طالبان، کار آفرینان، جامعه مدنی، رهبران مذهبی، معلمان، خبرنگاران، قربانیان نقض حقوق بشر، نهادهای سازمان ملل متحد و جامعه دیپلماتیک دیدار کرده است.
این هیأت گفته است که سفر آنها به افغانستان در شرایط «بحران انسانی مزمن» و «آشفتگی عمیق» ناشی از ممنوعیت کار زنان در دفاتر سازمان ملل متحد و سازمانهای غیر دولتی که در تداوم صدور فرامین تبعیض آمیز ممنوعیت تحصیل و آموزش زنان بود، انجام شد.
هیأت سازمان ملل متحد در گزارش خود از افغانستان گفته اند که گروه طالبان به صورت سیستماتیک حقوق زنان و دختران این کشور را نقض می کنند.
این هیأت گفته است که گروه طالبان از زمان فروپاشی نظام جمهوریت به «افراطیترین اشکال زن ستیزی» حکومت میکنند.
در گزارش آنها آمده است که طالبان تمام چارچوب های قانونی و سازمانی را نابود کرده اند و پیشرفت نسبی بسوی برابر جنسیتی را که در دو دهه گذشته به دست آمده بود، از بین می برند.
این هیأت گفته است که آنها در سفر به افغانستان، نمونههای از «تبعیض نظاممند مبتنی بر جنیست» و چگونگی ویران شدن زندگی زنان افغانستان با وضع محدودیت بر حقوق بشری آنها را مستند کرده اند.
این هیأت گفته است که گروه طالبان از زمان تسلط بر افغانستان، علاوه بر نقض حق تحصیل، کار، آزادی تردد، صحت، استقلال بدنی، تصمیم گیری، آزادی تجمع مسالمتآمیز و دسترسی به عدالت، نظام محافظت از قربانیان خشونت خانوادگی را نابود کردهاند، زنان و دختران را در وضعیت بیچارگی قرار داده اند، قوانین شدید در مورد پوشش وضع کردهاند و زنان و دختران زیادی را به اتهام «جرایم اخلاقی» بازداشت کردهاند.
هدر بار، مسوول بخش زنان دیدهبان حقوق بشر سازمان ملل متحد، میگوید که طالبان سیاستهای دهه 90 را در برابر زنان و دختران و اقلیتهای قومی در افغانستان دنبال میکنند.
موصوف در توییتی نگاشته است که گروه طالبان با قدرت تمام به وضع محدودیتهایشان علیه زنان ادامه میدهد.
وی افزوده است: "به نظر میرسد طالبان ناامید نیستند و به همان جایی که 20 سال پیش زمانی که برای اولین بار قدرت را در دست گرفتند، ادامه دادند."
این مقام دیدهبان حقوق بشر تصریح کرده است که جاهطلبیهای طالبان بهگونه بیپیشنهای افزایش یافته است.
بار در حالی این اظهارات را بیان میکند که بهرغم تعامل برخی از کشورهای جهان با طالبان، اما این گروه به سیاستهای سختگیرانهشان در برابر زنان و دختران بیش از پیش شدت بخشیدهاند.
بانک جهانی در گزارش سالانه زیر نام «زنان، تجارت و قانون» افغانستان را در میان کشورهای جا داده است که زنان در آن کمترین سهم را در بخشهای گونهگون به ویژه در بخش بازرگانی دارند.
بر بنیاد این گزارش، تغییر نظام، وضع محدودیتها بر کار و آموزش زنان و مسایل دیگر نه تنها بر اقتصاد افغانستان اثر منفی گذاشته، بل رفاه مردم به ویژه زنان و دختران را نیز آسیب رسانده است.
افزون بر افغانستان، چاد، گینه نو، مالی، نایجریا، سومالی، سودان جنوبی، سودان، سوریه و یمن از کشورهای دیگر اند که در این گزارش بانک جهانی جا گرفتهاند.
در گزارش آمده است: "اداره موقت طالبان رهنمودها و احکامی را صادر کرد که آزادی حرکت و توانایی زنان برای یافتن شغل را محدود ساخت. این تغییر نظام در کشور هم بر اقتصاد کشور و هم بر رفاه مردم به ویژه زنان و دختران تاثیر منفی گذاشته است."
بخش زنان سازمان ملل متحد ممنوعیت وضع محدودیت علیه زنان توسط گروه طالبان را «آخرین یورش به حقوق زنان» دانسته است و گفته است که این دستور، فقط یک گام به مسیر اشتباه نبود، بلکه «آخر زندگی» است.
این نهاد افزوده که 70 درصد از تمام کارمندان آنها زن هستند و 55 درصد از کارمندان محلی آنها نیز زنان هستند و از رویکرد اصولی خود در کار با زنان و برای زنان، دست نخواهند کشید و با تیم های مردانه کار نخواهند کرد.
کمیته بینالمللی المپیک در نشستی خواستار پایان بخشیدن به محدودیتهای وضع شده علیه ورزشکاران زن در افغانستان شده است.
این کمیته گزارش داده که وضعیت ورزشکاران در افغانستان، ایران، هند و گواتیمالا در نشستی به بررسی گرفته شده است.
برپایه اطلاعات نشر شده، با وجود خواست کمیته بینالمللی المپیک در آخرین نشست آن در دسامبر سال 2022، هیچ پیشرفت قابل ملاحظه در تضمین دسترسی زنان به ورزش و تحصیل در افغانستان از سوی طالبان دیده نشده است.
در این گزارش آمده است که کمیته بینالمللی المپیک و ریاست تربیت بدنی افغانستان که زیر کنترل طالبان فعالیت دارد، در انتظار تضمین از سوی رهبری این گروه برای دسترسی زنان به ورزش هستند.
کمیته بینالمللی المپیک بار دیگر از طالبان خواسته است که محدودیتهای وضع شده بر ورزشکاران زن را هرچه زودتر لغو کنند.
این کمیته همچنان گفته که با وجود وضعیت فعلی متعهد به ادامه حمایت از ورزشکارانی که قصد اشتراک در بازیهای المپیک 2024 پاریس را دارند، است.
گفته میشود که در حال حاضر ده ورزشکار افغان در رشتههای مختلف با حمایت مالی کمیته بینالمللی المپیک سرگرم تمرینها در بیرون از افغانستان برای اشتراک در بازیهای المپیک 2024 پاریس هستند.
آثار و پیامدهای تبعیض علیه زنان
1. بعد از به روی کار آمدن رژیم طالبان در سطح ملی و بین المللی در کنار بعضی نارضایتی ها، خوشبینیهایی اندک در اوایل وجود داشت، چرا که از یک سو در کشور به جنگ ها پایان دادهشد و از طرف دیگر با مقامات و منسوبین نظام گذشته رفتار نهایت نرم را اختیار نمودند؛ اما دوام بستن درب دروازه های مکاتب و دانشگاه ها دخترانه این خوشبینیها را متاثر ساخت و به یاس مبدل ساخت. حتا در داخل صفوف خودی نیز نارضایتی را بالا برد. اگر توقف تحصیل دختران در همه سطوح هنوز هم ادامه یابد، احتمال دارد که اختلافات داخلی شکل جدیتری را بگیرد و سبب ایجاد درزهای داخلی گردیده و منجر به سقوط نظام.
2. محرومیت از حقوق سیاسی: محرومیت از حقوق سیاسی موجب حذف زنان از حوزۀ عمومی و محصور نمودن آنها در حوزۀ خصوصی (محیط درون خانه) میگردد. چنین فرایندی در طولانیمدت موجب میگردد که زنان در جایگاه ابزار و اشیاء فروکاسته شوند. این فروکاستگی منزلتی، مخالف کرامت ذاتی زنان بهعنوان انسان است. افزون بر این، این محرومیت، تحقیر روانی زنان و درنتیحه سلب امنیت و آرامش روحی و روانی آنان را در پی خواهد داشت. حذف زنان از حوزۀ عمومی و مدیریتی، هم برای جامعه نیز مضر است؛ چون جامعه از خلاقیت، ایدهها و نظریات سازندۀ زنان بیبهره میماند و هم برای خود زنان مضر است؛ چون تحقیر و شئگشتگی را به دنبال دارد.
3. دنیای امروزی به مثابه یک دهکده است و بدون تعامل با دنیای بیرون امکان پذیر نیست که رژیم طالبان دوام بیاورد. توقف مکاتب و دانشگاه های دخترانه و ممانعت خانم ها از رفتن به کار، یکی از مسایلی است که روند به رسمیت شناختن این رژیم را متاثر نموده است.
4. اگر توقف مکاتب و دانشگاه ها دخترانه و موضوع ممانعت کار خانم ها دوام پیدا کند تعداد زیادی از هموطنان به فکر ترک افغانستان خواهند شد، چرا که نسل کنونی محرومیت دختران و خواهران خود را از تعلیم نمیپذیرد.
5. قضیه منع حق تعلیم دختران در هر سطح یکی از مسایلی مهم است که مخالفین و منتقدین رژیم حاکم، از آن در سطح ملی و بین المللی بهره جسته و موقف و جریان خویش را قوت میبخشند. چرا که بر اساس واقعیت باور بر آن است که طالبان مخالف علوم عصری و دنیای مدرن اند
6. تا کنون گهگاهی مقامات رژیم طالبان علت توقف مکاتب و دانشگاه دخترانه را عدم محیط محفوظ و سالم اظهار نمودهاند و همواره وعده دادهاند که به زودی مکاتب و دانشگاه ها را بروی دخترانه باز خواهد شد، و مردم بر اساس این وعدهها در حالت انتظار بسر میبرند؛ اما اگر نشانههایی از عدم تعهد شان به نظر برسد، بدون شک، اکثریت افغانها دست به تظاهرات های گسترده خواهند زد و در برابر این گونه تصامیم جهل برخورد جدی خواهند کرد که حق مسلم شان میباشد.
7. از همه مهمتر اینکه تعلیم بانوان در رشتههای مختلف دانشگاه برای ترقی، پیشرفت و خودکفایی کشور اهمیت فراوانی دارد بلکه شرط اساسی آن است. در اوضاع کنونی، در عرصههای مختلف در دانشکده های چون: طب، تعلیم و تربیه، تحصیلات عالی، بخشهای مختلف حکومتداری و دیگر عرصهها، برای بانوان نیاز جدید دیده میشود. و اگر روند کنونی توقف مکاتب و دانشگاه ها دخترانه ادامه یابد، سالانه این نیاز شدیدتر شده و مردم جامعه با مشکلات زیادتری روبرو خواهند شد.
8. ممانعت تحصیلات دختران سبب میشود که در طول یک سال آینده در حدود 70 تا 80 درصد دانشگاههای خصوصی فعالیتشان را توقف دهند. این یک ضربه محکم بر پیکر عدالت اجتماعی و اقتصادی است که پیامدهای جبرانناپذیری دارد. این امر، سرعت چرخه اقتصاد را کند میکند و فرار سرمایه و به تبع آن بیکاری و فقر را افزایش میدهد.
9. گسترش بنیادگرایی دینی، زمینهسازی برای سربازگیری گروههای مخالف رژیم حاکم، ترویج ازدواجهای اجباری و زیر سن و افزایش منازعات اجتماعی و محلی.
10. افزایش فقر و آسیبهای اجتماعی: زنان در بیست سال گذشته از توانمندیهای زیادی برخوردار بودند. تبعیض مثبتی که نسبتبه آنان اِعمال میگردید، بستر خوبی برای رشد فرهنگی و استقلال اقتصادی آنها فراهم نموده بود. با محرومیت زنان از اشتغال، همۀ این دستاوردها نابود میشود. محرومیت اقتصادی، استقلال اقتصادی زنان را از آنان میگیرد و آنها را از یک فرد فعال، خلاق و مستقل به فردی وابسته، آسیبپدیر و منفعل بدل مینماید. این محرومیت در خانوادههای فقیر و خانوادههای بدون سرپرست، دشواریهای فوقالعادهای را برای زنان و اعضای خانواده در پی دارد و چنین است که هم دامنۀ فقر و محرومیت بهلحاظ کمی گسترش میباید و هم شدت فقر در درون خانواده افزایش یافته و سطح سنگینتری از گرسنگی و بیخانمانی را تجربه مینمایند. افزون بر این، گسترش فقر با گسترش آسیبهای اجتماعی نیز همراه است؛ در نبود درآمد مشروع برای زنان و خانوادهها، روی آوردن به بزهکاریهای اجتماعی دور از انتظار نخواهد بود.
راهکار/توصیه
1. اساسی ترین و کامل ترین تدبیر، علم و معرفت است. مسیر مذکور زیاد سخت و دشوار است، اما باید همه آقایان و بانوان مخالف این بیدادگری بهشکل وسیعی در روشن ساختن اذهان و از بین بردن رسوم و فرهنگهای ناشایسته اجتماعی سهم بگیرند و مبارزه کنند؛ چنانچه سالها است که این روشنگری شروع شده است.
2. اصلاح و ایجاد قوانین مدنی و جزایی و عملی ساختن آن در راستای تدارک وظایف و مکلفیت های حقه همه اعضای اجتماع و مردم براساس معیاریهای حقوق انسانی و اجرایی ساختنشان نیز از مسیر مورد نیاز برای راهکار اساسی این نابرابری و بی عدالتی است.
3. در نهایت پذیرفتن و تعقب نمودن شرایط که جامعه جهانی و کشورهای منطقه برای به رسمیت شناختن طالبان مطرح کرده اند، قدم های جدی بردارند و کمک های جامعه جهانی به افغانستان تداوم پیدا کند، تامین امنیت و صلح نسبی امکان پذیر میباشد. در غیر آن صورت در پهلوی وقوع فاجعه بشری ناشی از فقر و گرسنگی، احتمال این نیز وجود دارد که افغانستان بار دیگر به النه تروریسم تبدیل گردیده، مورد اشغال و به جنگ داخلی دیگری مواجه شود. فعلا طالبان در افغانستان حاکم است. از این جهت از لحاظ بازیگران داخلی انتخاب به دست طالبان است که افغانستان را به کدام سمت سوق خواهند داد.
4. سازمان ملل و دولت های ابرقدرت جهان، طالبان بخواهند که به حقوق انسانی تمام مردم افغانستان، از جمله زنان، دختران، دگرباشان جنسی و سایرین که به دلیل مذهب یا قومیت به حاشیه رانده شدهاند، احترام بگذارند. به تمام محدودیتهای حقوق زنان پایان دهند. وزارت امر به معروف و نهی از منکر را برچینند؛ کمسیون مستقل حقوق بشر افغانستان را بازگشایی کنند. از طالبان بخواهید تا هدف قرار دادن و سوءاستفاده از معترضان، مدافعان حقوق بشر، روزنامهنگاران و خانوادههایشان را پایان دهند. در کل، از طالبان بخواهید به تعهدات و معیارهای حقوق بشری که شما، شورای امنیت، بیش از یک سال است آنها را به رعایت آن فرا میخوانید، عمل کنند.
5. درصو رت نپذیرفتن شرایط سازمان ملل، جهان گروه طالبان را به رسمیت نشناسند و مطمئین شوند که آنها عواقب نقض حقوق بشر را خواهند دید. شورای امنیت نباید هیچگونه معافیت از ممنوعیت سفر برای رهبران طالبان را تمدید کند و باید افزودن نام اعضای رهبری طالبان را که مسئول نقض حقوق بشر بودهاند، به فهرست تحریمهای سازمان ملل در نظر داشته باشد. سوءاستفادههای طالبان نباید عادی شود و شما نمیتوانید خود را تسلیم انفعال کنید.
6. از تمام رهبران ارشد سازمان ملل متحد، میخواهم تا در هر فرصتی بر طالبان فشار بیاورند که به حقوق تمام زنان، دختران و سایر گروههای به حاشیه راندهشده احترام بگذارند. از یوناما میخواهم دربارهی انجام مأموریتش در اولویت دادن به برابری جنسیتی و حقوق تمام و کمال زنان همواره پاسخگو باشد.
7. مشارکت معنادار و حمایت از جامعه مدنی زنان افغان نهتنها اقدامی برای همبستگی با تمام مدافعان شجاع حقوق بشر است که به گونهی خستگیناپذیری برای حقوق جوامع خود میجنگند؛ بلکه اگر سازمان ملل بخواهد به اساسیترین وظایف خود در افغانستان عمل کند، ضروری است. تعامل جامعه بینالمللی با طالبان باید منعکسکنندهی نگرانیها، اولویتها و توصیههای مختلف زنان افغان، گروههای قومی، اقلیتهای مذهبی و تمام گروههای به حاشیه راندهشدهی دیگر باشد. مشارکت همهجانبه، برابر و معنادار جامعه مدنی زنان افغان باید در هر تصمیمگیری در مورد آینده افغانستان، از جمله تصمیمگیری شما، تضمین شود.
8. کشورهای جهان از تشکیل مکانیسم پاسخگوی در سازمان ملل برای بررسی نقض حقوق بشر حمایت کنند.
وظیفهی من به عنوان یک روزنامهنگار، شاهد بودن است. و آنچه من به روشنی میبینم این است که طالبان همین اکنون هم به زنان و دختران افغانستان آسیبهای جبرانناپذیر وارد میکنند و هر روز که شما اقدامی نکنید، این آسیب عمیقتر میشود. مردم افغانستان بهویژه زنان این مناظره را تماشا میکنند. افزون بر آن، زنان در سایر مناطق جنگی در سراسر جهان نیز نگاهشان اینجاست. اگر در افغانستان وارد عمل نشوید، زنان در اتیوپیا، میانمار، سودان و یمن خواهند دانست که برای شورای امنیت سازمان ملل، زنان، صلح و امنیت چیزی جز وعدهای میانتهی نیست.
دختران و زنان مبارز افغانستان باوجود تهدید، حذف، خانهنشینی، رویاروی و مقابل با انواع ارعاب، تخویف و تهدیدات، از فراویز به متن تاریخ باوجود تمام مشکلات آمدهاند. اگر دختران و زنان افغان در برابر گروه طالبان نمیایستادند، قربانی نمیدادند، فداکاری نمیکردند و بر پویایی و آگاهمندی اعتراضات رهاییبخششان پا نمیفشردند، درحقیقت امروز وضعیت افغانستان بهگونه دیگر رقم میخورد. زنان افغانستان باوجود حذف از تمام حوزارت زندگی چون؛ حوزه عمومی زندهگی، محور تمام گفتوگوها و نشستهای بینالمللی با گروه طالبان را تشکیل میدهند. این رستاخیر، هوشیاری و بیزاری زنان از گروه طالبان است که عمر سلطه شان را کوتاهتر میکند، اگرچه هنوز راه دور، دشوار و آینده نامعلوم است. به آنهم هر آنچه در این گذرگاه به وقوع بهپیوندد استحاله و تطور به میان میآید، زنان مسبب قابل شماره این تحول خواهند بود. تاریخ پساطالبان، تاریخی خواهد بود که تنها آقایان در آن نقشآفرین نبوده، بلکه در آن مبارزات زنان با خط درشت نوشته خواهد شد. زنان امروز بخشی از قوه محرک و تولید نیرو برای رهاییاند.
اینکه طالبان چرا به زنان اجازه تحصیل و کار نمیدهند، نیز دلیل شرعی ندارد، بلکه انگیزه و مخالفت طالبان با تعلیم و تحصیل دختران مشکل فرهنگی و قبیلهای است. در فرهنگ قبیله، زن بهعنوان کالا و جنس بوده و قابل معامله است. در آن فرهنگ، زن برای ارضای شهوت مردانه استفاده میشود و بس. زن اگر تحصیل کرد و حق خودش را شناخت، مردانهگی جنس نر قبیله زیر سوال میرود و دیگر در قریه و منطقه خود به قول خودشان آبرو و غیرت ندارد. گروه طالبان با پوشش دین، فرهنگ بدوی و قبیله را بالای مردم تحمیل میکند، ورنه تعلیم و تحصیل زنان بارها توسط بزرگترین دانشمندان جهان اسلام وضاحت داده شده است، ضمن اینکه مشکل دینی و شرعی ندارد، بلکه الزامیت و فرضیت نیز دارد.
اینها تنها بخشی از کارنامهی خونبار گروهی است که «کار» تنها دریچههای زندگی در سایهی شرافت، امنیت و حیثیت را بهروی زنان بسته است. با اینحال، نمیتوان تا انتهای این ظلمت را دید و عصیان بومی زنان برای گذار از این وحشت را ندید. بهگواه تاریخ، مگر میتوان مشروعتر، معاصرتر و مادیتر از مبارزات مسالمتآمیز زنان افغانستان زیر تیغ تیز سلاخی طالبان سراغ گرفت. مبارزهای هرچند در مواردی محدود، منقطع و عمدتاً شهری. اما همچنان و کماکان مستقل و پیشرو. درنگ بر دادخواهی پرهزینهی این جانهای پرشور از این جهت که از سوی سرکوبشدهترین گروه اجتماعی رهبری میشود، مهم است. از سوی دیگر جریان اعتراضی زنان در برابر آپارتاید جنسی طالبان، از معدود جریانهای بومی و برآمده از بطن مطالبات معیشتی آنان با شعار «نان، کار و آزادی» بوده است. زنان در دوسال پسین در نبود کمترین پشتیبانی ساختاری، به پیشگامی برای از آن خود کردن خانه و خیابان ادامه دادهاند. آنان تا این دم یگانه نیروی اجتماعیاند که با وجود تمام ترسها، تردیدها، امکان و امتناعها، تمامقد در برابر سرکوب و ستم ایستاده و تا مغز استخوان مقاومت کردهاند. این زنان بودهاند که تا کنون از هنجارمندشدن جنایت و در یک کلام از سرعت پیشوری دستگاه انسانکشی طالبان کاستهاند. آنان در خانه و خیابان از آدرس تمام حقزدودگان و به حاشیهراندهشدگان صدایی بلند بهپهنای تاریخ سکوت سر دادهاند!
خلاصه کلام اینکه؛ در دو سال آخر بعد از به قدرت رسیدن دوباره طالبان سپری میشود، همیشه عدهای متملق و چاپلوس بودهاند و هستند که میکوشند که در میان مردم امیدواری کاذب خلق و این معنا را تبلیغ کنند که ممنوعیت آموزش دختران بالاتر از صنف ششم از سوی طالبان و موضوع کار زنان موقتی و محدود است و بهزودی متعلمین مقاطع متوسطه و لیسه هم میتوانند به صنفها حاضر شوند. به نظر میرسد که این قبیل حرکات خواسته یا ناخواسته به منظور کم کردن فشار بر رژیم طالبان و سفیدنمایی چهره این رژیم صورت گرفته و به کمرنگ شدن علمستیزی این گروه یاری رسانده است. با این حال، با اقدام تازه طالبان، مشخص شد که این امید دادنهای کاذب ریشه در واقعیت ندارد و قرار نیست بهزودی در عرصه تعلیم و تربیت و تحصیلات عالی تحول مثبتی روی دهد، بلکه از قراین پیدا است که متعلمین و محصلان دختری که نمیتوانند به خارج از کشور مهاجرت کنند و در بیرون از افغانستان به تعلیم و تحصیل خود ادامه دهند، ناگزیرند در خانهها بپوسند و بیسواد بار بیایند و با آیندهای غمبار و تاریک مواجه شوند. مسلماً بیسواد و درسنخوانده بار آمدن یک نسل از دختران این سرزمین، تبعات فاجعهباری در پی دارد که آخرش ناپیدا است.
راه حل برای رژیم طالبان، پذیرفتن و تعقب نمودن شرایط که جامعه جهانی و کشورهای منطقه برای به رسمیت شناختن شان مطرح کرده اند، قدم های جدی بردارند و کمک های جامعه جهانی به افغانستان تداوم پیدا کند، تامین امنیت و صلح نسبی در افغنستان امکان پذیر میباشد. در غیر آن صورت در پهلوی وقوع فاجعه بشری ناشی از فقر و گرسنگی، احتمال این نیز وجود دارد که افغانستان بار دیگر به النه تروریسم تبدیل گردیده، مورد اشغال و به جنگ داخلی دیگری مواجه شود. فعلا طالبان در افغانستان حاکم است. از این جهت از لحاظ بازیگران داخلی انتخاب به دست طالبان است که افغانستان را به کدام سمت سوق خواهند داد.
نویسنده: حامیه نادری