• چهار شنبه, 05 ثور 1403
    خبرگزاری افغان ایرکا

ترانه های بهاری هموطنان پشتو زبان

ترانه های بهاری هموطنان پشتو زبان
<div style="direction: rtl; text-align: justify;"> «لندی» که نوعی از اشعار زبان پشتو است، آینه‌دار زندگی قبایل پشتون‌ بوده و بسیاری از این ترانه‌های مردمی پیشینه‌ای طولانی در تاریخ این قوم دارد.</div> <div style="direction: rtl; text-align: justify;"> <div>عید نوروز در افغانستان از جایگاه ویژه و خاصی برخوردار است و همه اقوام کشور آئین‌ها و مراسم خاصی در ایام سال نو خورشیدی برگزار می‌کنند.</div> <div>در مناطق پشتون‌نشین کشورمان نیز از نوروز تجلیل می‌شود و در این ایام مردم به شکرانه رسیدن بهار به جشن و شادمانی می‌پردازند و رسومات خاصی را بر پا می‌دارند.</div> <div>«لندی» که نوعی از اشعار زبان پشتو است آینه‌دار زندگی قبایل پشتون‌ها در طول سده‌های تاریخ آنان است و بسیاری از این ترانه‌های مردمی پیشینه‌ای دراز در طول تاریخ آنان دارد.</div> <div>بهار و عید نوروز نیز در اشعار شاعران زبان پشتو جایگاه خاصی دارد که در اکثر «لندی»ها ترانه‌های فراوانی در وصف بهار سروده شده است.</div> <div>«لندی» نوعی شعر کوتاه است که دو سطر یا دو پاره دارد و پاره اول کوتاه است و 9 هجا دارد و پاره دوم بلندتر است و 13 هجا دارد.</div> <div>بخش مهمی از ترانه‌های زبان پشتو را همین لندی‌ها تشکیل می‌دهد و آن گونه که «محمد آصف فکرت» در مقدمه کتاب لندی آورده است این نوع ترانه‌ها شبیه سروده‌های باستان «ویدایی» است.</div> <div>لندی‌ها اکثراً توسط زنان سروده شده‌اند و شاعران آن ناشناخته هستند و ریشه در فریادهای گره شده زنان این سرزمین دارد که از دل‌های بزرگ برخاسته‌اند و غم‌های بزرگ را نیز بیان می‌کنند.</div> <div>شناخت و کاوش در این نوع سروده‌ها، گامی است در شناخت اندیشه‌های مردمان آن دیار که در همسایگی ما زندگی می‌کنند.</div> <div>محمد آصف فکرت شاعر و پژوهشگر صاحب نام کشورمان، در اثری با نام «لندی» مجموعه‌ای از ترانه‌های زبان پشتو را جمع آوری کرده که در میان آنها سروده‌هایی نیز در وصف بهار و عید دیده می‌شود:</div> <div> </div> <div>بهار به راشی مونز به نه یو</div> <div>تول به پراته د خاور و لاندی بشرونه</div> <div><strong>ترجمه:</strong></div> <div>بهار خواهد آمد، ما نخواهیم بود،</div> <div>این چهره‌ها همه زیر خاک نهان خواهد شد.</div> <div> </div> <div>بورا بلبل ته په ژرا شو</div> <div>چمن خزان شو، اوس به دورا ه سره حونه</div> <div><strong>ترجمه:</strong></div> <div>پروانه نزد بلبل به گریه درافتاد،</div> <div>خزان آمد،</div> <div>باید از چمن رخت بر بندیم.</div> <div> </div> <div>بهار به تل په گلونه وی</div> <div>دیدن  دیار دمخ کوه خوان راحیه.</div> <div><strong>ترجمه:</strong></div> <div>گل و بهار همیشه خواهد بود،</div> <div>دیدار را دریاب</div> <div>خزان در راه است.</div> <div> </div> <div>ما ته بی گله بنا یسته یی</div> <div>گل غریب خه دی چی تا بنایسته موبنه.</div> <div><strong>ترجمه:</strong></div> <div>بهار آمده درختان سبز شدند</div> <div>درخت دلم را تگرگ زده است.</div> <div> </div> <div>خال خو دی شین غاره دی سپینه</div> <div>خندا دی سین دی عالمونه غر قوینه.</div> <div><strong>ترجمه:</strong></div> <div>ای عید چه بختیاری؟</div> <div>که یاران به خاطر تو به روی هم آغوش می‌گشایند.</div> <div> </div> <div>زما اختر به خه اختر وی؟</div> <div>پا داسی ورح چی زد جدا له یاره یمه</div> <div><strong>ترجمه:</strong></div> <div>عید است،</div> <div>مرا چه دیدی؟</div> <div>از یار جدایم.</div> <div> </div> <div>نصرالدین سلجوقی نیز در کتاب «ادبیات عامیانه افغانستان» ابیاتی را  از ترانه بهاری زبان پشتو را آورده است:</div> <div>لیلا په باغ کی مسته گرزی</div> <div>تیکری یی نشته مخ په پانوپتوینه</div> <div><strong>ترجمه:</strong></div> <div>لیلا در باغ مستانه سیر و گردش می‌کند،</div> <div>چادر ندارد روی خود را با برگ گل می‌پوشاند.</div> <div> </div> <div>خدایه پسرلی شو گلان گل شو</div> <div>زما دز ره گلان سهیل و هلی دینه</div> <div><strong>ترجمه:</strong></div> <div>خداوندا، بهار شد گل‌ها همه شکفتند؛</div> <div>اما غنچه دلم را ستاره سهیل(خزان) زده است.</div> <div> </div> <div>در غزه لمنه راته خاره</div> <div>زه جینکوسره غاتولوپسی همه</div> <div><strong>ترجمه:</strong></div> <div>در دامان کوه به انتظار من باش،</div> <div>من با دوشیزگان به دنبال گل لاله می‌روم.</div> <div> </div> <div>ستا در گلو دوران تیرشی</div> <div>زما پاته شی دزره سوی داغونه</div> <div><strong>ترجمه:</strong></div> <div>فصل گل روی تو،</div> <div>یا بهار حسن تو سپری خواهد شد؛</div> <div>اما داغ‌های سوزان قلب من بر جا خواهد ماند.</div> <div> </div> <div>شیرین آشنا می مسافر شو</div> <div>تر گلاب سره وم له نارنجه زیره شومه</div> <div><strong>ترجمه:</strong></div> <div>یار شیرینم به سفر رفته است،</div> <div>از گل گلاب سرخ‌تر بودم؛</div> <div>اما اکنون از نارنج زردتر گشته‌ام.</div> <div> </div> <div>د گل گلاب د گلد پاره</div> <div>نجوتی ولاری د باغوان سلام کوینه</div> <div><strong>ترجمه:</strong></div> <div>برای یک گل گلاب،</div> <div>دختران به سلام باغ ایستاده‌اند.</div> </div>

  پربازدید ترین