چرا آمریکا از رژیم صهیونیستی حمایت می کند؟

هدف ایالات متحده آمریکا در تقویت و حمایت از رژیم صهیونیستی ، همانا مربوط به نقش حیاتی و جایگاه ویژه‎ای است که این رژیم در استراتژی آمریکا دارد که به آن اشاره خواهیم کرد.

الف) اهمیت اسرائیل در استراتژی آمریکا؛
اسرائیل به عنوان عامل تفرقه و مهار کننده و یا سرکوب نهضت‌های رهایی بخش در منطقه است، بی تردید حفظ امنیت اسرائیل هرگز نمی‎توانسته تنها هدف روابط ویژه میان آمریکا و اسرائیل بوده باشد، چرا که در غیر این صورت آمریکا می‎توانست به تلاش برای حفظ توازن نظامی و استراتژیک میان اسرائیل از یک سو و مجموعه کشورهای عربی از سوی دیگر بسنده کند، این در حالی است که دولتهای مختلف در آمریکا از هر دو حزب (جمهوری خواه و دمکرات) همواره اتفاق نظر دارند که اسرائیل باید نسبت به کشورهای عربی از برتری کیفی در فناوری نظامی برخوردار باشد، در واقع ورای امنیت اسرائیل می‎بایست علت مهم‎تری را برای حمایت‎های گسترده آمریکا از اسرائیل، در نقشی که اسرائیل همواره برای آمریکا در منطقه ایفاء می‎کند جستجو کرد، در حقیقت اسرائیل پایگاه نظامی آمریکا در خاورمیانه به شمار می‎رود، به اعتراف یکی از صهیونیست ها ، فلسطین اشغالی پایگاه آمریکاست و همینطور «اس ابراموف» یکی از رهبران حزب لیبرال اسرائیل گفته است: اسرائیل فقط برای دفاع از خودش جنگ نمی‎کند، بلکه برای منافع حیاتی غرب نیز می‎جنگد.[1]

ب) نفوذ و تسلط صهیونیسم بر سیاستمداران و دولت آمریکا و نقش لابی یهودی در آمریکا:
با وجودی که تخمین زده می‎شود که یهودیان امریکا حدود 5/5 تا 5/8 میلیون نفر باشند و  به عبارت دیگر تنها 2 درصد از جمعیّت ایالت متحده را تشکیل می دهند و اکثر آنها در اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20 وارد ایالات متحده شده‎اند و به آنجا مهاجرت کرده‎اند[2]  امّا دارای قدرت بالایی در تأثیر گذاری به افکار عمومی و سیاست های دولت آمریکا هستند.
برای توضیح بیشتر دربارة علت تأثیر گذاری بالای یهود بر سیاست‎های دولت آمریکا لازم است به به این نکته  اشاره نمائیم که یهودیان ثروتمندترین اقلیت آمریکا و جهان هستند، آنها بخش عمده مراکز اقتصادی و تجاری آمریکا را قبضه کرده‎اند و به گفته (هنری فورد) رئیس کارخانه ماشین سازی فورد معمولاً سینماها، تئاترها، تجارت شکر، کمپانی های نفتی، تجارت گندم و تنباکو،  پنبه، فولاد، 50 درصد از تجارت گوشت و مواد پروتئینی و بیش از 70 درصد تجارت کفش، صنایع چرم و اغلب صنایع مهم، ادوات موسیقی، جواهرات، وسائل الکترونیک، ماشین آلات، صنایع نظامی، بانکها و صندوقهای قرض جهانی و    … در انحصار سرمایه داران یهودی است.[3]
البته شاید در وهله اول این نکته به ذهن بیاید که چگونه سیاستمداران کشور قدرتمندی چون امریکا می‎توانند از یک اقلیت کوچک یهودی متأثر گردند؟ در این زمینه لازم به ذکر است که در ایالات متحده رأی یهودیان ساکن در ایالات متحده می‎تواند تعیین کننده باشد، با توجه به اینکه اکثریت جمعیت یهودیان امریکا از نظر سواد و تحصیل در سطوح بالایی هستند. میزان مشارکت در انتخابات نیز در آنها بالا است و به 92 درصد می‎رسد، در حالی که میزان مشارکت عامّه آمریکا در انتخابات 52 درصد می‎باشد و در چنین نسبتی. میانگین درصد موفقیت انتخابیشان را دو چندان می‎کند.
در سیستم انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا هر کسی در ایالت خود به پیروزی برسد، حتی اگر این نسبت پایین باشد، بر تمام آرای انتخاباتی ایالت دست می یابد، چون هر ایالت دارای کرسی هایی است که با توجه به جمعیت آن ایالت تعداد آن در مجلس مشخص و تعیین می‎شود، در این میان یهودیان در ایالت هایی تمرکز یافته اند که پرجمعیت تر و مهم‎تر است مثل نیویورک، فلوریدا و کالیفورنیا و کافی است آنها به کاندیدای خویش رأی دهند و تضمین کنندة پیروزی کاندیدای خاصی در انتخابات ایالتی باشد تا وی تمام کرسی‎های ایالت را از آن خویش نماید. به همین دلیل آرای یهود برای هر کاندیدایی حساس و مهم می‎شود.
به هر حال نفوذ و تسلط صهیونیسم بر سیاستمداران و دولت آمریکا به حدی است که می توان گفت این جریان در تمام تشکیلات سیاسى، اجتماعى و فرهنگى آمریکا رسوخ کرده چنان که آبا ابان وزیر امور خارجه  اسبق رژیم صهیونیستى مى گوید: «در طول تاریخ، صهیونیسم در هیچ جا مثل «ایالات متحده آمریکا» نتوانسته نفوذ کند، نفوذ ما نسبت به جمعیت شان که حدود سه درصد کل آمریکاست، بسیار بالاست».[4]
گولد برگ نماینده دائمى آمریکا در سازمان ملل متحد با فریاد گفت: سیاستمداران آمریکا باید مثل سیاستمدار بزرگ انگلیس (چرچیل) اعلام کنند که صهیونیستى هستند، چون محکوم کردن صهیونیسم به منافع آمریکا لطمه مى زند، هیچ کس نباید انتظار داشته باشد که از واشنگتن یا نیویورک صدایى علیه صهیونیسم بشنود.[5]
صهیونیست ها براى این که در مجلس قانون گذارى و کنگره ى آمریکا نفوذ پیدا کنند، جمعیت خاصى به نام «جمعیت آمریکایى، اسرائیلى امور عامه» را تأسیس کردند. رئیس این جمعیت در سال 1975 میلادى گفت: «ما هر لایحه اى را که به نفع اسرائیل باشد در کنگره تصویب مى کنیم».[6]
حدود 340 سازمان و گروه علنى و مخفى صهیونیستى در آمریکا فعالیت دارند و هر صهیونیست مجبور به عضویت در یکى از آنهاست، این تشکیلات باعث وحدت و انسجام آنها و اجراى برنامه ها و توطئه ها آنها شده است. 76% از صهیونیست ها و یهودیان در شش ایالت بزرگ آمریکا ساکن اند که براى تعیین سرنوشت رئیس جمهور آمریکا کافى است.[7]  
البته در خصوص رابطه رژیم صهیونیستی  و آمریکا برخی معتقد هستند که در این باره نمی توان به موضوع و جریان صهیونیسم مسیحی بی توجه بود زیرا اعتقاد بر این است صهیونیسم مسیحی[8] یکی از مهمترین جریانات تاثیر گذار در تحولات جهانی است که با ریشه هایی مذهبی  وارد جریانات سیاسی شده و امروزه می توان رد پای آن را در بسیاری از تصمیم سازی های جهانی از جمله تصمیم سازی های قدرتهایی همچون آمریکا مشاهده نمود این جریان در اصل مسیحیانی هستند که به دلیل اعتقاداتی که در زمینه ظهور عیسی مسیح پس از بازگشت یهودیان به سرزمین  موعود دارند با صهیونیست ها که عامل بازگشت یهودیان به فلسطین هستند پیوند خورده اند فلذا پسوند صهیونیست به آنها اضافه شده است از ویژگی های ممتاز پیروان این مکتب اعتقاد راسخ و تعصب خاص به صهیونیسم می باشد و تعصب این مسیحیان به صهیونیسم بیش از صهیونیست های یهودی مقیم اسرائیل و آمریکا می باشد[9]، همانطوری که اشاره کردیم این جریان در واقع تصمیم گیری دولتمردان آمریکا را به شدت تحت سیطره و نفوذ خود قرار داده و برای همین است که این دولتمردان دفاع و حمایت از رژیم صهیونیستی را از جمله وظایف غیرقابل تردید خود می دانند، به هر حال حمایت بدون قید و شرط دولتمردان آمریکا از رژیم صهیونیستی را نمی توان در اشتراک منافع دو دولت متحد دانست و این رابطه تابع مسائل پیچیده تری است [10] ، علاوه بر نقش بسیار مؤثر لابی صهیونیستی و همینطور تعهداتی که دولتمردان آمریکایی نسبت به دفاع از رژیم صهیونیستی اظهار می کنند به نظر می رسد منافع حیاتی و استراتژیکی برای آمریکایی ها در این حمایت ها وجود دارد و این منافع حیاتی و استراتژیک در گرو بقا و تقویت این غده سرطانی است در واقع انگیزه اصلی در پس این حمایت های غیر معمول در وهله اول، در منافع استراتژیک آمریکا نهفته است، در مجموع رابطه آمریکائیها و رژیم صهیونیستی رابطه ای فراتر از دو متحد که منافع مشترکی دارند، می باشد و در این باره نفوذ عمیق و پردامنه صهیونیست ها در ارکان دولت آمریکا را نمی توان نادیده انگاشت یعنی این نفوذ و قدرت صهیونیست ها در آمریکا تا حدی است که آن جا را اورشلیم جدید می دانند، این قدرت روافزون صهیونیست ها در گرو منافع حیاتی و در هم تنیده صهیونیست ها با دولتمردان آمریکایی است این منافعی که در یک رابطه تاریخی و در هم تنیده صهیونیست ها با ارکان آمریکا تکوین یافته است به شکلی که دفاع و حمایت ظاهراً پرهزینه از رژیم صهیونیستی جزء منافع حیاتی این دولت برشمرده می شود.

پی‌نوشت‌ها:
[1] . حقایقی درباره صهیونیسم، رمان برودسکی، ترجمه احمد آبادی، ص 37، انتشارات کتیبه، تهران، 1358.
[2] . به نقل از سایت موعود: www.mouood.com
[3] . اسرائیل فاشیسم جدید، وزیری کرمانی، ص 66.
[4]. روزنامه ى اطلاعات، مورخه ى 30/2/1368، ص 6.
[5]. همان.
[6]. همان.
[7]. فصلنامه ى مشکوة، شماره 28، پائیز 1368 شمسى،ص 61.
[8]. جری فالول (از چهره های برجسته صهیونیسم مسیحی) ادعا می کند که در آمریکا هفتاد میلیون نفر صهیونیست مسیحی وجود دارد.
[9]. برخی دیگر تعداد صهیونیست مسیحی را بیست تا سی میلیون یعنی حدود پنج برابر جمعیت شش میلیونی یهودیان آمریکا دانستند.
[10]. مهدی قویدل،بررسی منافع راهبردی ایالات متحده در حمایت نامشروط از اسزلیل، کتاب آمریکا (ویژه روابط آمریکا- اسرائیل).