اسرائیل محکوم به نابودی است

اسرائیل محکوم به نابودی است چرا که این موضوع اولاً مبتنی بر سنت‌های الهی است و درباره سنت‌های الهی در قرآن آمده است « سُنَّهَ اللهِ فِی الَّذِینَ خَلَوا مِن قَبلُ وَ لَن تَجِدَ لِسُنَّهِ اللهِ تَبدِیلاً »[ احزاب، آیه 62] و ثانیاً براساس شاخص‌های محسوس عینی است، براساس سنّت‌های الهی، باطل امکان دوام ندارد و قطعاً سرنگون می‌شود. از نظر معارف قرآنی، باطل همواره موقت و رفتنی است.

در مورد نشانه‌های محسوس از بین رفتن رژیم صهیونیستی طی بیست و پنچ سال آینده نیز مصادیق خوبی وجود دارد و این تنها ایران نیست که می‌گوید اسرائیل طی سال‌های آینده از بین خواهد رفت، در حال حاضر بسیاری از مراکز تحقیقاتی نیز پیش‌بینی می‌کنند که اسرائیل از بین خواهد رفت، هنری کسینجر که یک صهیونیست افراطی نیز هست، اخیراً در کتابی با عنوان «نظم جهانی» می‌گوید که امکان استمرار رژیم صهیونیستی وجود ندارد و ممکن است که اسرائیل تا سال 2025 از بین برود، اینکه یک صهیونیست این نکته را می‌گوید، در نوع خود جالب است.

دیگر اینکه باید توجه داشت هم‌اکنون در اسرائیل یک دولت قومی به وجود آمده است و گروه‌های افراطی دینی سعی می‌کنند این دولت قومی را مصادره کنند، در حال حاضر مراکز تحقیقاتی اسرائیل از انحلال دولت قومی و تشکیل دولت‌های مذهبی سخن می‌گویند، این گروه‌های افراطی به‌دلیل نوع رفتاری که دارند، می‌توانند جهان اسلام را علیه خود متحد کنند و از طرف دیگر، به‌دلیل اعتقادات خود می‌توانند گروه‌های درونی اسرائیل را نیز در مقابل یکدیگر قرار دهند، این جریان نوعی داعش یهودی است و اخیراً قانونی به کنیسة اسرائیل داده‌اند که براساس آن مشخص شود به چه‌کسی می‌توان عنوان یهودی داد، در حال حاضر متدینین یهودی می‌گویند کسی که از مادر یهودی متولد شود یهودی است، امّا بسیاری از سکولارهای مسیحی یا از مادر غیریهودی متولد شده‌اند یا همسر مسیحی دارند و این افراد از سوی یهودیان ارتدکس تکفیر می‌شوند، این موضوع می‌تواند یک شکاف عمیق در جامعة اسرائیلی ایجاد کند که منجر به دوقطبی شدن آن می‌شود.

علاوه بر این، در اسرائیل چیزی به نام ملت وجود ندارد و این موضوع برای اسرائیل خطرناک است، در اسرائیل کنونی جریان ملی جای خود را به گروهای قومی داده است، احزاب فعال در اسرائیل نشان‌دهندة اختلاف‌های موجود در آن هستند، برای نمونه حزب «اسرائیل خانه ما»، متشکل از یهودیان روسی‌تبار که یک تشکل شناخته‌شده محسوب می‌شود، حزبی مختص به بازنشستگان است، حزبی دیگر متعلق به جریان اجتماعی دیگری است، این تشتّت نشان می‌دهد که ما نمی‌توانیم از یک ملت صحبت کنیم، اسرائیل صرفاً متشکل از اقوامی است که اختلاف‌هایی با یکدیگر دارند، این واگرایی که در رژیم صهیونیستی آغاز شده است، آن را از درون متلاشی می‌کند. آگاه شدن جهانیان از نیرنگهایی که به عنوان بنیانهای این رژیم و عوامل مشروعیت بخش آن توسط صهیونیست ها تبلیغ می شود  و در واقع پرده افتادن از روی جنایتهای این رژیم در سرزمین های اشغالی و سایر بخشهای دنیا با استفاده از ابزارهای رسانه ای و در واقع تبدیل شدن بزرگترین ابزار سرپوش گذاری جنایات و تحریف واقعیات یعنی رسانه به عنصر بیداری و آگاهی جهانی  و نیز خیزش جنبش های ضد صهیونیستی در کشورهای هم پیمان این رژیم و به ویژه فعالیت گسترده یهودیان ضد صهیونیست می تواند در آینده موجودیت این رژیم را در ورطه سقوط ببرد.

در حال حاضر مهمترین مشکلاتی که رژیم صهیونیستی با آن مواجه شده و به شدت تلاش می کند تا با بهره گیری از تمامی ابزارها اعم از ابزارهای جهانی همچون سازمان های بین المللی، ابزارهای رسانه ای و حتی ابزارهای خشونت آمیز با آن برخورد نماید به شرح ذیل می باشد :

1. شکست افسانه شکست ناپذیری اسرائیل در مصاف این رژیم با حزب الله و گروه های مقاومت اسلامی فلسطین ، شایان ذکر است پیش از پیروزی های حزب الله در جنوب لبنان و در طی دوران پس از تشکیل رژیم صهیونیستی ، کلیه جنگ هایی که بین این رژیم و کشورهای عربی به وقوع پیوسته بود و علیرغم شور و احساسات ضد صهیونیستی در منطقه که در دوران ناصر به اوج خود رسید تقریبا همواره پیروزی با رژیم صهیونیستی بوده و پیروزی های مختصری هم که در اوایل دهه هفتاد میلادی به دست آمد در برابر آنچه از دست رفته بود چندان مهم نبود، این مساله باعث شده بود که این تلقی که اسرائیل از سوی خدا مورد حمایت بوده و شکست ناپذیر است و توسط رسانه های تبلیغاتی این رژیم هم بر روی آن مانور داده می شد به مرور تبدیل به یک باور عمومی در سطح منطقه شود و حتی در اعتقادات برخی ساده اندیشان نیز ایجاد تزلزل نماید . همین اعتقاد و نیز فرسایشی شدن جنگ ها و افزایش تلفات اعراب در این جنگ ها که با روحیه خوشگذران برخی حاکمان عربی و به ویژه حاکمان جدید و تازه به دوران رسیده آن در تعارض بود باعث شد تا مسیر مبارزه به مذاکره تبدیل شود که با توجه به حاکمیت روح یاس و افسردگی بر ملت های منطقه در اثر این شکست ها واکنش مهمی را در سرزمین های اسلامی به دنبال نداشت اما با نخستین پیروزی های حزب الله در مصاف با رژیم تا بن دندان مسلح اسرائیل ، نخستین بارقه های پیروزی درخشیدن گرفت و با شکسته شدن افسانه شکست ناپذیری این رژیم خون تازه ای در رگهای ملت های مسلمان منطقه جاری شده و دیگر بار روح امید به پیروزی در کالبد افسرده آنان دمیده شد که خود این مساله ، خطری بزرگ برای کیان و هستی رژیم صهیونیستی به شمار می آمد.

2. رژیم صهیونیستی در منطقه ای قرار دارد که به لحاظ انرژی پایتخت انرژی جهان به شمار می رود و از طرفی این رژیم به لحاظ جغرافیایی در موقعیتی قرار دارد که به شدت از نظر انرژی احساس کمبود و نیازمند واردات انرژی می باشد که همین امر می تواند بحران های اجتماعی و اقتصادی را به دنبال داشته باشد و پایه های آن حکومت را به مخاطره بیندازد، چنانکه بحران مهاجرت معکوس در رژیم صهیونیستی به دنبال جنگ های سی و سه روزه و بیست و دو روزه به ویژه اینکه مهاجرت یهودیان به سرزمین های اشغالی مهمترین پایه شکل گیری رژیم صهیونیستی و تداوم آن و نماد قدرت این رژیم به شمار می آید و به همین دلیل صهیونیست ها سالانه هزینه های هنگفتی جهت جذب یهودیان جهان به سرزمین های اشغالی انجام می دهند اما به دنبال وقوع جنگ های سی و سه روزه و بیست و دو روزه که در آنها برای نخستین بار از زمان تشکیل رژیم صهیونیستی شهرهای مهم این رژیم و حتی تل آویو پایتخت این رژیم مورد تهدید نظامی موشک های حزب الله و حماس قرار گرفت ، موجی از وحشت یهودیان ساکن شده در این شهر ها را فرا گرفت و آنان را به بازگشت از سرزمین های اشغالی ترغیب کرد.

3. اختلافات میان خود این رژیم در مورد ادامه راه آرمانگرایانه صهیونیستی به صورت کامل و یا تن دادن به برخی واقعیت ها که این مساله باعث به وجود آمدن گروههای در میان صهیونیست ها شده است که با روند سازش مخالفت نموده و هر کسی را که اندک امتیازی به مخالفان رژیم صهیونیستی می دهد را خائن تلقی می نمایند و قتل اسحاق رابین نخست وزیر اسبق این رژیم که با امضای قرار داد اسلو تشکیلات خودگردان را به رسمیت شناخته و وعده هایی نیز به فلسطینیان داده بود (هر چند وعده هایی که هرگز اجرایی نشد) توسط یک جوان صهیونیست افراطی به نام عیگال امیر در همین راستا ارزیابی می شود . صهیونیست ها امروزه در شرایطی هستند که تشکیل اسرائیل بزرگ از نیل تا فرات عملاً به دلیل محدودیتهای موجود امکان تحقق ندارد و از طرفی به دلیل برخی نیازهای خود از جمله موضوع امنیت و انرژی نیازمند تعامل و مذاکره با دشمنان خود هستند در حالی که از سالها پیش با وعده سرزمین شیر وعسل و نیز با تهییج احساسات یهودیان برای تشکیل دولت آرمانی یهود که حداقل محدوده آن از نیل تا فرات خواهد بود میلیونها نفر را از سرزمین های خود به این منطقه کوچانده اند و آنان را مشتاقانه در انتظار تحقق کامل آرمان دولت یهود نشانده اند، طبیعی است که  این آرمانگرایی با آن واقعیت ها در تعارض بوده و خود باعث بروز تنش درونی خواهد شد که در وضعیت بحرانی امروز این رژیم می تواند به یک مخاطره امنیتی درونی تبدیل شود .

 4. امروزه رژیم صهیونیستی علاوه بر بحران مشروعیت دچار چالش ها و بحران های عدیده ای است که به عنوان تهدید جدی می تواند موجودیت آن را در معرض سقوط قرار دهد، از جمله این بحران ها بحران هویت در جامعه اسرائیل است  و می توان گفت هر جوان اسرائیلی در تعیین هویت خود دچار آشفتگی است. این احساس در افراد با وجود سپری شدن سالهای متمادی از شکل گیری رژیم صهیونیسنی می تواند چالش جدی برای این رژیم باشد، واقعیت این است که جامعه صهیونیستی از خلأی در هویت رنج می برد، یک جوان اسرائیلی که به سن بلوغ می رسد هنوز در تعیین هویت خود دچار آشفتگی است، به خصوص این که صهیونیسم این ایده را داشت که یهودیان شایسته داشتن یک وطن هستند و حاضر نیستند که ملیت آنان را دیگران تعیین کرده و اموراتشان را اداره نمایند  و این در حالی است که پیشبرد اهداف رژیم صهیونیستی با رویکرد سکولاریستی دنبال می گردد و این رویکرد هیچ سنخیتی با یهودیت ندارد و این دوگانگی که همان تاکید بر یهودیت از یک جانب و اصرار مجامع یهودی بر آن و از سوی دیگر تصمیمات و رفتارهای سکولاری رژیم صهیونیستی می باشد، یک سردرگمی هوینی را در جامعه صهیونستی حاکم نموده است که می توان از آن یه عنوان یک وضعیت رو به بحران  هویت یاد کرد و بی شک دیر یا زود این مسئله جزو عوامل نابودی این جامعه خواهد بود، نکته قابل توجه  در این باره گزارشی است که نشریه امریکن « فری پرس» از جامعه صهیونیستی منتشر کرده است مبنی بر این که صهیونیست ها به شدت نگران هستند که جوانان یهودی علاقمندی خود را به رژیم صهیونیستی از دست می دهند تا حدی که به دلیل جنایت های آن رژیم علیه فلسطینیان مورد انزجار دیگران هستند و از این رو از یهودی بودن خود تنفر پیدا کرده اند بیشتر جوانان یهود با پیوستن به جنبش های صلح طلب اقدام به حمایت از «کمپین جهانی تحریم رژیم صهیونیستی » می کنند   مؤید دیگر پژوهشی است که وزارت مهاجرت رژیم صهیونیستی منتشر کرده است این گزارش نشان می دهد که یک چهارم جوانان یهودی مقیم اروپا و آمریکا که تابعیت اسرائیلی دارند درصدد تغییر دین خود از یهودیت به دیگر ادیان هستند ، آنچه روشن است بحران های که اکنون متوجه رژیم صهیونیستی است که با تهدید علیه دیگران رفع نخواهد شد و رژیم صهیونیستی نمی تواند مشکلی که حیاتش را به خطر انداخته است، رفع کند و این بحران ها به حدی است که در روند مهاجرت معکوس تاثیر زیادی داشته است بطوریکه شبکه تلوزیونی بی بی سی از افزایش تلاش صهیونیست ها برای گرفتن تابعیت کشورهای اروپایی از بیم اوضاع امنیتی در جامعه خبر داد براساس این گزارش بیش از صد هزار صهیونیست در سال های گذشته نابعیت کشورهایی گرفته اند برخی معتقدند که شرایط بد امنیتی در جامعه صهیونیستی منجر به افزایش این آمارها خواهد شد    برخی اندیشمندان صهیونیست اذعان دارند مردم دیگر نمی گویند من اسرائیلی هستم فقط می گویند من در اسرائیل زندگی می کنم،  در خصوص وضعیت نامطلوب رژیم و جامعه صهیونیستی اظهارات تزیپی لیونی وزیر پیشین خارجه رژیم صهیونیستی قابل تامل است لیونی اظهار داشت : اسرائیل روی آتشفشان قرار دارد و موجودیت اسرائیل با خطر مرگ رو به روست وی افزود: سالهاست مسئولان اسرائیلی سر خود را زیر برف کرده اند و در همان حال خطراتی که اسرائیل را تهدید می کند در حال افزایش است.

5. بررسی ها نشان می دهد که جامعه صهیونیستی از درون رو به ضعف است و دست و پا زدن های دولت های صهیونیستی نمی تواند این روند روبه رشد را متوقف سازد، از قراین پیداست که رژیم تل آویو در سال های پیش رو  با مشکلات بیشتری در منطقه و جهان مواجه خواهد شد و افزایش تنفر جهانی این رژیم را یک گام دیگر به سقوط نزدیک تر خواهد کرد به هرحال برخی اظهارات درباره احتمال فروپاشی و سقوط رژیم صهیونستی در چندین سال آینده قابل بررسی است، جف گیتس تحلیل گر مشهور آمریکایی و نویسنده کتاب دموکراسی در خطر در مقاله ای اظهار می دارد : تحقیقات  آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا نشان می دهد که نمی توان نسبت به بقای رژیم صهیونیستی ظرف دو دهه آینده اطمینان داشت  و این درحالی است که رئیس سابق سرویس جاسوسی رژیم صهیونیستی هشدار داده که آینده بسیار بدی برای رژیم صهیونیستی پیش بینی می شود و ما در حال مواجه شدن با پیش بینی های بسیار بدی درباره آن چیزی که در آینده اتفاق خواهد افتاد، هستیم.

6. جامعه صهیونیستی از لحاظ اجتماعی و جمعیتی از درون در حال تحلیل است و اختلافات سیاسی، فرهنگی و نژادی در حال افزایش است و رژیم صهیونیستی درحال حاضر با چالش ها و بحران های داخلی مواجه هست، رژیم صهیونیستی که بیش از هفتاد سال درگیر جنگ با اعراب و مسلمانان بوده اکنون شاهد اعتراضات اجتماعی داخلی است، اعتراض یهودیان ساکن سرزمین های اشغالی نسبت به وضعیت بد معیشتی و سختی زندگی در این مناطق  رژیم صهیونیستی را از درون فلج کرده و راهکارهای سیاسی و اقتصادی برای حل بحران داخلی تاکنون نتیجه ای نداشته است، بحران اقتصادی و اجتماعی در رژیم صهیونیستی مسلماً وارد حیطه سیاسی این رژیم نیز شده است و اختلافاتی که بین احزاب و گروه های سیاسی با دولت به وجود آمده است در شدت گرفتن بحران داخلی موثر بوده است.

7. منازعات مذهبی و قومی از جمله مسائلی است که جامعه اسرائیل نتوانسته خود را از آن رها نماید، پیروزی چشم گیر حزب راست گرای مذهبی شاس، در انتخابات پارلمان 1999، و تبدیل شدن آن به سومین حزب درپارلمان اسرائیل (کنست) را باید نقطه عطفی در منازعات مذهبی در جامعه اسرائیل دانست، اصلی ترین طرفداران این حزب را مذهبیون (عمدتاً سفاردیم)، الترا ارتدوکسی تشکیل می دهند که خواهان اجرای قوانین مذهبی یهود در اسرائیل می باشد، رهبر معنوی این عده، خاخام اوادیا یوسف است و اکثر حامیان این حزب را جوانان تحصیل کرده در مدارس مذهبی یهود (Yeshivot) تشکیل می دهند، در دوازده سال نخست فعالیت حزب شاس، یعنی از 1984 تا 1996، تعداد مردان یهودی که به صورت تمام وقت در مدارس مذهبی فوق تحصیل می کردند، از 38 درصد به 54 درصد افزایش پیدا کرده است. آموزش مذهبی یکی از ابزارهای قدرتمند حزب شاس می باشد، افزون بر تقویت کشمکش های مذهبی، انواع شکاف های قومی نهادینه شده در جامعه اسرائیل، طی سال های اخیر بیش از گذشته نمایان شده است، یک شکاف عمده مربوط به شکاف قومی سفاردیم- اشکنازی می باشد، سفاردیم ها عمدتاً یهودیان شرقی تبار اعم از یهودیان خاور میانه، شرق اروپا، آفریقا و آسیا می باشند؛ درحالی که اشکنازی ها عمدتاً یهودیان مهاجرت کرده از اروپای غربی و مرکزی می باشند. بنیان گذاران اولیه رژیم صهیونیستی عمدتاً اشکنازی و سکولار بودند و به همین خاطر اکثر مناصب و شغل های حساس و رده بالا به اشکنازی ها داده می شد، در خصوص تبعیض نژادی که بر جامعه صهیونیستی حاکم است یک روزنامه سویسی به نام « له تمپس » گزارش خود از وضعیت تبعیض نژادی در جامعه صهیونیستی را با عنوان « مرا به عنوان یک وحشی نگاه نکنید» که شعار یکی از معترضین جوان اتیوپی تبار بوده است آغاز می کند این شعار در واکنش به تشدید روزافزون شرایط نابرابر و تبعیض آمیز در جامعه صهیونیستی مطرح گردیده است این روزنامه می نویسد بسیاری از آنانی که در دهه های 1980م به فلسطین اشغالی رفته اند گمان می کردند به بهشت می روند، امّا از آن زمان فقط تحقیر شده اند این روزنامه می افزاید اعتراضات وقتی اوج گرفت که سفید پوستان برخی مناطق جامعه صهیونیستی تصمیم گرفته و متعهد شدند تا به سیاه پوستان نه چیزی بفروشند و نه چیزی اجاره بدهند این گزارش در مورد شرایط وخیم یهودیان اتیوپی تبار و جمعیت فلاشاس ها که جمعیت آنان حدود صد هزار نفر می باشند انجام گرفته است. 

بنابر این با مطالعه این اوضاع و احوال رژیم صهیونیستی در می یابیم، امروزه رژیم صهیونیستی به عنوان نماد و تبلور اندیشه های صهیونیسم در بدترین دوران حیات خود قرار دارد و تصمیم گیری های حاکی از سراسیمگی همچون تهاجم به غزه و نیز ارتکاب شدید ترین و جنون آمیز ترین جنایتهای ضد بشری در این تهاجمات، نشان از استیصال و درماندگی این رژیم دارد و با وجود این که دولتمردان  رژیم صهیونیستی اساس حکومت و سیاست‌ خود را برخوی تجاوز و سلطه طلبی  قرار داده اند و گمان می‌کنند که با اعمال جنایت و زور علیه میلیون‌ها فلسطینی می‌توانند همچنان به حاکمیت خود ادامه دهند، این رژیم در بدترین شرایط خود به سر می برد که طی آن هم از درون خود و هم از درون سرزمین اشغال شده و هم از خارج از این سرزمین با مخاطرات مختلفی مواجه است که باعث شده است تا پایه های این رژیم به شدت به لرزه افتد، این رژیم که به صورت طفلی نامشروع در سرزمین های اسلامی سر برآورده است هیچ جایگاهی در میان مردم منطقه نداشته و در شرایط کنونی هر گونه ارتباط با این رژیم به عنوان لکه ننگی بر دامن هر دولتی است که با آن رابطه برقرار می کند و هر دولتی که با این رژیم رابطه بر قرار می کند منفور ملت خود و سایر ملت های منطقه قرار می گیرد، در مجموع با گسترش فرهنگ جهاد و شهادت در میان فلسطین،‌ رژیم غاصب اسرائیل تاب مقاومت نخواهند آورد و به زودی پیروزی های درخشانی نصیب مردم مظلوم فلسطین خواهد گردید.