• پنج شنبه, 06 ثور 1403
    خبرگزاری افغان ایرکا

طالبان ؛ از عفو عمومی تا کوچ اجباری

 طالبان ؛ از عفو عمومی تا کوچ اجباری

در صورتی که ادعای مطرح شده از سوی محمد محقق درست باشد به نظر می رسد که طالبان پیش از آنکه منتظر کسب مشروعیت از سوی جامعه بین المللی و دریافت حمایت های قوی و پایدار از جانب مردم افغانستان بمانند در تلاش اند تا مسیر بازگشت خود به سیاست‌های پیشین را هموارتر سازند و با سیاست سرکوب و تبعیض و کوچ جباری و ظلم و ستم بر اقلیت های قومی و مذهبی، افغانستان را یکبار دیگر در مسیر بحران قرار دهند.

محمد محقق؛ رهبر حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان، در یک پیام فیس‌بوکی نوشته است که "دایکندی در آستانه یک فاجعه است"، چون طالبان نیروهای ضربتى‌شان را وارد منطقه «کندیرگ » و «دهن ناله» کرده‌اند تا مردم را از مناطق حاصل‌خیزشان کوچ داده و زمین‌هاى‌شان را به هوادارن طالبان توزیع کنند.

آقای محقق با انتشار عکس فرمانی منسوب به والی طالبان در ولایت دایکندی، نوشته است که "آن‌ها به حدود 800 خانواده هزاره هشدار داده‌اند تا مناطق شان را الی ساعت 2 بجه بعد از ظهر امروز به وقت محلی ترک کنند یا در غیر آن با برخورد نظامى مواجه خواهند شد."

محمد محقق نوشته است که طالبان به مردم گفته‌اند در صورت ناراضی بودن، بعدا به محکمه شکایت کنند. او این تصمیم طالبان را زیر سؤال برده که "این چگونه نظامی است که خانه و زمین مردم پیش از فیصله محکمه غصب می‌شود و بعد از آن محکمه در مورد آن فیصله می کند؟"

در صورتی که ادعای مطرح شده از سوی محمد محقق درست باشد به نظر می رسد که طالبان پیش از آنکه منتظر کسب مشروعیت از سوی جامعه بین المللی و دریافت حمایت های قوی و پایدار از جانب مردم افغانستان بمانند در تلاش اند تا مسیر بازگشت خود به سیاست‌های پیشین را هموارتر سازند و با سیاست سرکوب و تبعیض و کوچ جباری و ظلم و ستم بر اقلیت های قومی و مذهبی، افغانستان را یکبار دیگر در مسیر بحران قرار دهند.

این در حالی است که طالبان با پیام عفو عمومی رهبرشان وارد کابل شدند و سکان هدایت کشور را به دست گرفتند. آنها ادعا می کردند که تغییر کرده اند و سیاست‌های پیشین شان دیگر هرگز تکرار نخواهد شد.

طالبان همچنین مدعی بودند که افغانستان خانه مشترک همه مردم کشور است و طالبان به منظور مشارکت معنی‌دار و عادلانه همه اقوام و مذاهب در ساختار قدرت، دولت فراگیر و همه شمول تشکیل خواهند داد.

طالبان در عین حال خود را پیام آور صلح و آشتی و هم‌پذیری می خواندند و تهدید می کردند که با دستیابی آنها به قدرت و پیروزی شان بر استکبار جهانی، مردم افغانستان از رنج و درد ناشی از جنگ و اشغال و خونریزی و ظلم و ستم و بی عدالتی و بیداد رهایی یافته اند و از این پس کشور در مسیر آرامش و آبادی قرار خواهند گرفت.

این وعده های امیدبخش در عین حال در ابتدا با رفتارهای مثبت شماری از جنگجویان طالبان در شهرهای بزرگ نیز همراه شده بود و به همین دلیل، بسیاری از اقشار و طیف های مردم افغانستان تصور می کردند که طالبان امروز با طالبان 20 سال قبل تفاوت های بنیادین و اساسی دارند و تجربه 20 ساله به آنها آموخته است که تنها راه حکومت بر افغانستان، جلب حمایت همگانی، کسب مشروعیت ملی و ایجاد یک ساختار دولتی فراگیر و عادلانه با مشارکت مؤثر و معنادار همه اقوام و مذاهب کشور خواهد بود.

با این حال، گزارش های ناامیدکننده و در برخی موارد تکان‌دهنده از سرکوب و صدور دستور کوچ های اجباری از جانب مقامات محلی طالبان به ویژه در دایکندی، قندهار و پنجشیر نگرانی‌ها درباره بازگشت سریع طالبان و ماهیت اصلی و تفکرات واقعی شان را دوچندان کرده و خطر بروز بی‌ثباتی و بحران در ابعاد ملی را تشدید بخشیده است.

این در حالی است که به باور بسیاری از تحلیلگران، مواجهه مستقیم طالبان با مردم افغانستان بنا به هر دلیلی که صورت بگیرد بسیار خطرناک و بحران آفرین خواهد بود. تجربه نشان داده است که هیچ گروهی با اقتدارگرایی و سرکوب قادر به تحمیل سلطه بلندمدت و پایدار خود بر مردم کشور نیست.

شاید در کوتاه‌مدت طالبان بتوانند مردم بی دفاع و بی سلاح دایکندی را از خانه و سرزمین خویش متواری کنند و ملکیت های آنان را به هواداران و متحدان قومی خویش ببخشند؛ اما در نهایت این مردم اند که به صحنه بازخواهند گشت و اجازه سلطه اقتدارگرایانه یک گروه سرکوبگر را نخواهند داد؛ زیرا این قول قوی قرآن است که حق پایدار می ماند و باطل نابود می شود.

تجارب تاریخی نیز نشان می‌دهد که رژیم های سرکوبگر و جائر و سلاطین خودکامه و تمامیت خواه مانند عبدالرحمان خان که هواداران متعصب قومی اش هنوز از او با افتخار به عنوان «امیر آهنین» یاد می کنند علیرغم ارتکاب شنیع ترین شیوه های سرکوب علیه مردم افغانستان در نهایت قادر نشدند، ریشه‌های این مردم اصیل را برکنند و آنان را از وطن و سرزمین خویش بیرون برانند.

تاریخ معاصر افغانستان از عوامل آن سرکوب های شرم آور اکنون با خشم و نفرت و انزجار یاد می‌کند و از آنان جز بدنامی چیزی به یادگار نمانده است؛ اما مردمانی که از زیر چکمه های ظلم و سرکوب و ستم سربلند کردند همه روزه برای افغانستان غرور و افتخار می آفرینند و با فتح قله های بلند علمی و دستاوردهای شگفت‌انگیز در سایر عرصه های حیات اجتماعی و موجب سرور و شادی و غرورو آبادی کشور می‌شوند.

انتظار می رود رهبران تراز اول طالبان هرچه سریعتر، فریادهای دادخواهانه مردم مظلوم و بی دفاع دایکندی را بشنوند و به آن رسیدگی کرده و نشان دهند که اراده و ایمان واقعی و راسخ برای استقرار یک حاکمیت به تمام معنا اسلامی و نه صرفاً قومی را دارند و برای تحقق قسط و عدل بربنیاد نص صریح قرآن کریم و تقریر و تحریر رسول پاک اسلام(ص) و آل و اصحاب گرامی ایشان اجازه هیچ گونه ظلم و بی عدالتی به نام طالبان و به کام تمامیت خواهان قومی علیه بخش دیگری از مردم مسلمان افغانستان را نمی‌دهند.

  پربازدید ترین