تاریخ انتشار: 1404/08/05 8:42کد خبر: 116964

آتش بس طالبان و پاکستان؛ درنگی بر ورود غیرمنتظره ترکیه به صحنه

آتش بس طالبان و پاکستان؛ درنگی بر ورود غیرمنتظره ترکیه به صحنه

ورود غیرمنتظره ترکیه به میانجی گری بین طالبان و پاکستان نشان دهنده تلاش آنکارا برای گسترش نفوذ منطقه ای و نقش آفرینی دیپلماتیک جدید است.

ترکیه و قطر در پایان‌دادن به جنگ طالبان و پاکستان نقش داشتند و در توافق‌نامه آتش‌بس هم از هردو کشور نام برده شده است. این‌که قطر وارد ماجرا شده، جای تعجب ندارد؛ چون‌که نامش با میانجی‌گری گره خورده است و در عین حال طرف اعتماد طالبان نیز است و سال‌ها واسطه و میزبان این گروه بوده است. برعکس، میانجی‌گری ترکیه جای تامل دارد؛ کشوری که پیشینه پادرمیانی بین طالبان و غیرطالبان را ندارد. ازاین‌رو، فهم معنای ورود غیرمنتظره انقره به صحنه منازعه، حایز اهمیت است که در چند محور قابل خلاصه است:

1-‌ ترکیه از چندی به این‌سو، قصد دارد به‌حیث یک بازی‌گر میانجی در خاور میانه و فراتر از آن عمل کند؛ بازی‌گری که می‌خواهد سایر میانجی‌ها را از میدان به در کند یا هم نقش‌شان را کم‌اثر سازد. ازاین‌رو، ورودش در دعوای طالبان و پاکستان، در حکم تمرین میانجی‌گری است. فراموش نباید کرد که «دیپلماسی میانجی‌گری» در زمانه حاضر در محیط بین‌الملل از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و کشورهایی از آن، به‌مثابه نردبان استفاده کرده و جایگاه‌شان را ارتقا بخشیده‌اند؛ از جمله قطر که به‌رغم قلت نفوس و تضییق جغرافیا، برای خود در جهان شهرت به هم زده است. عربستان و امارات متحده عربی هم سعی دارند از بحران‌های بزرگ منطقه‌ای و جهانی گره‌گشایی کنند. حتا مصر که به ثروت و شهرت اعراب حاشیه جنوب خلیج فارس، رشک می‌ورزد، در این اواخر پا در عرصه میانجی‌گری گذاشته است که امضای توافق‌نامه میان ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی یک نمونه است؛ ضمن آن‌که از دو سال به این‌سو، پایش در جنگ غزه نیز گیر کرده است و اخیراً با میزبانی از سران برخی کشورهای مهم دنیا در شرم‌الشیخ و امضای توافق‌نامه آتش‌بس، برای خود اعتبار آفرید. برپایه برخی گزارش‌ها، قرار است با راندن عمان به حاشیه، ایران و امریکا را نیز به هم نزدیک کند. قاهره که مانند سایر کشورهای عرب خزانه‌اش پر نیست، اکنون با استفاده از هنر میانجی‌گری می‌خواهد به نام و نان برسد. با این حساب، ترکیه که نیرومندتر از کشورهای فوق است، سعی می‌کند به‌مثابه یک ظرفیت دیپلماتیک برای فصل خصومت میان دولت‌ها عمل کند که حضور پررنگش در مذاکرات اخیر حماس و اسراییل تلاشی در همین راستاست. حالا با پادرمیانی بین طالبان و پاکستان، در پی ایفای نقش به‌حیث یک قدرت مصلح فراتر از خاور میانه است.

2- قطر طرف اعتماد طالبان است، ولی لزوماً طرف اعتماد پاکستان نه. برعکس، اسلام‌آباد از دوحه ناخرسند است؛ به این دلیل که طالبان را از چنگ آن قاپیده و در انحصارش گرفته است. طالبان با پناه‌گرفتن در خاک قطر با جهان خارج از افغانستان آشنا شدند و به‌حیث یک بازی‌گر سیاسی به هر سوی دنیا رفتند و در نهایت قدرت را قبضه کردند. در شرایط حاضر، جاهای قطر و پاکستان کاملاً عوض شده است؛ به این معنا که پاکستان در گذشته (سال‌های 1996-2001)، جهان را با طالبان پیوند می‌زد و سفارت‌های غالب کشورها برای افغانستان، در خاک آن مستقر بود و کم‌تر دولتی بدون اخذ رأی حاکمان اسلام‌آباد، با طالبان وارد گفت‌وگو می‌شد؛ نقشی که پس از سال 2001، از پاکستان گرفته شد و انحصاراً به قطر اعطا شد. حالا نقش قطر به میزانی پررنگ شده که پاکستان و طالبان را در دو سوی میز می‌نشاند و طرفین را از توسل به جنگ برحذر می‌دارد. هرچه باشد، زنگار این خلع امتیاز از روی ذهن حاکمان پاکستان پاک نمی‌شود. برای همین، اسلام‌آباد به آن‌چه دوحه می‌گوید، به‌راحتی اعتماد نمی‌کند.

برعکس، ترکیه طرف اعتماد پاکستان است و رابطه دو کشور از هر حیث در سطح عالی قرار دارد. حتا پاکستان به درخواست ترکیه در چند نوبت از آذربایجان در برابر ارمنستان حمایت کرد و به اولی سلاح‌های جنگی داد. پاکستان تا همین چندی قبل، ارمنستان را به‌رسمیت نمی‌شناخت، چه رسد که با آن رابطه سیاسی قایم کند. پس از آن‌که ایروان و باکو در کاخ سفید پیمان صلح امضا کردند، پاکستان اعلام کرد که ارمنستان را به‌رسمیت می‌شناسد و با آن رابطه سیاسی نیز برقرار می‌کند؛ در عین حال ترکیه هم از تسریع گفت‌وگوها برای عادی‌سازی رابطه با ایروان خبر داد. هدف پاکستان از حضور ترکیه در صحنه، تلاش برای حفظ موازنه است؛ به این معنا که اگر دوحه به سود طالبان حرف می‌زند، نیروی دیگری باشد که منافع اسلام‌آباد را لحاظ کند. برای همین، دور بعدی گفت‌وگوها در استانبول یا انقره برگزار خواهد شد.

3- اصرار دونالد ترمپ، رییس جمهور امریکا، هم عاری از تاثیر نیست. ترمپ بارها از رجب طیب اردوغان، رییس جمهور ترکیه، به‌خوبی ستایش کرده است. اردوغان با اصرار ترمپ در ماجرای غزه ورود کرد و حالا هم قرار است از اجرای مفاد توافق‌نامه آتش‌بس، روند بازسازی غزه و چگونه‌گی اداره این باریکه، نظارت کند؛ چیزی که برای اسراییل، به‌ویژه بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر آن، پذیرفتنی نخواهد بود. بعید نیست ترمپ از اردوغان خواسته باشد که در دعوای پاکستان و طالبان هم ورود کند. اگر هم نخواسته باشد، اصرار قبلی‌اش در حکم نیروی محرک عمل کرده است؛ یعنی وقتی آدمی به قدوقامت ترمپ، اردوغان را میانجی‌گر توانا معرفی می‌کند، طبیعی است که حاکم ترکیه برای حل هر منازعه ابراز علاقه می‌کند.

4- ترکیه میزبان نیروهای مخالف طالبان است. رقم مخالفان طالبان در این کشور بلندتر از سایر کشورهاست. مخالفان سرشناس طالبان هم در شهرهای انقره و استانبول زنده‌گی می‌کنند. تشکلات سیاسی جدیدی در ضدیت با طالبان در ترکیه شکل گرفته است. نشست‌هایی هم در این کشور بر ضد طالبان برگزار شده است؛ ضمن آن‌که انقره تعاملش با این گروه را خوب حفظ کرده است. ازاین‌رو، با تمرین میانجی‌گری در جنگ اخیر، به احتمال زیاد که برای پادرمیانی بین طالبان و مخالفان این گروه در آینده، آماده‌‌گی می‌گیرد؛ با این نیت که ضمن خلق اعتبار دیپلماتیک برای خود، دوحه و سایر میانجی‌ها را به حاشیه براند.

  • منبع: خبرگزاری افغان ایرکا
  • نویسنده: شجاع الدین امینی
  • لینک کوتاه

تگ‌ها:

نظرات مخاطبان: