
روایت هایی که پس از این ترور فعال شده اند، تصادفی، خودجوش یا حاصل هیجان افکار عمومی نیستند؛ این ها تولید سازمان یافته معنا هستند.
زمان تقریبی مطالعه: 2 دقیقه
یادداشتی از میثم مهدیپور مدیر مسئول پایگاه خبری تحلیلی ایراف در رابطه با ترور جنرال اکرام الدین سریع و حاجی معروف در مشهد را در ذیل می خوانیم:
فاعلان اصلی این تولید روایت را میتوان در سه سطح شناسایی کرد:
- جریانات رسانهای همسو با مظنون اول(ح س)
- شبکههای وابسته به سرویسهای امنیتی پاکستان و عربستان سعودی
- حلقههایی از کنشگران سیاسی–امنیتی منطقهای که مأموریت آنها نه کشف حقیقت، بلکه جهتدهی ادراک است.
هدف این روایتسازی روشن است؛ نخست، جذب و جابهجایی نیروهای مستعد از طریق القای ناامنی، بیپناهی و بیثباتی.
دوم، تضعیف موقعیت هژمونیک ایران در معادله امنیتی افغانستان و تبدیل تهران از «عمق امن» به «ریسک راهبردی» در ذهن بازیگران افغانستان.
این عملیات نه متکی به استدلال قوی، بلکه متکی به تکرار، هیجان و ترس است؛ اما نکتهای که عامدانه نادیده گرفته میشود، سابقه و الگوی رفتاری جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با چنین رخدادهایی است.
در پروندههای پیشین از جمله ترور حاجی معروف در مشهد، ایران با سرعت، قاطعیت و دقت عمل وارد شد؛ بهگونهای که در کمتر از هشت ساعت، عامل ترور که انتساب مستقیم به سیستم امنیتی کشور همسایه داشت، شناسایی و دستگیر شد. این نه ادعا، بلکه یک سابقه عملیاتی ثبتشده است.
در رخداد اخیر نیز، برخلاف تلاش گسترده برای ایجاد رعب در میان پناهندگان و نیروهای نظامی افغانستانیِ مقیم ایران، روند پیگیری از مسیر شناسایی حرفهای، غیرنمایشی و لایهمند در جریان است.
تفاوت اینبار، نه در «انفعال»، بلکه در تغییر تاکتیک است: بهجای واکنش شتابزده و رسانهای، تمرکز بر تکمیل زنجیره اطلاعات، کشف شبکه و جلوگیری از خطاهای محاسباتی بعدی.